دوسال پیش و در نوروز ۱۳۹۷ رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی خود ادعا کرد: «در ایران آزادی بیان وجود دارد و هیچ کس به خاطر انتقاد به نظام یا ابراز عقیده مخالف در زندان نیست.» این سخنان او با واکنش منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی و با انتشار مستندات و آمار زندانیان سیاسی و عقیدتی که به اتهام یک انتقاد از او و سیستم اداره کشور تحت رهبری وی در محاکم قضایی برای انتقاد محکوم شدهاند و در زندانهای جمهوری اسلامی زیر نظر رئیس قوه قضائیه منصوب او، دوران حبس خود را میگذرانند، روبهرو شد.
اکثریت مخالفان سیاسی و حتی منتقدانی از درون مدیران نظام که سابقه مدیریت را در بالاترین سطوح مدیریتی داشتهاند، حداقل یک بار با اتهام «توهین به رهبری» مواجه شدهاند. بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی و روزنامهنگاران ایرانی هم در پرونده خود با این اتهام مواجه و برای آن مجازات شدهاند.
اما رهبر جمهوری اسلامی مدعی است آزادی بیان وجود دارد. در واقع مدیران تحت امر او در یک فرار به جلو با تغییر عنوان «زندانیان سیاسی، مدنی و عقیدتی» به «زندانیان امنیتی» آنها را از دایره نقد و انتقاد خارج کرده و به عنوان افرادی که علیه امنیت ملی کشور اقدام کردهاند، مجازات میکنند. بازی سیاسی، قضایی کثیفی که در راستای رضایت رهبری و تائید گفتههای او انجام شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اگر به سرنوشت یکی از آخرین نمونههای انتقاد از رهبر جمهوری اسلامی، یعنی سرانجام امضاکنندگان بیانیه مشهور به ۱۴ نفر نگاه کنیم، آینه تمامنمای وضعیت نقادی از رهبر جمهوری اسلامی را با چشم غیرمسلح هم میتوان دید. آن چه از ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ تا این لحظه بر سر امضاکنندگان بیانیه اول، دوم، حامیان آنها در کمپین «من نفر پانزدهم هستم» و ۱۴ زن امضاکننده بیانیه زنان به رهبر جمهوری اسلامی آمده به خوبی گویاست. به عبارت دقیقتر، خلاف گفتههای آیت الله خامنهای قابل اثبات است.
آن چه در نامه سرگشاده این ۱۴ نفر منتشر شد، حاوی هیچ گونه کلام توهینآمیزی نبود. اما همه این افراد دستگیر و زندانی شدند. آنها که در دوران بازجویی با رفتار غلط و شکنجههای مرسوم در دستگاههای اطلاعاتی ایران مواجه بودند، درنهایت برای سپری کردن ایام حبس خود راهی زندان شدند. آنها در خرداد ۱۳۹۸ در بیانیه خود ضمن اعلام درخواست استعفای رهبر و تغییر «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، استبداد «ولایت مطلقه فقیه» را عامل نابهسامانیها و به نتیجه نرسیدن تلاشها برای اصلاح امور کشور دانستند. امضاکنندگان این بیانیه روز ۲۰ مرداد ۱۳۹۸، هنگامی که قصد حضور در تجمع اعتراضی به حکم صادر شده برای «کمال جعفری یزدی» را داشتند، مقابل دادگستری مشهد بازداشت شدند. آن چه در ادامه میخوانید، آخرین وضعیت آنهاست:
«اسماعیل احمدیراغب» مشهور به (زرتشت)
از پرسنل آتشنشانی است. او به دلیل فعالیتهای مدنی و حمایت از زندانیان سیاسی، چند سال است از کار اخراج شده و بارها تحصن «تکنفرهای» را در مقابل ادارات شهرستان شهریار برگزار کرده است. این فعال مدنی ۵ شهریورماه ۱۳۹۸ با یورش خشونتآمیز ماموران امنیتی به منزلش بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او یک روز پس از بازداشتش دست به اعتصاب غذا زد و تا وقتی در ۱۷ مهرماه به بند عمومی منتقل نشد به اعتصاب غذای خود ادامه داد.
