در تیرماه ۱۳۸۵ و در میانه ضربالاجل دوهفتهای اتحادیه اروپا به ایران برای بازگرداندن برنامه هستهای به وضعیت تعلیق موقت، بوسهای ناکام خبرساز شد.
لاریجانی که آن زمان دبیریاش بر شورای عالی امنیت ملی ایران یکساله شده بود راهی بروکسل شد تا با خاویر سولانا، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار کند.
در مراسم استقبال، لاریجانی کوشید تا بوسهای بر گونه سولانا بزند ولی این سیاستمدار اسپانیایی گویا چندان میانه خوبی با بوسه نداشت و صورتش را عقب کشید.
این بوسه ناکام، خلاصه عملکرد دوره دوسال و دوماهه لاریجانی در مقام دبیری شورای عالی امنیت ملی بود. او نهتنها گره از کار نگشود که پرونده هستهای را پیچیدهتر از قبل هم کرد.
لاریجانی تا پیش از آنکه با حکم محمود احمدینژاد در مرداد ۱۳۸۴، دبیر شورای عالی امنیت ملی شود، یکی از منصوبان رهبر جمهوری اسلامی در این شورا بود.
او در زمان توافق سعدآباد و معاهده پاریس در دولت خاتمی -که به تعلیق کامل برنامه هستهای تا یافتن راهحل منجر شد، در دسته مخالفان این مذاکرات قرار داشت. البته سنبه حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی پرزورتر بود و راهحل سعدآباد نهایتاً پیاده شد.
لاریجانی در آن زمان و در بیان دلیل مخالفتش با برنامه «تعلیق برای یافتن راهحل»، جملهای بر زبان آورده بود که شاید راه رسیدن او به دبیری شورای عالی امنیت ملی را بسیار هموار کرد: «هیچ آدم عاقلی، دُرّ غلطان را با آبنبات عوض نمیکند».
این سخن لاریجانی انطباق کامل با تصور رهبر جمهوری اسلامی از مذاکرات هستهای با سه کشور اروپایی در آن زمان داشت. علی خامنهای در مرداد ۱۳۹۱، فضای حاکم بر مذاکرات امنیتی در تهران را اینگونه شرح میدهد: «در همين قضيهى هستهاى، آنوقتی كه ما با اینها همراهى كرديم و عقبنشينى كرديم، اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند كه من در همين حسينيه گفتم اگر بنا باشد كه اين روال از سوى آنها ادامه پيدا كند، من خودم وارد قضيه خواهم شد؛ و وارد قضيه شدم.»
ساختار سیاست در جمهوری اسلامی و بهویژه در دوره رهبری علی خامنهای هیچگاه به این شکل نبوده که بتوان باور کرد که او در «توافق سعدآباد» و بعد «توافق پاریس» یا همان «تعلیق موقت»، جزو مخالفان بوده ولی تسلیم خرد جمعی شده است. این روایت نیز مانند دیگر روایتهای رهبر جمهوری اسلامی از ناکامیهای نظام، مقصری بیرونی و خارج از اراده و خواست خودش را در معرض اتهام قرار میدهد.
به هر ترتیب با تغییر رئیس دولت از خاتمی به احمدینژاد و تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی از حسن روحانی به علی لاریجانی، سیاست رهبر جمهوری اسلامی از گفتگو برای یافتن راهحل برای مناقشه هستهای به «اقدام متقابل» تغییر مسیر داد.
علی لاریجانی یکی از مهرههای کلیدی این تغییر سیاست بود. همزمان با شتابگیری برنامه هستهای، الگوی پیشنهادی لاریجانی برای طرف اروپایی روشن شد؛ توسعه سریع برنامه هستهای و چانهزنی با دست برتر. و البته بوسهای که در آسمان بروکسل سرگردان ماند و بر گونه سولانا ننشست، پاسخ کشورهای غربی به این الگوی لاریجانی بود.
دومین بوسه ناکام؛ از حاشیه سیاست به قلب قدرت و بالعکس!
