از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران، جمهوری اسلامی شبکهای از نمایندگان و نیروهای نیابتی متحدش را در سراسر خاورمیانه گسترش داده است. در طول سالهای گذشته، این راهبرد تا حدی موفقیتآمیز بود؛ «محور مقاومت» تهران در عراق، لبنان و سوریه بهآرامی نفوذ کرد و برای مقابله با اسرائیل و ایالات متحده آمریکا تلاشهایی انجام داد. در سپتامبر ۲۰۱۴ هم شبهنظامیان حوثی تحت حمایت ایران بزرگترین شهر یمن را تصرف کردند. اندکی پس از آن، یکی از نمایندگان مجلس ایران به این دستاوردها بالید و گفت که کشورش چهار پایتخت عربی را کنترل میکند: بغداد، بیروت، دمشق و صنعا.
با این حال رویدادهای سال گذشته نظم منطقه را دگرگون کرد. امروز جمهوری اسلامی تا حد زیادی کنترل دو پایتخت از آن چهار پایتخت عربی را از دست داده و جنگ اسرائیل در لبنان، حزبالله، گروه شبهنظامی تحت حمایت تهران را که بر بیروت تسلط داشت، نابود کرده است. در ماه دسامبر نیز نیروهای سنی تحت حمایت ترکیه کنترل دمشق را از رژیم اسد، متحد جمهوری اسلامی که به مدت نیمقرن سوریه را در اختیار داشت، خارج کردند. اکنون جمهوری اسلامی از ادامه این دومینو سقوط وحشت دارد.
عراق محتملترین گزینه برای ادامه این دومینو است. نمایندگان تهران در عراق به اندازه نیروهای امنیتی در یمن و ایران سرکوبگر و آماده حمله به نظر نمیرسند. این شبهنظامیان عراقی تحت حمایت جمهوری اسلامی که در طول سال ۲۰۲۴ به طور منظم به نیروهای ایالات متحده و اهداف اسرائیل حمله کردند و در مارس همان سال سه سرباز آمریکایی را در یک حمله پهپادی کشتند، به نظر میرسد که مسیرشان را تغییر دادهاند. آنها از اوایل دسامبر حمله دیگری انجام ندادهاند و این میتواند نشانهای باشد از اینکه نمیخواهند در حال حاضر موردتوجه و هدف خشم واشینگتن قرار بگیرند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از سوی دیگر، به نظر میرسد سیاستمداران عراقی بیش از حد معمول مشتاق راضی کردن ایالات متحدهاند. دولت عراق را محمد شیاع السودانی اداره میکند که ارتباط نزدیکی با جمهوری اسلامی دارد؛ با این حال سودانی اواخر ژانویه با مقامهای آمریکایی در سه مورد سازش کرد: لغو حکم بازداشت دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا به دلیل دستور کشتار تروریستها در بغداد در طول دولت قبلیاش، موافقت با آزادی الیزابت تسورکوف، محقق پرینستون، که کتائب حزبالله، گروه شبهنظامی تحت حمایت تهران، به گروگان گرفته بودند و همچنین تصویب اصلاحیه بودجه که کردهای عراق، بخشی از جامعه عراق که نزدیکترین روابط را با ترامپ دارد، مدتها است آن را دنبال میکنند. این سازشها نشان میدهد که متحدان ایران در عراق احساس آسیبپذیری میکنند.
واشینگتن باید از این لحظه برای کاهش دائمی سطح کنترل جمهوری اسلامی بر عراق استفاده کند و باید این کار را نه از طریق اقدام نظامی گسترده، بلکه با دیپلماسی سخت، تهدید تحریمها و عملیات اطلاعاتی انجام دهد. چنین اقدامهایی جمهوری اسلامی را از یک منبع حیاتی تامین مالی محروم میکند و به ایالات متحده در هر گونه مذاکره با رهبران رژیم یک اهرم فشار میدهد. مهمتر از همه، این امر برای عراقیهایی که مدت طولانی است تحت فشار ایراناند، به حکومتداری بهتر منجر میشود.
تهران از حفظ عراق مستاصل است؛ تا حدی به این دلیل که این کشور یک منبع پولی مهم برای جمهوری اسلامی است. این کشور پنجمین تولیدکننده بزرگ نفت جهان است و برخلاف ایران، مشمول تحریمهای بینالمللی صادرات نفت نیست. در نتیجه، سپاه پاسداران، گروههای نیابتی ایران در عراق، حزبالله لبنان و حتی حوثیها در یمن همگی میتوانند با تغذیه از اقتصاد عراق ثروتمند شوند.
از نظر اقتصادی، جمهوری اسلامی اکنون بیش از هر زمان دیگری به عراق نیاز دارد. دولت ایران تحت فشار مالی شدیدی است. ارزش پول ملی این کشور در حال سقوط و قیمت کالاهای اساسی هر روز در حال افزایش است. از این رو عراق یکی از تنها راههایی است که جمهوری اسلامی میتواند با دور زدن تحریمها، پول نقد کافی به دست آورد.
