اواخر اردیبهشت ماه امسال، دکتر رضا اسلامی، استادیار حقوق بشر و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد. در خبرها عنوان شده است که ماموران وزارت اطلاعات با مراجعه به دفتر کار وی در دانشکده حقوق، آنجا را مورد بازرسی قرار دادهاند و لپتاپ، تلفن همراه، کتابها و جزوات و بسیاری چیزهای دیگر از جمله وسایل شخصی او را ضبط کردهاند و او را دستبند زده و بازداشت کردهاند. در همین پیوند بسیاری، از جمله عمادالدین باقی، حقوقدان و فعال حقوق بشر، در کانال تلگرامی خود به نحوه نامناسب برخورد قضایی با یکی از استادان برجسته و عضو هیات علمی دانشگاه اعتراض کردند. اقای باقی نحوه دستگیری دکتر اسلامی در محیط دانشگاه را ناپسند، و آن حرکت را مغایر با حریم و حرمت استاد و دانشگاه برشمرده است که نه تنها موجب ترس دیگران نخواهد شد، بلکه پیامدهای مخربی برای سیستم به دنبال خواهد داشت. با این حال، غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه، ضمن تایید بازداشت دکتر اسلامی، خبر بازداشت شدن او در دانشگاه را تکذیب کرد و اعلام داشت که دستگیری در خارج از محیط دانشگاه انجام گرفته است.
بنا به برخی گظاراشهای تایید نشده، شعبه یک بازرسی امنیتی تهران بر مبنای گزارش وزارت اطلاعات، کیفرخواستی علیه دکتر اسلامی صادر کرده است که به استناد ماده ۵۰۸ قانون مجازات اسلامی میتواند تا ۱۰ سال حبس برای وی به همراه آورد. گویا در آن دادخوست به موضوع جاسوسی و همکاری با دولتهای متخاصم آمریکا در پوشش فعالیتهای علمی اشاره شده است.
دکتر رضا اسلامی، فارغالتحصیل دکترای حقوق از دانشگاه مک گیل کانادا است که پس از اتمام دوران تحصیلات دانشگاهی، در اوایل دهه هشتاد شمسی به ایران بازمیگردد و از همان زمان کار تدریس را در محیطهای علمی طراز اول کشور مانند دانشگاه شهید بهشتی و علامه طباطبایی آغاز میکند. او مقالات و کتابهای بسیاری در زمینههای حقوق عمومی، تجارت بینالملل و حقوق بشر منتشر کرده است که از جمله آنها به تالیفاتی بر پایه حقوق بشر و روابط آن با نقش دولت میتوان اشاره کرد. وی در یکی از آخرین تالیفات خود همراه با فرانک علیزادگان به نام «حق بر شهر»، به موضوع تولید ادبیات حقوق بشری تاکید داشته است.
تاریخچه کرسی حقوق بشر در ایران
جامعه ایران که در دهه شصت سالهای بحرانی و متلاطمی از جهت مخالفتهای سیاسی و ایدئولوژیک در داخل و جنگ طولانی با عراق را در خارج گذرانده بود، در دهه هفتاد تلاشهای بسیاری کرد تا چهرهای متفاوت از خود در روابط بینالمللی با دیگر کشورها معرفی کند. در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی و با مطرح شدن «گفتگوی تمدنها»، فضای سیاسی و اجتماعی متفاوتی نسبت به سالهای پس از انقلاب ۵۷ در ایران پدیدار شد. یکی از اقدامات مهم آن زمان، تاسیس کرسی حقوق بشر در ایران بود. یونسکو به عنوان نهاد علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد، اقدام به تاسیس کرسیهایی در زمینههای فرهنگی و حقوق بشر در کشورهای مختلف جهان میکند. در همین پیوند، یونسکو با همکاری دانشگاه شهید بهشتی با توجه به سابقهای که این دانشگاه در مباحث مرتبط با حقوق بشر و روابط بینالملل داشت، در سال ۱۳۸۰ کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی را در دانشکده حقوق تاسیس کرد. از اهداف و وظایف این کرسی، فعالیتهای علمی ترویجی، آموزشی و فرهنگی، پژوهشهای بنیادین و کاربردی در زمینه حقوق بشر، حقوق شهروندی، صلح و دموکراسی، حقوق و دین، فلسفه و اخلاق زیستی عنوان شده است. همچنین، تلاش برای بومی کردن این مفاهیم و مشارکت کشور در جهت تدوین و توسعه نظام بینالمللی حقوق بشری و تربیت کادر علمی، پژوهشی و متخصصان دراین زمینه، نیز از زمره وظایف و اهداف کرسی عنوان شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به گفته بسیاری از دستاندرکاران حوزه حقوق بشر در همان سالهای ابتدایی تاسیس آن کرسی، فعالیتهای آن نقش بسیار مهمی در مطرح شدن نام ایران در عرصه جهانی به عنوان یک کشور پیشرو مسلمان در مسایل حقوق بشری داشته است. بسیاری از همکاران آن سالها اعتقاد دارند که آن مرکز به دلیل بهره بردن از طیفهای مختلفی از استادان توانسته بود به یک مرکز مطالعات بینارشتهای موفق تبدیل شود. آن مرکز از دانش اشخاصی همچون دکتر محقق داماد، دکتر رضا اسلامی و دکتر اردشیر امیرارجمند و بسیاری دیگری از استادان بهره مند بود، و نیز با کنفرانسها، جلسات و نشستهای مرتب و مداوم ماهیانه و انتشار مطالب و مقالات علمی، توانست به یکی از فعالترین مراکز یونسکو در سراسر جهان تبدیل شود.