احمدیراغب که به دلیل فعالیتهای مدنیاش بارها بازداشت شده، روز ۲۴ خردادماه ۱۳۹۹پیامکی دریافت کرد که بر اساس آن، باید به شعبه ۴ اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان شهریار مراجعه کند. با حضور وی در دادگاه، بدون اطلاع قبلی از روند قضایی پرونده و نوع محکومیت حبس، برای اجرای حکم حبس تعزیری بازداشت شد. او در زندان اوین زندانی و در اعتصاب غذاست. زرتشت احمدی راغب، فعال کارگری و مدنی زندانی در زندان تهران بزرگ، روز جمعه ۲۴ مرداد در شصت و یکمین روز از اعتصاب غذا به دلیل خونریزی روده به بهداری زندان منتقل شد.
آقای احمدی راغب با کاهش وزن شدید و مشکلات عدیده جسمی مواجه شده است. وی اردیبهشت ۹۶ توسط دادگاه انقلاب شهریار به ۹ ماه حبس تعزیری محکوم شد و روز دوشنبه ۲۶ خرداد جهت تحمل حبس بازداشت و اقدام به اعتصاب غذا کرد. او سه سال قبل درخواست تجدیدنظرخواهی کرد، ولی به درخواست او پاسخی داده نشده بود.
مسؤولان زندان تاکنون به خواستههای ایشان بیتوجه بودهاند. هفته گذشته گزارشی از کاهش وزن ۱۲ کیلوگرمی، افت فشار خون، از دست دادن تمرکز، اختلال خواب و کمسویی چشم وی منتشر شد. او در شصت و یکمین روز از اعتصاب غذا، به دلیل خونریزی روده به بهداری زندان منتقل شده است.
کمال جعفری یزدی
استاد دانشگاه، جانباز و رزمنده دوران جنگ ایران و عراق است. او که به ۱۳ سال حبس محکوم شده در زندان وکیل آباد مشهد زندانی است. از مجموع ۱۱ سال حبسی که در حکم دادگاه آقای جعفری یزدی آمده، به استناد ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، «اشد مجازات» آن یعنی ده سال حبس تعزیری قابل اجرا خواهد بود.
آقای جعفری یزدی پیش از امضای بیانیه به دلیل فعالیتهای سیاسی و مدنی برای اتهاماتی نظیر: «تشکیل دسته و گروه به قصد براندازی نظام»، «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» به حبس محکوم شده بود.
هاشم خواستار
معلم بازنشسته و عضو فعال کانون صنفی معلمان ایران است. او به دلیل فعالیتهای صنفی و مدنی خود سابقه بازداشت و زندانی شدن را دارد. او که به دلیل تاکیدش بر حکومت مردمی، به آقای دموکراسی شهرت دارد، از ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ بازداشت و حالا در زندان وکیل آباد مشهد است. «صدیقه مالکیفرد»، همسر او میگوید: «در حکمی که به وکلای ما اعلام شده، بابت اتهام عضویت در گروههای مخالف نظام به قصد برهم زدن امنیت کشور به تحمل پنج سال زندان، برای اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس و برای تاسیس و اداره کانال تلگرامی به قصد برهم زدن امنیت کشور، به ده سال حبس و دو سال تبعید و اقامت اجباری محکوم شده است.» آقای خواستار پس از صدور حکم دادگاه بدوی به خانوادهاش گفته بود: «۱۰۰ سال زندان هم بدهند، برای آزادی ملت ایران افتخار میکنم.»
محمدحسین سپهری
معلم و عضو کانون صنفی معلمان خراسان رضوی که به انتشار ویدیوهای کوتاه انتقادیاش در فضای مجازی شناخته شده، معتقد است: «وقتی شما از فضای مجازی و رسانهای استفاده میکنید، دست و بال عزیزان سرکوبگر بسته میشود. آنها هم دیگر به این راحتی نمیتوانند ما را ساکت کنند.» او بازداشت شده و با گذراندن ۱۰۱ روز در انفرادی اداره اطلاعات مشهد، در زندان وکیل آباد زندانی است.
دادگاه تجدیدنظر محمدحسین سپهری را بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، به یک سال حبس و برای اتهام «عضویت در گروههای مخالف نظام به قصد برهم زدن امنیت کشور»، به پنج سال حبس و دو سال تبعید محکوم کرده است. تنها تغییرات اعمال شده در این حکم این است که از همه مدت حبس و تبعیدی که در حکم دادگاه بدوی آمده بود، فقط تبعید واقامت اجباری از سه سال به دو سال تغییر کرده است.
