سردبیر به من گفت «باید امروز صبح درباره کیم کارداشیان مطلب بنویسی.»
گفتم «صبر کن ببینم. مثل این میماند که بخواهم میخ زنگزدهای کف دستم فرو کنم.»
«ببین، فوقش یک واکسن کزاز میزنی. جداً داستان خوبی ازش در میآید. کارداشیان با همراهی یک لشگر چهره معروف فیسبوک را تحریم کرده است. لئوناردو دیکاپریو و کیتی پری و ساشا برون کوهن و اشتون کوچر و جنیفر لارنس هم هستند. همه میخواهند حساب فیسبوک و اینستاگرامشان را یک روز کامل ببندند.»
اوه اوه! چه گرد وخاک کردهاند! عجب معرکهای!
شاید هم مسخره کردنشان بیانصافی است. این تحریم بخشی از پویش #توقف_نفرتپراکنی_برای_سودجویی است که افراد و نهادهای محترمی پشت آن هستند از جمله نهاد ارزشمندی همچون انجمن ملی ترقی رنگینپوستان در ایالات متحده آمریکا.
کار این افراد در زیر ذرهبین قرار دادن فیسبوک با توجه به کثافتی که فضای فیسبوک را گرفته کار مهمی است. الگوریتمهای این رسانه اجتماعی فعالانه این مطالب را به خورد افراد میدهند و بسیاری از کاربران را به کام باتلاقهای عمیق و تاریک خود میکشند.
این رسانه مانند دملی است که دم به دم از چرک و خون پر میشود و محلی شده برای تجمع و همدستی نامیمون دلالان شایعه و دروغ، نفرتپراکنان علیه گروههای ضعیفتر جامعه، نژادپرستان، افراد یاغی و دولتهای بیدادگر.
این افراد و گروهها ممکن است نقشی تعیینکننده در سرنوشت انتخابات تاریخساز آینده در ایالات متحده داشته باشند، و با کمک به مسموم کردن فضا بر سیاستهای انتخاباتی اثرگذار باشند. (گرچه حزب جمهوریخواه بدون کمک این افراد هم داشت همین کار را به خوبی انجام میداد)
به نظر نمیرسد تحریم یکروزه گروهی از چهرههای سرشناس در تغییر رویه فیسبوک تأثیر چندانی داشته باشد. این شرکت بزرگ ککش هم نخواهد گزید.
واکنش والاستریت موضوع را شفافتر کرد. در پی اعلام این خبر ارزش سهام این شرکت کمی جابهجا شد و برخی گزارشگران بورس از این که در این سقوط، ۷ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از سرمایه ارباب مارک زاکربرگ کم شد کیفور شدند.
هفت میلیارد و ۶۰۰ هزار دلار ممکن است رقم بزرگی به نظر برسد، اما باید بگویم ارزش این پول برای جناب رییس در حد ارزش یک لیوان قهوه ممتاز استارباکس برای من و شما است. سهام فیسبوک تا پایان روز قبل از تحریم دوباره سر جای خود برگشت به طوری که زاکربرگ میتوانست با پول بازگشته به اندازه حجم آب دریاچه سوپریور شیرقهوه با طعم کدوحلوایی برای خودش بخرد. به عبارت دیگر صاحبان سهام فیسبوک در حرکتی هماهنگ شانه بالا انداختند.
البته به هر حال کسی برای نظر سهامداران تره خرد نمیکند، چون زاکربرگ در تصمیمگیریها دست بالا را دارد و هر غلطی دلش بخواهد میتواند بکند. تا اینجای کار اثرگذارترین حرکت را علیه فیسبوک شرکتهای نظیر یونیلیور انجام دادهاند. این شرکت تبلیغاتی استفاده از فیسبوک را به دلایل مشابه به حالت تعلیق در آورده است، اما برای مدتی بسیار طولانیتر از زمانی که چهرههای سرشناس حسابشان را غیرفعال کردند.
اما حتی آن اقدامات هم اثری بر این غول اقتصادی نگذاشت. در واقع فیسبوک انحصار ایجاد کرده است و تاریخ نشان میدهد به لرزه درآوردن یا حتی آسیب وارد کردن به انحصارها به این آسانی نیست.
تنها تنظیمکنندگان مقررات و قانونگذاراناند که میتوانند به واقع اثرگذاری داشته باشند.
تنظیمکنندگان مقررات خود تابع قانونگذاراناند و در حال حاضر بسیاری از قانونگذاران از نفرت، چرک و سمی که از این دمل میتراود سود میبرند. دونالد ترامپ و حزب حامیاش با متعصبانی که کف این رسانه تهنشین شدهاند اتحادی شوم تشکیل دادهاند.
عدهای معتقدند انتخاب دوباره ترامپ به نفع زاکربرگ خواهد بود و به همین دلیل است که ظاهراً تا امروز واکنش فیسبوک مبهم و شکسته بسته بوده است.
برگردیم به موضوع این تحریم. آیا با همه این تفاصیل حرکتی بیاهمیت است؟ لزوماً نه. مدیران عامل شرکتها و مخصوصاً مدیران عامل موفقی که خود از چهرههای سرشناس به حساب میآیند دلشان نمیخواهد آن کسی باشند که تیشه به ریشه شرکتشان میزنند. حتی اگر آنقدر پولدار باشی که بتوانی کشوری فسقلی یا مانند برادر زاک یکی از آن درشتهایش را ابتیاع کنی، باز هم دلت نمیخواهد منفور و مطرودِ جامعهای بانزاکت باشی.
به همین جهت پویشهایی جنجالی و خبرسازی مانند این بیفایده هم نیستند. اینگونه پویشها با روشن نگه داشتن آتش کشمکشها در نهایت ممکن است کفه ترازوی تحولخواهان واقعی را سنگینتر کند و مشوق افرادی مانند سناتور الیزابت وارن باشد.
پس با این که برایم سخت است ولی اعلام میکنم که این اقدام میتواند حرکت ارزندهای از سوی کارداشیان و رفقای سرشناسش باشد. میخ زنگ زده را بیاورید، آخ!
© The Independent