اولین تاثیر حذف ارز نیمایی و افزایش نرخ دلار، بر بازار نشر و صنایع جانبی آن، بهویژه بازار کاغذ، آشکار شد. به طوری که از پنجشنبه ۲۲ آذر، همزمان با اعلام رسمی حذف ارز نیمایی، ناشران و فعالان صنعت نشر با مشکلاتی در تامین کاغذ روبرو شدند و ظرف ۴۸ ساعت، قیمت کاغذ حدود ۲۰ درصد افزایش یافت.
گرچه افزایش قیمتها در ایران روندی پیوسته و ادامهدار بوده، فروشندگان کاغذ اینک به دلیل بیثباتی در نرخ دلار، از عرضه کالا خودداری کردهاند. این امر موجب شده است فعالیت عمدهفروشان کاغذ تحریر متوقف شود و بازار در رکود فرو رود.
حمید نیکدل، رئیس اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا، وضعیت بازار کاغذ را «آشفته» توصیف کرد و گفت: «از روز پنجشنبه تا امروز ۲۰۰ هزار تومان افزایش قیمت را شاهد بودهایم.» به گفته او، قیمت عمده فروشی یک بند کاغذ تحریر که پنجشنبه یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان بود، روز یکشنبه به یک میلیون و ۴۵۰ هزار تومان رسید.
نیکدل پیشبینی کرد حذف ارز نیمایی و نوسان نرخ دلار، قیمت کاغذ را به سمت دو میلیون تومان برساند. بر اساس این پیشبینی، دلار ۷۴ هزارتومانی میتواند نقطه آغاز بحرانی جدیتر برای صنعت نشر ایران باشد.
ضربه به ناشران و تاثیر مستقیم بر بازار کتاب
اثر اصلی گرانی کاغذ بر بازار نشر ایران نمایان میشود؛ ناشران دیگر نخواهند توانست عناوین جدید را منتشر یا کتابها را تجدید چاپ کنند. دلیل این امر، ممکن نبودن تعیین قیمت پشت جلد در شرایط نامشخص بازار است. این وضعیت بهویژه ناشران مستقل را که از حمایتهای دولتی همچون سهمیه کاغذ یا امکانات چاپ یارانهای بیبهرهاند، با بحران مضاعف مواجه کرده است.
طبق آمار، طی یک سال گذشته، قیمت کتاب به دلیل افزایش هزینههای تولید حدود ۶۰ درصد بالا رفته است و اگر در زمستان ۱۴۰۲، قیمتگذاری کتاب به ازای هر صفحه بین ۸۰۰ تا هزار تومان بود، این رقم در سال ۱۴۰۳ به حدود هزار و ۲۰۰ تا هزار و ۶۰۰ تومان افزایش یافت. در حال حاضر با افزایش قیمت کاغذ، پیشبینی میشود که در ماههای پایانی سال، هر صفحه کتاب تا دو هزار و ۵۰۰ تومان نیز قیمتگذاری شود.
ماههای پایانی سال همواره زمانی است که ناشران برای عرضه آثار جدید و چاپ مجدد عناوین پرمخاطب آماده میشوند. اما افزایش قیمت کاغذ و بیثباتی بازار این روند را بهطورجدی مختل کرده است. این بحران نهتنها بر مصرفکنندگان نهایی بلکه بر کل زنجیره تولید و توزیع کتاب اثرگذار خواهد بود و تهدیدی جدی برای صنعت نشر ایران محسوب میشود.
افزایش قیمت کتاب که از سال ۱۴۰۰ تاکنون بیش از پنج برابر بوده، یکی از عوامل اصلی کاهش تمایل مردم به خرید کتاب است.
در حال حاضر، یک کتاب ۲۵۰ صفحهای که تا سه سال پیش حداکثر ۸۰ هزار تومان قیمت داشت، اکنون بین ۵۰۰ تا ۷۵۰ هزار تومان به فروش میرسد. این گرانی فزاینده اثری قابلتوجه بر تمام حلقههای صنعت نشر گذاشته و به تعطیلی کتابفروشیهای محلی و کوچک، کاهش فعالیت ناشران متوسط مستقل و تضعیف زنجیره توزیع منجر شده است.