به همین ترتیب، پس از آن که دانشگاه شهید بهشتی شروع به آموزش دانشجویانی در رشته حقوق بشر میکند، دانشگاه تهران و علامه طباطبایی نیز اقدام به جذب دانشجو در آن زمینه میکنند. در عین حال، تدریس حقوق بشر در ایران همیشه با چالشهایی جدی همراه بوده است و از استادان تا دانشجویان این رشته با مشکلات جدی روبهرو بوده اند.
با فراز فیروزی، حقوقدانی که این روزها در حال گذراندن دوره دکتری خود در آلمان است، گفتوگو میکنم. او از دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه علامه و از شاگردان دکتر رضا اسلامی بوده است و از سالهای پرالتهابی سخن میگوید که درس خواندن در این رشته همراه با اتفاقات زیادی همراه بود.
در آن دوره با روی کار آمدن محمود احمدینژاد به عنوان رئیس جمهوری، افراد نزدیک به طیف «اصولگرایان» در دانشگاههای کشور حضور پررنگی مییابند. در اسفند ۱۳۸۴، صدرالدین شریعتی به ریاست دانشگاه علامه طباطبایی میرسد و اقدامات و تغییرات زیادی را در پیش میگیرد.این تغییرات تا جایی پیش میرود که منجر به بازنشسته شدن اجباری بسیاری از استادان قدیمی حقوق، مانند دکتر ضیایی بیگدلی میشود.
در آن زمان، دکتر اسلامی دروس حقوق بشر را به عنوان استاد مدعو در آن دانشگاه تدریس میکرد که در پی سیاستهای تازه، همکاری ایشان نیز قطع میشود.
در نهایت، روند رویدادها به گونهای پیش میرود که مدیریت دانشگاه تصمیم به انحلال گروه حقوق بشر میگیرد. همزمان، در دانشگاه تهران هم تغییرات مشابهی رخ میدهد و در هر دو دانشگاه تصمیم گرفته میشود که گروه حقوق بشر و دانشجویان آن زیر مجموعه گروه حقوق عمومی قرار گیرند و ساختار اداری این گروه عوض شود. چند سالی رشته حقوق بشر این دانشگاه از سیستم سازمان سنجش حذف میشود و با تغییرات مدیریتی در اوایل دهه نود، مجددا برقرار میشود.
در اواخر سال ۸۶، جو سنگینی بر فعالیتهای کرسی حقوق بشر دانشگاه شهید بهشتی نیز حاکم میشود و حکومت میکوشد تا از این نهاد استفاده تبلیغاتی و حکومتی کند؛ موضوعی که بر خلاف اصول بنیادین نهادهای غیردولتی اینچنینی و سازمان یونسکو است. در واقع، نهادهای غیردولتی میکوشند تا فعالیتهای فرهنگی و بشردوستانه خود را مستقل از نهاد حکومت در کشورهای مختلف جهان حفظ کنند. موضوع و فعالیتهای کرسیهای حقوق بشر و سازمان یونسکو باید به دور از خط و مشی سیاست و حواشی آن باشد تا بتواند بدون هر گونه ملاحظهای، به دغدغههای حقوق بشری و فرهنگی – اجتماعی جوامع و انسانها بپردازد.
تغییرات در کرسی، با کنار گذاشته شدن دکتر اردشیر امیرارجمند از ریاست آن و بسیاری از دیگر استادان صورت میگیرد. کمی بعدتر و پس از انتخابات پر هیاهوی ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، دکتر امیرارجمند که به عنوان مشاور حقوقی میرحسین موسوی فعالیت میکرد، دستگیر شد وسپس با حکم غیابی ۱۳ سال زندان، کشور را ترک کرد. برخی به عملکرد سازمان یونسکو در میان آن اتفاقات انتقاد میکنند که اگر چه فشارهای حکومتی را محکوم کرد، اما در عمل حمایت چشمگیری از اعضای آن کرسی از خود نشان نداد.
با بهنام داراییزاده، حقوقدان ساکن کانادا که اتفاقا او هم در همان سالهای ۸۵ تا ۸۸ در دانشگاه علامه طباطبایی حقوق بشر خوانده است و دکتر اسلامی را میشناسد، صحبت میکنم:
«واقعیت این است که در آن سالها، نه فقط هنوز منابع درسی خاصی برای حقوق بشر تالیف یا ترجمه نشده بود، بلکه استادان متخصص نیز کم بودند. بیشتر استادان، از گروههای درسی دیگر، مشخصاً حقوق بینالملل یا حقوق عمومی، آمده بودند. در آن فضا، دکتر اسلامی در زمره استادان متفاوت به شمار میرفت. او همزمان در چند دانشکده درس میداد و مشاور سازمان ملل بود و تجربه همکاری با مراکز پژوهشی و دانشگاهی مختلف داشت. بدون اغراق، دکتر اسلامی از باسوادترین و دلسوزترین استادان دانشکده بود. آدمی متخصص و دقیق، استادی که تدریس را جدی میگرفت و برای او تنها به مثابه یک شغل نبود.»
در نهایت، به نظر میرسد که دستاندرکاران «حقوق بشر» در ایران همچنان با مصایب زیادی روبهرو هستند؛ هر چند، انگیزه ژرف آنان موجب شده است تا با همه موانع و مشکلات بر سر راه، اتفاقات مثبت هم در این زمینه رقم بخورد. نتایجی همچون آموزش حقوق شهروندی، ایجاد نهاد ملی حمایت از حقوق کودک و تهیه لوایح حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان و مانند آن، همه مرهون زحمات فعالان حقوق بشر و افرادی همچون دکتر رضا اسلامی هستند که صمیمانه در راه آرمان حقوق بشر گام برمیدارند و به آیندهای بهتر میاندیشند.