او پیشتر در پیامی از زندان وکیل آباد گفته بود: «فرقی نمیکند که آقایان به من پنج سال یا ۵۰ سال زندان میدادند. من پیش خودم، خانواده و خدایم سرافرازم که هیچ گناهی انجام ندادهام. من برای کرامت انسانی حرف زدهام و هزینه داشتن کرامت انسانی در این رژیم خیلی بالا است. باید هزینهاش را بدهیم…ولی شخص آقای خامنهای و مقامات جمهوری اسلامی باید بدانند روزی که بسیار بسیار نزدیک است، باید جوابگوی اعمال و رفتارشان باشند. مطمئن باشند که آنها را به پای میز عدالت خواهیم کشاند و طعم عدالت را با تمام جزییاتش به آنها خواهیم چشاند.»
گوهر عشقی
مادر ستار بهشتی، وبلاگنویس ایرانی است که بر اثر شکنجه در بازداشتگاه آبان ماه ۱۳۹۱ درگذشت. او پس از مرگ فرزندش، تلاش بسیاری کرد تا قاتل یا قاتلان ستار را به محاکمه بکشاند. مرگ ستار بهشتی باعث جنجال گستردهای در نظام سیاسی حاکم بر ایران شد. او مدتی است که در بستر بیماری است.
حوریه فرجزاده طارانی
فعال مدنی و خواهر «شهرام فرج زاده طارانی» از جانباختگان اعتراض به نتایج انتخابات در سال ۱۳۸۸ است. او که در تاریخ ۲۰ مردادماه ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد، هم اکنون با تودیع قرار وثیقه و تا پایان مراحل دادرسی آزاد است.
محمد کریم بیگی
پدر «مصطفی کریم بیگی» از جانباختگان اعتراضات روز عاشورای ۱۳۸۸ است. او از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ نفر است.
جواد لعل محمدی
از فعالان صنفی معلمان مشهد، به ۹ سال حبس تعزیری محکوم شده است. او که پس از وخامت حالش با قید وثیقه آزاد شده بود، در ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ با احضار تلفنی به اداره اطلاعات مشهد، دوباره بازداشت شد. آقای لعلمحمدی تا روز ۱۵ بهمن که دوباره بازداشت شد، هفتهای دو بار توسط اطلاعات مشهد بازجویی شد. این عضو فعال کانون صنفی معلمان ایران، از سال ۱۳۷۴بهعنوان دبیر تحریریه روزنامه «توس» و سردبیر «هفته نامه اترک» فعالیت کرده و در مقام نویسنده تالیفات زیادی دارد. اما، کتابهایش تاکنون از وزارت فرهنگ و ارشاد، مجوز چاپ دریافت نکردهاند. وی به دلیل وخامت حال جسمی هم اکنون در منزل شخصیاش در نوعی حصر خانگی قرار دارد.
محمد ملکی
فعال حقوق بشر، نویسنده و اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ است. او سابقه بازداشت و زندانی شدن را در سه دهه ۶۰.۷۰ و ۸۰ را دارد. دولت ایران سالهاست که با ممنوع الخروج کردن این فعال سالخورده حقوق بشر ۸۷ ساله، امکان دیدار وی با فرزندانش را سلب کرده است. او که از بیماریهای دیابت و سرطان پروستات هم رنج میبرد، عملا در ایران زندانی است.
محمد مهدویفر
فعال مدنی، جانباز دوران جنگ، سراینده شعر الفبا و از امضاکنندگان این بیانیه هم روز شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۸ از سوی ماموران امنیتی در آران و بیدگل با اتهام «توهین به رهبری» بازداشت شد. شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری ۲ آران و بیدگل این فعال مدنی را به ۹ سال حبس تعزیری محکوم کرده است. دادگاه آقای مهدویفر را از اتهامات مبتنی بر امضای نامه درخواست استعفای رهبر با این استدلال که «صرف صدور بیانیه تحت عنوان بیانیه ۱۴ فعال مدنی نمیتواند بهعنوان تشکیلدهنده عناصر اتهام تلقی گردد، با استناد به ماده ۱۲۰ قانون مجازات اسلامی ۹۲ و اصل ۳۷ قانون اساسی رأی بر برائت متهم صادر و اعلام» کرد. اما در نهایت تحت عناوین اتهامی «تبلیغ علیه نظام» و «تحریک مردم به جنگ و کشتار بهقصد برهم زدن امنیت کشور» به ۹سال زندان محکوم کرده که هفت سال و نیم قابلیت اجرا دارد.
