بسیاری از افراد میخواستند و عدهای دیگر حتی توقع داشتند جام جهانی فوتبال زنان، بهعنوان مهمترین ورزش جهانی زنان قلمداد شود. اما آیا قرار است موفقیت یک ماه گذشته بستگی به « قدم بعدی» داشته باشد؟ آیا توجهی خواهد شد؟ آیا جمعیت بیشتری خواهد آمد؟ و مهمتر از همه، آیا باشگاههای فوتبال، فدراسیونها و مسئولین در بازیهای زنان سرمایهگذاری خواهند کرد؟
این سوالات نمیتوانند بلافاصله پس از پایان مسابقه نهایی پاسخ داده شوند. فعلاً درباره ۳۱ روز رقابت در این مسابقات که روز یکشنبه با پیروزی آمریکا به پایان رسید بحث میشود. و هنگامی که قرار بر این باشد که یک بررسی منصفانه صورت بگیرد، اشتباه خواهد بود که از برخی جنبههای ناامید کننده و ناراحت کننده چشم پوشی شود.
تعداد تماشاگران بسیار کم بود و یا کمتر از آنچه که انتظار میرفت. بر اساس تبلیغات برای بلیط فروشی و خوشبینی پیش از مسابقات توسط فیفا، قرار بر این بود تا رکورد جدیدی به دست آید. برگزار کنندگان با شرمساری تمام، پس از پنج روز که نیمی از استادیومها خالی بودند، در پیشبینیهای خود تجدید نظر کردند. در پایان، مشخص شد که تعداد یک میلیون و سیصد هزار بلیط برای این مسابقات به فروش رفته است که نه تنها کمتر از میزان فروش بلیط در چهار سال پیش در کانادا است، بلکه از دو دوره ۱۹۹۹ و ۲۰۰۷ نیز کمتر بوده، و الگوی نوسانی تعداد تماشاگران از سال ۱۹۹۱ به این سو را تکرار کرده است.
در این مسابقات نابرابری نیز وجود داشت. تایلند، مشخصترین آنها است، اما جامائیکا نیز با تفاضل گل دو رقمی منفی (۱۱-) در پایینترین رده گروه خود ایستاد. آفریقای جنوبی، شیلی و آرژانتین بهتر بودند اما برای رقابت واقعی در تکاپو بودند. ولی دستکم این تیمها بهرغم اینکه دارای امکانات و منابع ویژهای نبودند و بیشتر بازیکنان آنها نیمه حرفهای و آماتور بودند، در این مسابقات حضور یافتند. آنها سزاوار نقد نیستند.
کشورهایی که برای تیمهای مردان خود خیلی خوب سرمایه گذاری میکنند در محل برگزاری مسابقات زنان کجا بودند؟ مکزیک، اروگوئه، بلژیک و پرتغال کجا بودند؟ تیم مردان کرواسی تابستان سال پیش در مسابقه نهایی جام جهانی حضور داشت، اما تیم زنان آنها در انتهای گروه خود در مسابقات انتخابی جام جهانی متوقف شد. از تمام این کشورها، فقط یک تیم در گذشته به فینال رسیده بود.
و پس از آن نتیجه قابل پیشبینی است. صحبت از کشورهای اروپایی است که هفت تیم از هشت تیم راه یافته به مرحله یک هشتم نهایی همگی از این سوی اقیانوس اطلس بودند. اما روز یکشنبه، هنگامی که تیم آمریکا با شایستگی مقام قهرمانی جهان را، که پیش از این در اختیار خود داشت، حفظ کرد، این بحثها بیفایده شد. آمریکاییها تاکنون برنده نیمی از جامهای جهانی زنان شدهاند. کمترین مقامی را که تا به امروز کسب کردهاند مقام سومی بوده است.
اگر این طلوع یک عصر جدید در فوتبال زنان بود، بیشتر شبیه به مدل قدیمی خود بود. اما شاید، موارد متفاوت این مسابقات از مرزهای فرانسه که بازیها در آنجا برگزار میشد فراتر رفتند. مطمئناً، حضور کم تعداد تماشاگران در استادیومها با تعداد رکورد شکن بینندههای تلویزیونی جبران شد.