اکنون چند روزی به پایان ۱۲ سال ریاست لاریجانی بر قوه مقننه مانده است و بازار گمانهزنی درباره آینده این سیاستمدار پرحاشیه داغ است.
علی لاریجانی در مهرماه ۱۳۸۶ از دبیری شورای عالی امنیت ملی کنار گذاشته شد و سعید جلیلی جای او را گرفت. لاریجانی یک سال گوشه عزلت گزید. انتخابات مجلس هشتم در سال ۱۳۸۷ او را از حاشیه سیاست به قلب قدرت بازگرداند.
دوره ریاست او بر مجلس شورای اسلامی برای این سیاستمدار ایرانی با کامیابی و ناکامی عجین شده است. بررسی تکتک این رویدادها با کسانی است که تاریخ جمهوری اسلامی را مینویسند ولی روشن است که او در سال ۸۷، مجلسی نیمهجان و اندکی مقتدر را به دست گرفته است و در خرداد ۱۳۹۹، شبحی بیجان و بیمحتوا از «قوه مقننه» را تحویل یاران جدید علی خامنهای میدهد.
گرچه علی لاریجانی، تا چند روز دیگر مسند ریاست قوه مقننه را با تلخی ترک میکند و فاصلهاش با قلب قدرت زیاد میشود ولی روزهایی هم بوده که او تا رسیدن به قله سیاست در جمهوری اسلامی فاصلهای اندک داشته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در مرداد ۱۳۸۸ وقتی علی خامنهای، حکم ریاست قوه قضائیه را به نام برادرش صادق لاریجانی زد، برخی ناظران سیاسی به این یقین رسیدند که برادران لاریجانی آینده قدرت پس از مرگ خامنهای هستند.
علی لاریجانی تا در آغوش کشیدن و بوسیدن رأس قدرت در کنار برادری که از گمنامی به ریاست قوه قضائیه بالا کشیده شده بود، فاصلهای اندک و بهاندازه «دم و بازدم» علی خامنهای و موفقیت این دو برادر در حذف احمدینژادیها داشت ولی این بوسه نیز در هوا سرگردان ماند.
نزاع احمدینژاد با لاریجانیها برای این دو برادر فاجعهبار بود. وقتی احمدینژاد در روز ۱۵ بهمن ۱۳۸۹ و در جریان استیضاح وزیر کارش، از فساد «فاضل لاریجانی» در واگذاریهای شستا و سوءاستفاده او از «نفوذ اخویها» پردهبرداری کرد، لاریجانی حضیض خود را برای لحظهای دید و شاید آنچه دیده بود را باور نکرد.
رسانههای داخلی ایران آن جلسه را «یکشنبه سیاه مجلس» مینامند ولی «یکشنبه سیاه لاریجانی» نام مناسبتری است.
لاریجانی خود را برای هجرت دوباره از قلب قدرت به حاشیه سیاست آماده میکند. خودش گفته که قصد دارد به دانشگاه بازگردد و اندکی بیاساید. رسانههای نزدیک به سپاه او را گزینه حسن روحانی برای دبیری شورای عالی امنیت ملی میخوانند.
با تأکید روز گذشته علی خامنهای برای شکل دادن به «دولت جوان انقلابی»، لاریجانی میداند که اگر هم جای علی شمخانی را در شورای امنیت کلی بگیرد، عمر ریاستش نهایتاً تا مرداد ۱۴۰۰ و زمان سرکار آمدن گزینه مطلوب و محبوب علی خامنهای در ریاستجمهوری خواهد بود.
تعارف دبیری شورای امنیت ملی به لاریجانی در مقطع فعلی احتمالاً، دلجویی خامنهای از او و در حد «بوسه خداحافظی» است؛ شغلی موقت برای خروج تدریجی از ارکان قدرت.
سرنوشت علیاکبر ناطق نوری و حذف تدریجی او در مقابل دیدگان علی لاریجانی است. حال باید دید که او از «بوسه خداحافظی» رهبر جمهوری اسلامی استقبال میکند و یا این بار او است که جاخالی میدهد.