زمانی که محمد اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان و دکتر عبدالله رئیس شورای مصالحه در یک روز و یک ساعت، مراسم سوگند برای ریاست جمهوری را ادا کردند، واشینگتن پست نوشت که احتمالا جنگ داخلی جدیدی افغانستان را تهدید میکند. تحلیل واشینگتن پست این بود که در کنار آقای عبدالله نیروهایی هستند که دارای قدرت نظامیاند و میتوانند افغانستان را به سوی جنگ داخلی پیش ببرند. شاید منظور واشینگتن پست بیشتر ژنرال دوستم بود که با تحکم در کنار دکتر عبدالله قرار گرفته بود. با این حال عبدالله و غنی با هم کنار آمدند و دوستم نیز با رتبه مارشالی آرام گرفت.
حالا پس از گذشت یک سال، بار دیگر مشاور شورای امنیت افغانستان میگوید که احتمال این که به سوی جنگ داخلی برویم وجود دارد. حمدالله محب مشاور شورای امنیت افغانستان در مصاحبه با بیبیسی گفت: «در صورت خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان، این احتمال وجود دارد که افغانستان بار دیگر وارد یک جنگ داخلی شود. هرچند ما تلاش داریم جلو این وضعیت را بگیریم.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اظهارات آقای محب در مورد احتمال شعلهور شدن جنگ داخلی در افغانستان در زمانی مطرح میشود که تحلیلگران خارجی جنگ فعلی افغانستان را نیز جنگ داخلی مینامند. اما حکومت افغانستان این جنگ را بخشی از مبارزه جهانی علیه تروریسم میداند. هرچند گروه طالبان هم خود را فرزندان افغانستان میدانند اما واقعیت این است که در میان گروه طالبان میتوان شهروندان کشورهای خارجی را نیز به وفور دید. به خصوص جنگجویان پاکستانی که در جنگ هلمند تعداد زیادی از آنان یا کشته شدند یا به چنگ نیروهای دولتی افتادهاند.
پس منظور آقای محب از شعلهور شدن جنگ داخلی در صورت خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان چیست؟
به نظر میرسد مقصود آقای محب از طرح بحث احتمال وقوع جنگ داخلی در افغانستان با خروج نیروهای آمریکایی از این کشور، بیشتر به اضافه شدن طرفهای درگیر بیشتر برگردد.
هرچند از آغاز حکومت پساطالبان، تلاش گستردهای صورت گرفت تا نیروهای مسلح غیرمسؤول به هر نحو ممکن، خلع سلاح شوند و به روند غیر نظامیسازی بپیوندند. اما واقعیت این است که دولت افغانستان و جامعه جهانی در این امر کمتر موفق بودهاند. تعداد زیادی از جنگسالاران تنها سلاحهای خود را پنهان کردند و آنها را به دولت افغانستان که روند غیر نظامیسازی (دی دی آر و دایاگ) را به دست گرفته بود، تسلیم نکردند. این جنگسالاران به صورت بالقوه همیشه توان مسلح شدند را دارند.
در صورتی که نیروهای آمریکایی به طور کامل از افغانستان خارج شوند، به طور مسلم حمایتهای تسلیحاتی و آموزشی برای نیروهای افغان کاهش مییابد. در وضعیتی که نیروهای امنیتی همین حالا هم با کاهش نیرو روبهرو هستند، احتمال دارد اقتدار دولت در مناطق مختلف افغانستان دچار ضعف شود. در این موقعیت، جنگسالاران که همیشه منتظر زمان مناسب برای برگرداندن اقتدار سابقه خود بودند، دوباره مسلح خواهند شد و شروع به تصرف مناطق اطرافشان خواهند کرد که در نتیجه جنگ داخلی اجتنابناپذیر خواهد بود.
از سوی دیگر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، طالبان را حریصتر از گذشته به فکر تصرف مناطق بیشتر خواهد انداخت که باعث خیزشهای مردمی و حتی در بدترین حالت، خیزشهای قومی و منطقهای خواهد شد. این مساله جنگ داخلی را اجتنابناپذیر خواهد ساخت.
با این حال به نظر نمیرسد که جامعه جهانی بگذارد تا افغانستان دوباره وارد مرحله جنگ داخلی شود. البته در صورتی که جنگ فعلی را جنگ داخلی ندانسته و آن را مبارزه با تروریسم و تروریستها حساب کنیم.
از سوی دیگر حتی به نظر نمیرسد که در صورت شکست مذاکرات صلح هم، جنگ داخلی شکل بگیرد. زیرا براساس تجربه مردم از دوره سیاه ملوک طوایفی در دهه ۹۰ و به تعقیب آن سلطه طالبان بر افغانستان، احتمال این که در صورت شکست مذاکرات و تشدید جنگ، این منازعات حالت جنگ داخلی به خود بگیرد بسیار کم است. مردم افغانستان هرچند از ضعف حکومتداری در این کشور به شدت ناراضیاند. اما در مواجهه با گروه طالبان یا حتی برگشت به دوره جزیره شدن افغانستان، اقتدار دولت فعلی را بیشتر خواهند پسندید. بنابراین حتی در صورت شکست مذاکرات هم احتمال جنگ داخلی نمیرود. هرچند با توجه به فشارهای جامعه جهانی به نظر میرسد این مذاکرات بالاخره نتیجهای به دست خواهد داد.