آمار بینندگان در انگلستان بسیار زیاد بوده است، اما رکورد بینندگان تلویزیونی در آمریکا، برزیل، آلمان، ایتالیا و چین نیز شکسته شدند. تخمین زده میشود که نزدیک به یک میلیارد نفر در سراسر جهان این مسابقات را از تلویزیون مشاهده کرده باشند.
و عادلانه است که بگوییم در این تورنومنت خیلی از تماشاگران تلویزیونی یک نام را بیش از دیگر اسامی به خاطر دارند. مگان راپینو هم به عنوان یک نماد و هم یک بت شکن ظهور کرده است. او در حال حاضر نه تنها شناخته شدهترین بازیکن فوتبال زنان در سراسر جهان است، بلکه میتواند پرچمدار مبارزه در راه شناساندن گسترده ورزش زنان باشد. وی از جایگاه خود در این مسابقات برای بحث درباره مشکلات جامعه دگرباشان، حضور زنان در رسانهها و البته ریاست جمهوری ترامپ استفاده کرد.
نحوه استفاده راپینو از چهره شناخته شده خود ( همسطح یا بالاتر از یکی از پیشینیان خود، بازیکن ذخیره، میا هام) احتمالاً تاثیر بیشتری بر چهره فوتبال زنان نسبت به اعمال و رفتار هر بازیکن دیگری خواهد داشت. این هیچ ربطی به عملکرد وی ندارد. او ماه گذشته به خوبی بازی کرد، اما از خبرنگارانی که این مسابقات را پوشش میدادند بپرسید که آیا او بهترین بازیکن در فرانسه بود و یا بستهای سرشار از نظرات متفاوت داشت. از نظر این خبرنگار متواضع: نه، احتملاً نه. اما آیا او بهترین بازیکن این رقابتها بود؟ صد البته.
اما از آنجا که به طور حتم راپینو خودش این مسئله را به چالش میکشد، آنهایی که در جهت برابری جنسیتی بین بازیهای زنان و مردان در تکاپو و تلاش هستند، میخواهند که گامهای محکم خود را بر اساس نظرات جمعی بردارند تا بهعنوان یک فرد تنها. راپینو در مصاحبه پس از بازی در روز یکشنبه، درباره تمام بازیکنان صحبت کرد نه فقط بازیکنان آمریکایی. هر پیشرفتی باید قابل لمس و قابل اندازه گیری باشد. این اختلاف در پرداخت دستمزد بین راپینو، هم تیمیهایش و فدراسیون فوتبال آمریکا است.
و به همین دلیل است که شعار « دستمزد برابر» که به سمت رییس فیفا جیانی اینفانتینو سرازیر گشت مهم بود. جام جهانی زنان در آخرین حرکت خود، یک خواسته واضح و روشن را به مسوؤلین ورزش ارائه داد، که به وسیله عملکرد پیروزمندانه خود پشتیبانی میشد. فیفا به احتمال زیاد از پاسخ به این موضوع طفره خواهد رفت و قادر به انجام آن نیز هست. این اعتراض را یک مسئله داخلی آمریکا تلقی خواهد کرد، و دلایل مورد هدف قرار گرفتن اینفانتینو را انکار خواهد کرد. اما برای فدراسیون فوتبال آمریکا بسیار سخت خواهد بود که از هزاران نفر از طرفداران خود چشم پوشی کند، در حالی که قرار بود تا شاهد لحظاتی از یک جشن پر فروغ باشند، اما به جای آن اصرار داشتند که آنچه را که بدهکار هستند بپردازند.
این مسابقات هرگز قرار نبود فوتبال زنان را یک شبه متحول کند. اما اگر یکی از نتایج پایانی این مسابقات این باشد که موفقترین تیم فوتبال زنان در رده بینالمللی در نهایت بتواند همسطح با تیم مردان درآمد داشته باشد، در آنصورت این یک دستاورد بزرگ خواهد بود.
© The Independent