اثرگذاری ۶۰ درصدی کاغذ بر هزینه نهایی کتاب
بهای کاغذ که حدود ۶۰ درصد از قیمت تمامشده هر کتاب را تشکیل میدهد، مهمترین عامل بحران بازار نشر است و رشد قیمت کاغذ طی ماههای اخیر و حذف ارز نیمایی، ناشران را برای قیمتگذاری با چالشهای جدی مواجه کرده است.
علاوه بر این، تاثیر مستقیم قیمت ارز بر صنعت چاپ و کمبود اقلامی مانند تونر رنگی و قطعات دستگاههای دیجیتال نیز هزینه چاپ را بهطور متوسط بیش از ۳۵ درصد افزایش داده است.
یکی از بزرگترین مشکلات ناشران، ثابت نبودن هزینههای چاپ است. بسیاری از ناشران که به دلیل کاهش تیراژ، از خدمات چاپ دیجیتال استفاده میکنند، میگویند هزینههای اعلامی چاپخانهها در بازههای کوتاهمدت تغییر میکند. این تغییرات به زیان ناشر تمام میشود، زیرا قیمت درجشده در کتاب ثابت است و امکان تغییر ندارد.
برای مقابله با تورم، برخی ناشران قیمت را از پشت جلد کتابها حذف کردهاند. این اقدام که با هدف جلوگیری از ضررهای مالی انجام شد، مشکلاتی جدی در چرخه توزیع به وجود آورد. از جمله این مشکلات میتوان به شفاف نبودن قیمتگذاری، آسیب به اعتماد مخاطبان و دشواری در مشخص کردن حقوق مولفان و مترجمان اشاره کرد.
در برخی موارد، اتحادیه ناشران مجوز درج برچسب اصلاح قیمت را برای کتابها صادر کرده است، اما این راهکار نیز مسائل جدیدی مانند توزیع برچسب بدون اطلاع ناشر و اختلافات حقوقی بین ناشران و مولفان را به همراه داشته است.
فروپاشی چرخه نشر و توزیع
ناشران کوچک و حتی برخی ناشران باسابقه در سالهای اخیر به دلیل فشارهای اقتصادی، انتشار عناوین جدید را کاهش دادند و تنها به تجدید چاپ آثار پرفروش بسنده کردهاند. به گفته یکی از اعضای اتحادیه ناشران، ریسک بالای شکست عناوین جدید، ناشران را از تولید آثار تازه بازداشته است.
یکی دیگر از مشکلات، سهم بالای مراکز پخش از درآمد کتاب است. این مسئله موجب شده برخی ناشران به فروش مستقیم از طریق شبکههای اجتماعی روی بیاورند؛ اقدامی که به کتابفروشیهای قدیمی و محلی، بهویژه در شهرستانها، آسیبی جبرانناپذیر وارد کرده است.
فعالان بازار نشر همچنین از گسترش پدیده قاچاق کتاب ابراز نگرانی کردهاند. ناشران بدون هویت با کپیبرداری از عناوین پرفروش و توزیع آنها با کیفیت پایینتر و قیمت ارزانتر، به صنعت نشر ضربه زدهاند. این معضل علاوه بر تهدید منافع ناشران و کتابفروشیها، حقوق مولفان و مترجمان را نیز تضییع کرده است.
طبق آمار رسمی، تعداد کتابفروشیهای ایران از هشت هزار واحد در سال ۱۳۹۷ به سه هزار واحد تا پایان ۱۴۰۱ کاهش یافته است. بسیاری از کتابفروشیهای باقیمانده نیز برای بقا به فروش کالاهایی مانند لوازمالتحریر، بازیها و پازلها روی آوردهاند.
این شرایط که ناشی از گرانی کاغذ، تورم در هزینههای چاپ و کاهش خریداران کتاب است، آینده بازار نشر ایران را بیش از پیش تاریک کرده است و مشخص نیست ناشران مستقل تا چه زمانی قادر به ادامه فعالیت خواهند بود.