پس از ۱۲ سال رایزنی و مذاکره، سرانجام در ۲۳ تیر ماه ۱۳۹۴، توافقی تاریخی در خصوص چگونگی استفاده ایران از انرژی هستهای با اهداف صلح آمیز، در وین، پایتخت اتریش، میان ایران و جامعه بینالمللی به تصویب رسید.
در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، خروج ایالات متحده را از آن توافقنامه اعلام کرد و آن را «بدترین معاملهای که ایالات متحده تا کنون انجام داده است» خواند. یک سال پس از خروج آمریکا از توافق هستهای، دولت ایران نیز از پذیرش برخی تعهدات مربوط به توافقنامه هستهای، سر باز زد.
البته تداوم جدال و گفتوگوها بر سر پرونده هستهای ایران که سال ها به درازا کشید، مسایل زیادی را وارد این پرونده کرده است که شاید جزئیات آن برای همگان روشن نباشد. در اینجا اندکی به شرح تاریخچه پرونده هستهای ایران میپردازیم و نکات عمدهای آن را در ۷ پرسش و پاسخ، مورد بررسی قرار میدهیم:
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برنامه هستهای ایران چیست؟
شک و تردیدها در مورد تلاشهای ایران برای دستیابی به سلاحهای هستهای، از سال ۲۰۰۲ مطرح شد، و خیلی زود، جامعه جهانی را نسبت به پیامدهای تحرکات ایران نگران کرد. سپس، یکی از مخالفان رژیم ایران به نام علیرضا جعفر زاده، اظهار داشت که دولت ایران، برنامههای هسته ای را به صورت محرمانه به پیش میبرد و برای رسیدن به این هدف، فعالیتهای غنی سازی اورانیوم را در نطنز، و راکتورهای تولید آب سنگین را در اراک، تأسیس کرده است. اندکی بعد، تصاویر ماهوارهای، اطلاعات یاد شده در مورد برنامههای هستهای ایران را تأیید کرد. با پخش این تصاویر که پس از حوادث ۱۱ سپتامبر صورت گرفت، مقامات آمریکا، دولت ایران را متهم به ساخت مخفیانه سلاحهای کشتار جمعی کردند. بازرسیهای انجام شده توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) نیز بر این نگرانیها تأکید ورزید.
در سالهای بعد، تهران با صراحت به توسعه برنامههای هستهای پرداخت و دیگر نیازی به پنهان کردن فعالیتهای هستهای احساس نکرد؛ به ویژه زمانی که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری وقت ایران در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد که کشورش به جمع باشگاه هستهای پیوسته است. وی در عین حال اطمینان داد که برنامههای هستهای که ایران دنبال میکند محدود به استفادههای غیر نظامی است.
نکات عمده توافق هستهای چیست؟
توافقنامه هستهای ایران در ۱۰۰ صفحه نگاشته شده و شامل ۳ بخش عمده است:
محدود کردن برنامه هستهای ایران تا حداقل ۱۰ سال
لغو تحریمها بر تهران
تشدید کنترل و مراقبت از برنامههای هستهای ایران
در بخش کنترل و مراقبت از برنامههای هستهای، تعداد تأسیسات هستهای تحت نظارت و بازرسی و میزان اقلام و مواد (اورانیوم و پلوتونیوم) مورد استفاده در برنامههای هستهای، معین شده است و هدف از آن، محدود کردن غنیسازی اورانیوم و کاهش تولید پلوتونیوم است.
به منظور رسیدن به این هدف، قرار شد راکتور تولید آب سنگین در اراک بهگونهای بازسازی شود که دولت ایران قادر به تولید پلوتونیوم برای مقاصد نظامی نباشد. در مقابل این اقدام ایران، تحریمهای اقتصادی به صورت تدریجی برداشته شود و حدود ۱۵۰ میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ایران، به آن کشور باز گردانده شود.
پس از لغو تحریمها در ماه ژانویه ۲۰۱۶، دولت ایران توانست از نخستین مرحله رفع تحریمها بهرهبرداری چشمگیری کند. در آن فرصت، علاوه بر افزایش رشد اقتصادی، دولت ایران به میزان بسیار گستردهای به حمایت از شبهنظامیان وفادار خود در منطقه پرداخت، و آن روند، به گسترش بیسابقه نفوذ ایران در منطقه انجامید.
چرا ایران در پی دستیابی به انرژی هستهای است؟
پس از پایان جنگ با عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) و ارزیابی پیامدهای جنگ، دولت نوپای اسلامی ایران که از تحولات انقلابی بهمن ۵۷ سر بر آورده بود، بهفکر دستیابی به سلاحهای هستهای افتاد. اما دولت ایران، گرایش اصلی خود به فعالیتهای هستهای را ناشی از افزایش توانمندیهای هستهای اسرائیل میداند؛ یعنی دولتی که ایران و متحدان او، آن را «دشمن بزرگ» مینامند.
در واقع، میتوان گفت که دلیل اصلی تصمیم ایران برای پیوستن به باشگاه هستهای، تلاش آن کشور برای گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه و حضور قوی و مؤثر آن در مجامع بینالمللی است.
