محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، پس از ۵ روز چانه زنی در نیویورک، برای برقراری ارتباط مستقیم با رأس هرم قدرت در آمریکا، بدون دریافت پاسخی روشن از مقامات واشینگتن، به تهران بازگشت.
ظریف یک روز پس از آنکه واشینگتن اعلام کرد معافیت از تحریمهای نفتی علیه ایران را تمدید نمیکند، برای شرکت در همایش دیپلماسی و چندجانبهگرایی در سازمان ملل راهی آمریکا شد. وزیر امور خارجه ایران در این مدت تلاش کرد زمینهای مشترک برای تعامل با کاخ سفید بیابد. از آنجایی که آمریکا از توافق هستهای خارج شده و آن را غیر قابل مذاکره مجدد میداند، او در بدو ورود یکی دیگر از موضوعات مورد دغدغه واشینگتن را پیش کشید. ظریف پشنهاد مبادله زندانیان را روی میز گذاشت و گفت برای انجام آن اختیار کامل دارد. سپس سراغ فاکس نیوز، رسانه محبوب دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا رفت تا به طور مستقیم با او سخن بگوید. باوجود اینکه ظریف در مدت کوتاه حضور خود در نیویورک به اندازه تمامی فرصتهای از دست رفته دو سال گذشته علایمی با مضمون آمادگی برای گفت و گو ارسال کرد، مقامات عالی کاخ سفید- دستکم به طور علنی- گفتههای ظریف را نشنیده گرفتند.
ترامپ که صبح خود را با فاکس نیوز آغاز میکند و همواره اخبار تنها شبکه خبری مورد اعتماد خود را توییت میکند، واکنشی به اظهارات وزیر امور خارجه ایران نشان نداد. مایک پمپئو، همتای آمریکایی ظریف نیز ترجیح داد به جای پاسخ رسمی به پیشنهاد مبادله زندانیان، در یک یادداشت کوتاه از او بخواهد برای نشان دادن حسن نیت، همه زندانیان آمریکایی در ایران را آزاد کند. از سوی دیگر مورگان اورتگاس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، بدون اشاره به پیشنهاد ظریف برای مبادله زندانیان یا مذاکره، در توییتر نوشت، از این تعجب نمیکنم که چرا ظریف که خود را استاد حقوق بشر میخواند از آزادیهایی که در آمریکا وجود دارد- و از مردم ایران دریغ میشود- برخوردار است. از این تعجب میکنم که چرا به چنین فرد متظاهری تریبون داده میشود.
واژه سازی ظریف
وزیر امور خارجه ایران قبل از به زمین نشستن هواپیما در فرودگاه نیویورک، سعی کرد با یک توییت توجه رسانهها و شخص ترامپ را به این نکته جلب کند که بین رئیس جمهور آمریکا و حلقه مقامات تندرو نزدیک به او، تفاوت قائل است. ظریف، در این توییت «گروه بی» را معرفی و آن را جنگ طلب خواند و به ترامپ هشدار داد، فریب این گروه را نخورد. او بارها در مدت اقامت خود در نیویورک «گروه بی» را تکرار کرد تا سرانجام در مورد اعضای این تیم از او سئوال شد. پاسخ ظریف که خود از دار و دسته مشهور نیویورکیها میآید، همان بود که تحلیلگران پیشبینی میکردند: جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا؛ بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل؛ محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و محمد بن زاید، ولیعهد امارات متحده عربی.
از نظر ظریف این گروه با دیدگاههای تندی که علیه ایران دارند، دستکم تغییر رژیم را میخواهند و احتمالا به دنبال آغاز جنگ دیگری هستند که نقطه پایانی نخواهد داشت. وزیر امور خارجه ایران سپس در گفت و گو با رویترز و فاکس نیوز، این نکته را خاطرنشان کرد که ترامپ به دنبال جنگ نیست، اما ممکن است «گروه بی» او را به این مسیر سوق دهند.
بولتون در واکنش به اظهارات ظریف به فاکس نیوز گفت: «این اظهارات مضحک و پروپاگاندایی طراحیشده برای نشر اطلاعات غلط در فضای سیاسی ایالات متحده است». او افزود:« از مدتها پیش از ورود من به دولت، سیاست این دولت فشار حداکثری به ایران بوده و این سیاست اثرگذار هم بوده است.» مشاور امنیت ملی آمریکا در ادامه تاکید کرد، واشینگتن به دنبال تغییر رفتار ایران است، نه تغییر رژیم و می خواهد به برنامههای هستهای تسلیحاتی ایران پایان دهد.
