طالبان مسئولیت حمله به آموزشگاه در غرب شهر کابل را برعهده نگرفت. این کار را داعش کرده است.
بسیار خب! ولی بر هیچ کس پوشیده نیست که حالا نمیتوان خط حائلی میان طالبان و داعش کشید. آنان در نقاطی از افغانستان، در هماهنگی با هم به دولت و مردم افغانستان حمله میکنند. آنان در مقیاس کوچک اما فرسایشی دولت افغانستان را زمینگیر کردهاند.
این گونه حملات نفرت همگان را علیه طالب و داعش برمیانگیزد. به همان مقدار نفرت علیه دولتی را که توان حفظ شهروندان خود را ندارد، افزایش میدهد. و این تداوم همان راهبرد قتل با هزار زخم است که در دهه هشتاد ملی سازمان اطلاعات پاکستان برای زمینگیر کردن نیروهای ارتش سرخ تدوین کرد.
در آن زمان ژنرال اختر عبدالرحمن رئیس آیاسآی طرحی را با نام «قتل با هزاران زخم» برای ضربه به دولت افغانستان و نیروهای حاضر روسی در افغانستان تدوین کرد. بر اساس این طرح مجاهدین باید در مقیاس کوچک ولی به صورت مداوم به نیروهای دولت افغانستان و روسها حمله کنند. آنان باید جادهها را تخریب کنند. پلهای بزرگ و کوچک را از بین ببرند، تاسیسات عامه را ویران کنند. حتی به فرودگاهها حمله کنند و این ضربات را آن قدر ادامه دهند تا ابتکار عمل را کاملا از دولت و روسها بگیرند.
این راهبرد تدوین شده نظامیان پاکستانی به خوبی جواب داد. روسها و دولت افغانستان کاملا درمانده شده بودند. چرا که به صورت مستمر از مسیرهای مختلف به آنها حمله میشد.
طالبان هم اکنون همین راهبرد را علیه دولت افغانستان و نیروهای ناتو پیاده کرده است. طالبان مانند اسلافشان، مجاهدین، قصد دارند با جنگ فرسایشی دولت افغانستان را مستاصل کنند. این راهبرد بالاخره نیروهای ناتو را مجبور کرد تا از افغانستان بیرون روند. از بیش از صد هزار سرباز ناتو که در افغانستان حضور داشتند حالا کمی بیشتر از چهار هزار نفر باقی ماندهاند که تنها کارشان حمایت و آموزش نیروهای افغان است.
طالبان در طول این نوزده سال، هرچه جاده بود دوباره تخریب کرد. بیشتر پلهای بزرگ و کوچک را دوباره تخریب کرد. شاهراه هرات – کابل که یکی از بهترین شاهراههای حملونقل زمینی بود، حالا مانند دهه هشتاد دوباره خراب کردند و حتی خود نیز با مشکل در حال ترددند. پایههای برق وارداتی به صورت دائمی مورد حمله قرار گرفته و از بین برده میشود. این مسائل باعث میشود که فشار جنگ از روستاها به شهرها بیشتر شود. طالبان قبل از این هم در تلاش آن بودند که جنگ را به حاشیه شهرهای بزرگ بکشانند تا بتوانند دولت را بیشتر از گذشته تحت فشار قرار دهند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بار جنگ به تنهایی بر دوش دولت باقی مانده است و نمیداند که سنگرهای داغ جنگ را کنترل کند یا حملههای تروریستی داخل شهرها را. حمله انتحاری عصر روز شنبه در غرب کابل، یکی از خونینترین حملههای انتحاری بود. در این حمله بار دیگر کودکان دانشآموز که جهت یادگیری به آموزشگاه میرفتند، مورد تهاجم قرار گرفتهاند. هرچند در آغاز کشتههای این حمله تروریستی ۱۸ نفر اعلام شده بود، حالا گفته میشود که ۲۷ نفر کشته و ۷۲ نفر دیگر هم زخمی شدهاند. اکثریت کشته شدههای این حادثه هزارههای شیعهمذهباند. گروهی که به صورت نظاممند، هدف اول داعش در افغانستان است. اما این به معنای آن نیست که طالبان، نسبت به هزارهها حس بهتری دارند. در دوران سلطه این گروه بر افغانستان، بیشترین جنایتها علیه این قوم به دست طالبان صورت گرفت. بنابراین به نظر نمیرسد در هدفگیری هزارهها تفاوت چندانی میان طالبان و داعش وجود داشته باشد. همچنان که ارگ ریاست جمهوری نیز حمله انتحاری روز شنبه را کار طالبان میداند.
طرح طالبان و داعش برای ایجاد تنش میان اقوام مختلف افغانستان، جهت سربازگیری برای این گروهها مربوط به امروز نیست. تنشهای قومی میتواند به خوبی منافع طالبان را تامین کند. با این که آنان هنوز در این امر یعنی سربازگیری چندان موفق نشدهاند، ولی همچنان از این طرح ناامید نشده و هر از گاهی تلاش میکنند این طرح را اجرایی کنند.