پس از شکست داعش در سال ۲۰۱۷ و هنگامی که دولت "خلافت داعش" یک سوم از خاک عراق و نیمی از قلمرو سوریه را از دست داد، رهبران این گروه تروریستی در صدد ایجاد راهبرد جدیدی برای ادامه فعالیتهای دهشت افکنی در منطقه شدند و روش جنگ چریکی مائو تسهتونگ، بنیانگذار جمهوری خلق چین را به کار گرفتند. سپس بحران شیوع شتابان بیماری کرونا جهان را به خود مشغول کرد و زمینهی فعالیتهای وحشتانگیز این گروه تروریستی را بیشتر از پیش فراهم کرد.
ابوبکر بغدادی، رهبری گروه تروریستی داعش در آخرین اظهارت به هوادارانش گفت: "مرحله توسعه خلافت به پایان رسیده است و ما اکنون وارد مرحله جدیدی از جنگ فرسایشی علیه دشمنان خود شده ایم و بایستی سعی کنیم دشمن را در تمام عرصههای انسانی، نظامی، اقتصادی و لجستیکی آسیبپذیر کنیم."
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس از کشته شدن ابوبکر بغدادی، جانشین وی «ابو ابراهیم الهاشمی القریشی»، در نخستین بیانیهی خود گفت: "ما وارد مرحلهی جدیدی از مبارزه علیه یهودیان، مسیحیان، مشرکین و متحدان آنان از گروههای شیعه و سنیمذهب مسلماننما که بر ضد اسلام میجنگند شدیم و بایستی در این مسیر، مبارزه خود را با جدیت تمام ادامه دهیم."
به همین دلیل موسسه مطالعات جنگ در واشنگتن هشدار داد که در صورت عقب نشینی آمریکا از منطقه، نیروهای جنگی داعش که شمار آنها بیش از ۳۰ هزار نفر است باز خواهند گشت، طوری که در گذشته و پس از عقب نشینی آمریکا، سازمان تروریستی القاعده توانست با حدود ۷ هزار نفری که داشت، فعالیتهای دهشتافکنانهی خود را از سر گیرد.
از سوی دیگر، افسران ستاد فرماندهی آفریقای ایالات متحده آمریکا هشدار میدهند که لیبی میتواند تبدیل به محور جدید عملیات تروریستی داعش در منطقه شود. البته آخرین نبردی که علیه نیروهای داعش صورت گرفت، در منطقه باغوز در شرق دریای فرات بود و ائتلاف بینالمللی به رهبری ایالاتمتحده و نیروهای دموکراتیک سوریه که اکثر آنان را کُردها تشکیل میدهند توانستند داعش را وادار به عقب نشینی از باغوز کنند.
اما حضور سلولهای خفتهی داعش در استانهای انبار، صلاحالدین و دیالهی عراق تا هنوز به عنوان خطر بزرگی برای سراسر منطقه تلقی میشود، در حالیکه فعالیتهای تررویستی داعش در افغانستان نیز ادامه داشته و تحت هیچ شرایطی متوقف نشده است. اکنون خطر بازگشت نیروهای داعش در حالی افزایش مییابد که آمریکا، روسیه، ایران، ارتش عراق، نیروهای حشد شعبی، ارتش سوریه، نیروهای کُرد و جنگجویان حزبالله پیروزی خود را علیه داعش جشن میگیرند.
در واقع، جنگ علیه داعش به صورت یک راهبرد فراگیر ادامه نداشت، زیرا تمام طرفهای درگیر در جنگ علیه داعش در صدد برآورده کردن اهداف مشخص خود بودند و مبارزه آنها علیه داعش در همان مرز، متوقف میشد. هدف ایران و گروههای شبه نظامی وفادار آن در عراق در مبارزه علیه داعش، حفظ نفوذ آنها در منطقه بود، اما روسیه سعی داشت با مبارزه علیه داعش، توازن قوا را میان ترکیه، ایران، رژیم اسد و اسرائیل در قلمرو سوریه حفظ کند.
ایالاتمتحده در حالیکه هدف عمدهی حضور نیروهایش، جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه بود، سعی میکرد با استفاده از فرصت نبرد با داعش، به حمایت کُردها بشتابد و از سوی دیگر امنیت اسرائیل را تضمین کند و به گونهای در صدد ایجاد توازن قوا در منطقه باشد. اما واشنگتن در جریان این نبرد از وجود شبهنظامیان عراقی وفادار به ایران که در کنار ارتش عراق و تحت پوشش نیروهای هوایی عراقی میجنگیدند احساس ناخرسندی میکرد.
از سوی دیگر، حضور نیروهای آمریکایی، روسی، ایرانی و ترکی در قلمرو عراق و سوریه به هدف جنگ با داعش، خود عاملی برای حضور داعش میشد و فلسفه وجودی آن را برای مقابله با نیروهای اشغالگر خارجی تقویت میکرد و البته تردیدی نیست که عملیات نظامی علیه گروههای افراطگرا بدون مبارزه فکری و فرهنگی نمیتواند هدفی را برآورده کند و یا اینکه نیتجهی مثبتی در پی داشته باشد.
شاید بتوان گفت که در طول بیش از ۱۰۰ سال گذشته هیچ کسی جسارت آن را نداشته است در مورد مسئله خلافت، آنگونه که علی عبدالرزاق، اسلامپژوه و نظریهپرداز عراقی در کتاب "اسلام و مبانی قدرت" به صراحت بیان داشته است، ایده دیگری را مطرح کند. وی در کتابش تأکید کرده است که اسلام، نظام سیاسی مشخصی را برای جامعه بشری ارائه نکرده است و مسلمانان بایستی مطابق به نیازمندهای هر عصر دست به تشکیل دولت بزنند و امروز به هیچ صورتی شرایط برای تشکیل خلافت فراهم نیست.
اکنون هرچند داعش دیگر به عنوان دولت و خلافتی در منطقه حضور ندارد، اما اندیشه تشکیل خلافت تا هنوز میتواند فرصتی برای جلب نیرو برای داعش و سایر گروههای تروریستی باشد و تهدید افراطگرایی و از سرگیری فعالیتهای دهشتافکنی همچنان جامعه بشری را به چالش کشد.
© IndependentArabia