آیا ایران حق برخورداری از فنآوری هستهای را دارد؟
تردیدی نیست که ایران میتواند حق استفاده از انرژی هستهای را در زمینههای غیر نظامی دارا باشد، اما از حق بهرهبرداری آن در زمینههای نظامی برخوردار نیست. برای استفاده غیرنظامی، کافی است اورانیوم با میزان اندکی (بین ۳ تا ۵ درصد) غنیسازی شود و این، تنها میزانی است که راکتورهای نیروگاههای هستهای به آن نیاز دارند. در حال حاضر، ایران یک نیروگاه هستهای برای استفاده غیرنظامی دارد که در جنوب این کشور و در استان بوشهر فعالیت دارد. همچنین، دولت ایران قصد دارد نیروگاه هستهای دیگری را در نزدیکی مرز عراق تأسیس کند.
شیوه استفاده از انرژی هستهای، در زمینههای نظامی متفاوت، پر هزینه و پیچیده است و لازم است که اورانیوم از طریق فرایند دشواری، تا میزان ۹۰ درصد غنی سازی شود.
بر بنیان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) که در سال ۱۹۶۸ تصویب شد و در سال ۱۹۷۰ به اجرا در آمد، ایران حق استفاده از انرژی هستهای را در زمینههای نظامی ندارد. این معاهده، حق داشتن سلاحهای هستهای را به 5 کشور محدود کرده است که عبارتند از: ایالات متحده، فرانسه، انگلیس، چین و اتحاد جماهیر شوروی سابق، (در حال حاضر روسیه).
اما سایر کشور های جهان، از جمله ایران که پیمان منع گسترش سلاح های هستهای را امضا کرده است، میتواند فعالیتهای غنیسازی اورانیوم را برای اهداف غیرنظامی و تحت نظارت و مراقبت آژانس بینالمللی انرژی هستهای (IAEA)، انجام دهد.
آیا تهران واقعاً نزدیک به دستیابی به بمب هستهای بود؟
دیپلماتهایی که در مذاکرات وین شرکت داشتند و از توافقنامه هستهای دفاع میکنند، اظهار دارند که دولت ایران فاصله زیادی با تولید بمب هستهای نداشت، اما اعمال تحریمهای بینالمللی به طرز قابل ملاحظهای فرایند ساخت چنان بمبهایی را به تأخیر انداخت.با این حال، تحریمها نتوانست بهصورت کلی مانع از رسیدن ایران به آن هدف شود. این کارشناسان می گویند: «وضعیت آن زمان ایجاب میکرد تا جامعه جهانی اقدامات لازم را در برابر برنامههای هستهای ایران اتخاذ کند.»
در جریان دور اول مذاکرات، در سال ۲۰۰۳، ایران تنها ۱۶۰ دستگاه سانتریفیوژ برای پردازش اورانیوم داشت، اما بعدها این رقم تا حدود ۲۰۰۰۰دستگاه افزایش یافت.
در سال ۲۰۰۹، «نیویورکتایمز» گزارش محرمانهای منتشر کرد که بر اساس آن، آژانس بینالمللی انرژی هستهای (IAEA)، توانایی و پیشرفت ایران را برای ساخت بمب هستهای تأیید میکرد.
چرا مذاکرات هستهای ۱۲ سال طول کشید؟
گفتوگوهای هستهای از زمانی آغاز شد که کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس در سال ۲۰۰۳ موفق به متقاعد کردن دولت ایران برای مذاکره شدند. این مذاکرات با همکاری از جانب ایران ادامه داشت، اما پس از پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۵، با دشواری روبهرو شد. زیرا دولت وقت ایران با اتخاذ موضعگیری شدید، خواستار توسعه برنامههای هستهای غیر نظامی شد.
در سال ۲۰۰۶، مذاکرات هستهای گسترش یافت و افزون بر کشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس، ایالات متحده، چین و روسیه نیز وارد این مذاکرات شدند که از آن با نام گروه «۵ + ۱» یاد میشد، یا به عبارت دیگر، پنج کشور عضو شورای امنیت ملل متحد بهعلاوه آلمان.
پس از بروز دشواریها در این مذاکرات، سازمان ملل متحد بارها به دولت ایران هشدار داد و سرانجام نیز به اعمال تحریمهایی علیه آن کشور پرداخت.
در سال ۲۰۱۳ و در پی پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، گفتوگوهای هستهای بار دیگر از سر گرفته شد. این بار مذاکرات با موفقیت بیشتری پیش میرفت و در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳ دو جانب مذاکره کننده در ژنو به صورت ابتدایی به توافق رسیدند، سپس در روز ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ توافقنامه هستهای در شهر وین به تصویب رسید.
آیا ایران، دیگر به بمب هستهای دست نخواهد یافت؟
هر توافق هستهای، البته باید مانع دستیابی ایران به بمب هستهای باشد، ولی پیشبینی آینده دشوار است، زیرا ممکن است رهبران کنونی و یا آینده ایران، برنامه هستهای محرمانه و پنهان دیگری را آغاز کنند. با این حال، طرفداران پیمان هستهای ایران، استدلال میکنند که لغو تحریمهای بینالمللی و آزادسازی تدریجی پولهای بلوکه شده ایران، میتواند برای جلوگیری از دستیابی این کشور به سلاحهای هستهای سودمند باشد. این کارشناسان بر این باورند که سردی روابط ایالات متحده با ایران و در انزوا قرار دادن این کشور، میتواند عاملی برای غنیسازی اورانیوم بهمنظور استفادههای نظامی از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران شود.
اما خروج ایالات متحده از پیمان هستهای و افزایش تحریمهای اعلام شده از سوی رئیس جمهوری دونالد ترامپ، پرونده هستهای ایران بار دیگر وارد دورهای از ابهام و تردید میکند.