برخی تحلیلگران بر این باورند که پافشاری ظریف بر «گروه بی» به این منظور بود که با کنار زدن همه واسطهها، علاقمندی خود به گفت و گو با شخص ترامپ را به نمایش بگذارد. گروهی نیز بر این عقیدهاند که هدف ظریف ایجاد شکاف بین ترامپ و اعضای این تیم بود. اما آیا ایجاد تفرقه افکنی بین واشینگتن و بزرگترین متحدان سیاسی- اقتصادیاش، که سالانه صدها میلیارد دلار به چرخه اقتصادی آمریکا تزریق می کنند، هدفی واقعگرایانه به شمار میرود؟
ترامپ پس از قتل جمال خاشقچی، روزنامه نگار اهل عربستان در ترکیه، به طور تلویحی به این نکته اشاره کرد که نمیخواهد از ۱۱۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری عربستان چشم پوشی کند. این در حالی است که ارزش روابط تجاری دوجانبه آمریکا و اسرائیل بیش از ۳۵ میلیارد دلار برآورد میشود. روابط تجاری ۲۵میلیارد دلاری آمریکا و امارات متحده عربی نیز صدها هزار موقعیت شغلی در ایالات متحده ایجاد کرده است.
چرا آمریکا استقبال نکرد؟
ظریف درحالی از سفر به نیویورک باز میگردد که پیشنهادهای او با کمترین واکنش از سوی مقامات آمریکایی مواجه شده است. این در حالی است که واکنش مقامات و رسانههای داخلی به اظهارات ظریف نشان میدهد که مواضع او از قبل هماهنگ شده بود و ظریف از تهران کارت بلانش(اختیار تام) داشت. در ایران بر خلاف رویه همیشگی از بمباران شدید ظریف در رسانههای محافظه کار خبری نیست. کیهان به انعکاس بخشهایی از سخنان ظریف بسنده کرد که به طور مشخص برای مصرف داخلی بیان شد؛ مانند اینکه ایرانیان در دور زدن تحریم ها پیاچدی(دکترا) دارند یا اینکه گزینه خروج از انپیتی روی میز است.
اما چرا مقامات واشینگتن کمترین علاقهای به ملاقات با ظریف نشان ندادند؟ حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، پس از بازگشت از سفر مهرماه گذشته به نیویورک تأکید کرد، طرف آمریکایی بارها خواستار ملاقات شده بود، اما او نپذیرفت. در آن زمان هنوز دور دوم تحریمهای نفتی اعمال نشده و اقتصاد ایران مجرای باریکی برای تنفس داشت. تهران به روزهای شیرینی امیدوار بود که به گفته جان کری، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، قرار است دو سال دیگر با شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن دمکراتها از راه برسد.
اما اِعمال موج دوم تحریمهای نفتی، سپس قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا و عدم تمدید معافیتها و بعد از آن چشم انداز اِعمال تحریمهای بیشتر، این واقعیت را پیش روی مقامات تهران قرار داده که شاید نرمش قهرمانانه دیگری کارساز باشد.
کارشناسان بر این باورند که ایران برای تأمین بودجه دستکم باید روزانه یک میلیون بشکه نفت بفروشد و پرداخت حقوق کارمندان نیز نیازمند فروش ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز است. این درحالی است که تا قبل از اعلام تمدید نشدن معافیتها برای خرید نفت ایران، صادرات روزانه کمتر از یک میلیون بشکه بود. ایران میگوید تحریمها مانع از فروش نفت نمیشوند و به هر اندازه بخواهد نفت صادر میکند. اما در حال حاضر تقریبا همه مشتریان نفتی ایران با مواضع آمریکا هماهنگ شده و عربستان سعودی، امارات متحده عربی و روسیه در صدد از بین بردن نگرانیهای چین برای تأمین منابع نفت مورد نیازش برآمدهاند. در صورتی که همه مشتریان نفت ایران به واردات رسمی پایان دهند، تنها راه دور زدن تحریمها و فروش نفت ارزان در بازار سیاه باقی میماند. این گزینه، هم سطح فروش نفت ایران را پایین میآورد و هم هزینههای بیشتر دارد. صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند با اعمال تحریم کامل نفت ایران، نرخ تورم در ایران هم سطح سودان و به ۵۰ درصد برسد که بیشترین میزان از سال ۱۹۸۰ تاکنون است. این صندوق پیشتر نرخ تورم در ایران را ۳۷ درصد برآورد کرده بود.
با این حال دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا که پیشتر گفته بود، آماده است با ایرانیان در هر زمان گفت و گو کند، از اظهارات ظریف استقبال نکرده است. او پیشتر ۱۲ شرط را برای آغاز گفت و گو مطرح کرده بود که آزادی زندانیان آمریکایی یکی از این شروط است. توقف برنامههای هستهای و موشکی تهدید آمیز، تغییر رفتار منطقهای، عدم حمایت از گروههای شبه نظامی مانند حزبالله، حماس و حوثیها و خروج از سوریه ، بخشی از این شروط ۱۲ گانه است. ترامپ با اعمال فشار حداکثری و قطع دسترسی ایران به ۵۰ میلیارد دلار درآمد نفتی به دنبال اجرای این شروط و امضاء یک توافق هستهای جدید است.
چنانچه ترامپ بخواهد برای اثربخشی عمیقترِ استراتژی فشار حداکثری علیه ایران همچنان منتظر بماند، مجمع عمومی سازمان ملل که ۵ ماه دیگر در نیویورک برگزار میشود، فرصت خوبی برای محک زدن ایران فراهم میکند.