از سوی دیگر نیز حفظ کنترل در عراق به دلایل نمادین، برای رژیم ایران حیاتی است. شکست نیابتیها و متحدان ایران در دو کشور عربی جمهوری اسلامی را متزلزل جلوه داده و روحیه مخالفان رژیم را تقویت کرده است. از نظر تهران، از دست دادن نفوذ در یک کشور عربی دیگرــ کشوری که از نظر جغرافیایی و اجتماعی به ایران نزدیکتر استــ ویرانگر خواهد بود و میتواند آثاری دنبالهدار در داخل ایران داشته باشد.
با تمام اینها، بیرون راندن جمهوری اسلامی از عراق ساده نخواهد بود. نفوذ تهران در داخل دولت عراق بسیار بیشتر از ایالات متحده است. جمهوری اسلامی ممکن است تمام جنبههای حکمرانی در عراق را مدیریت نکند، اما زمانی که این مسئله برایش مهم باشد، بر بغداد کنترل دارد؛ مانند زمان انتخاب نخستوزیر و بسیاری موارد دیگر در بحبوحه شرایط امنیتی خاص.
واشینگتن میتواند با این نفوذ مقابله کند. در دهه گذشته، دولت ایالات متحده از نخستوزیرهای عراق، حتی اگر دستنشانده ایران بودند، حمایت کرده است. سیاستگذاران آمریکایی نگران بودند که عراق در جنگ داخلی فرو بپاشد یا داعش آن را تسخیر کند. بنابراین، حفظ روابط با دولت عراق به هر قیمتی حیاتی بود. اما واشینگتن باید چنین رویکردی را کنار بگذارد. شبهنظامیان داعش دیگر در بغداد حضور موثری ندارند، نفوذ جمهوری اسلامی هم در سراسر منطقه تضعیف و عراق بهطور کامل با کشورهای عربی هماهنگ شده است.
در آستانه انتخابات پارلمانی اکتبر ۲۰۲۵، واشینگتن باید نشان دهد که به باقی ماندن سودانی در مقام نخستوزیری هیچ علاقهای ندارد. همچنین نباید سودانی را در سال جاری به کاخ سفید دعوت کند تا این پیام واضح را ارسال کند که او از حمایت واشینگتن برخوردار نیست.
ایالات متحده اقدامهای دیگری نیز باید انجام دهد تا اطمینان حاصل شود که رهبران عراق در برابر خواستههای جمهوری اسلامی سر خم نمیکنند. برای این کار، باید خط قرمزهای روشنی را تعیین کند که رهبران عراق بتوانند آن را درک کنند. دولت ترامپ برای کاهش نفوذ جمهوری اسلامی در عراق چند قدم در مسیر درست برداشته است. آمریکا روز چهارم فوریه از وزارت خزانهداری خواست «فورا تحریمها یا راهکارهای اجرایی مناسب» را علیه افرادی که تحریمهای ایران را نقض میکنند، اعمال کند. همسایگان تهران نیز مشمول این میشوند و روز هفتم مارس، ایالات متحده از تمدید معافیت تحریمی که به عراق اجازه میداد برق ایران را بخرد، خودداری کرد.
تحریمها و دیپلماسی سخت میتواند به ایالات متحده کمک کند در مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی دست بالا را داشته باشد. جمهوری اسلامی درباره از دست دادن نفوذش در بغداد واهمه دارد و دولت ترامپ میتواند از این ترس بهعنوان اهرمی در مذاکرات استفاده کند. ترامپ در اولین دوره ریاستجمهوری خود از توافق هستهای خارج شد و به امید دستیابی به توافقی بهتر، کارزار «فشار حداکثری» را علیه ایران به راه انداخت. این بار، ترامپ میتواند همزمان با سرکوب گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در عراق، با تهران تماس بگیرد. به این ترتیب، ایران به جای توقف یا به تعویق انداختن مذاکرات، انگیزه حضور سر میز مذاکره را خواهد داشت.
این تغییری در رویکرد واشینگتن هم خواهد بود. در طول دهه گذشته، دولتهای متوالی ایالات متحده در جریان مذاکرات هستهای بر فعالیتهای منطقهای شرورانه جمهوری اسلامی چشم بستند، اما پس از سقوط حکومت بشار اسد و تضعیف حزبالله، ممکن است مقامهای آمریکایی بتوانند هر دو را انجام دهند. با بیرون راندن ایران از عراق، واشینگتن این شانس را دارد که همزمان ردپای جهانی تهران را کاهش دهد و احتمال دستیابی به توافقی را که برنامه هستهای جمهوری اسلامی را متوقف میکند، بهبود بخشد.
برگرفته از نشریه فارین افرز