رضا مهرگان
از هواداران نظام پادشاهی پارلمانی است. نیروهای امنیتی روز هفتم شهریور ۱۳۹۸ او را در یکی از روستاهای کتالم شهرستان رامسر با ضرب و شتم فراوان بازداشت کردند. این فعال سیاسی هم اکنون در بند ۴ زندان اوین محبوس است.
سوم بهمن ۱۳۹۸ شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی «ایمان افشاری»، او را برای اتهامات «اجتماع و تبانی علیه نظام»، «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم و آسایش عمومی»، به هفت سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق و دو سال تبعید به روستای «جعفرآباد»، از توابع «آرینشهر» خراسان جنوبی محکوم کرد. در صورت تأیید نهایی این حکم، مجازات اشد، یعنی پنج سال حبس تعزیری در مورد وی اجرا خواهد شد.
این فعال سیاسی که در زندان اوین محبوس است ۱۲ مرداد سال جاری دچار سکته مغزی و لمس طرف چپ بدن شد.
ولی با وجود شرایط نامناسب جسمی وی، مسؤولان زندان از اعزام او به بیمارستان ممانعت کردند.
محمد نوریزاد
نویسنده و کارگردان تلویزیونی است که از سال ۱۳۸۸ به صف مخالفان جمهوری اسلامی پیوسته، نامههای سرگشاده بسیاری به خطاب رهبر جمهوری اسلامی منتشر کرده و هم اکنون در زندان اوین محبوس است. ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ محمد نوریزاد به ۱۵ سال زندان، سه سال تبعید به ایذه و سه سال ممنوعیت خروج از کشور به جرم امضای بیانیه محکوم شد.
عباس واحدیان شاهرودی
نویسنده و دینپژوهی است که اولین کتاب خود را در سال ۱۳۷۳ با نام «بازگشت چنگیزخان مغول» منتشر کرد. او پژوهشهای دینی خود را در موضوع «خرافهپرستی و خرافهستیزی»، با استناد به مبانی فقه شیعه و کتب علمای شیعه انجام داده است. مقاله بلند او با عنوان «آیا به حکم قرآن، ما شیعیان مسلمانیم؟» که در سال ۱۳۸۴ منتشر شد، بحث زیادی برانگیخت.
این دینپژوه که سابقه بازداشت برای فعالیت سیاسی را در کارنامه خود دارد، در مهرماه ۱۳۹۷ با گسترش اعتصابات کامیونداران و معلمان، به اتهام «سازماندهی اعتراضات» بازداشت شد و ۸۲ روز را در بازداشت بود. این پژوهشگر دینی ۲۷ مرداد ۱۳۹۸ با هجوم ماموران به منزلش بازداشت شد. وی هم اکنون با قید وثیقه در مرخصی درمانی است.
عبدالرسول مرتضوی
فعال دموکراسیخواه و امضاکننده سری دوم این بیانیه پس از یک دوره بازداشت از ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ و آزادی موقت با قید وثیقه، از ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ بار دیگر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. آقای مرتضوی که در دهه ۶۰ نیروی عادی بسیج بوده، مدتی به عنوان نیروی رسمی سپاه فعالیت کرده و در سال ۶۷ درخواست استعفای خود را مطرح و از آن خارج شده است. وی در ایام جنگ یک پای خود را از دست داده و جانباز ۴۰ درصد است.
پس از بازداشت آقای مرتضوی، «زهرا ناظوری»، همسر او بارها به وزارت اطلاعات احضار شده است. ماموران او را تهدید کردهاند تا در خصوص وضعیت همسرش اطلاعرسانی نکند. در صورت اطلاعرسانی در شبکههای اجتماعی، پرونده قضایی علیه وی باز خواهد شد. خانم ناظوری بر اثر فشارهای وارده در ایام بازداشت همسرش، اقدام به خودکشی نمود که خوشبختانه از مرگ نجات یافت. آقای مرتضوی ابتدا به ۲۶ سال حبس محکوم شد و در نهایت در دادگاه تجدیدنظر به ۱۱ سال زندان محکوم و هم اکنون در زندان اوین زندانی است. پیام او که پس از انتشار مستند ۲۰:۳۰ برای بازدید از زندان اوین و شرایط کرونایی آن منتشر شده بسیار شنیدنی است.