تردیدی نیست که بحران سیاسی ناشی از امتناع دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده از پذیرش نتایج انتخابات ریاست جمهوری که جو بایدن، رئیس جمهور منتخب بیش از ۲۷۰ رأی الکترا را به دست آورده است، احتمالا هفتهها، ماهها و حتی شاید تا ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱، ادامه پیدا کند.
صرف نظر از اینکه این بحران تاریخی چگونه به پایان میرسد، این پرسش در خاورمیانه مطرح میشود که کدام کشورها و قدرتها از بحران سیاسی کنونی آمریکا سود میبرند و تا هنگام بازگشت ثبات سیاسی به واشنگتن از این وضعیت به نفع برنامههای سیاسی و استراتژیک خود بهرهبرداری میکنند؟
مسلم است که دو قدرت بزرگ در منطقه، یعنی ایران و محور منطقهای « اخوان المسلمین» با کشورها و نظامهای سیاسی خود که به عنوان متحد ایران به شمار میرود، از وضعیت کنونی خشنود به نظر میرسند؛ زیرا تداوم بحران سیاسی در آمریکا فرصت مناسبی را برای تهران و سایر پایتختهاییکه از "اسلامگرایان" حمایت میکنند فراهم میکند. این کشورها میتوانند با استفاده از این فرصت که واشنگتن مشغول رسیدگی به بحران انتخابات است، دست به اقدامات متعددی بزنند و امتیازات بزرگی را کسب کنند و هر قدر مدت این بحران طولانیتر شود، میزان بهرهبرداری این کشورها از آن بیشتر میشود و میتوانند اهداف ژئوپلیتیک خود را بیشتر از پیش تحقق بخشند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از سوی دیگر، کشورهای یادشده، معتقدند دولتی که رهبری آن را جو بایدن بر عهده داشته باشد برای آنها بهتر از دولتی است که ترامپ در رأس قدرت آن باشد، زیرا سیاست بایدن شباهت بسیاری به سیاست باراک اوباما دارد و تیم وی تقریبا همان تیمی خواهد که در دوره اوباما در کاخ سفید بود. کشورهای مزبور بدین باورند که وضعیت فراخور سیاستهای آنها که از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۶ ادامه داشت، بار دیگر باز خواهد گشت.
ایران چنین تصور میکند که تداوم بحران سیاسی در واشنگتن، منجر به کاهش فشارحداکثری میشود که مایک پمپئو، وزیر امورخارجه ایالات متحده آن را رهبری میکند. افزون بر آن، تهران معتقد است که هرچند تحریمها در چند هفته آینده افزایش یابد، اما با رویکار آمدن بایدن در اواخر ماه ژانویه ۲۰۲۱، از شدت تحریمها کاسته میشود یا حداقل با آغاز مذاکرات برای بازگشت آمریکا به برجام، تحریمها به صورت تدریجی کاهش خواهد یافت. در نتیجه، ایران سعی خواهد کرد تا پایان دوره ترامپ و آغاز مرحله جدید سیاست بایدن-اوباما از صبر و تحمل کار گیرد. بدین ترتیب، ایران تا هنگام رویکار آمدن دولت جدید در سال ۲۰۲۱، صرف نظر از این که چه کسی وارد کاخ سفید میشود از سیاست نرمش و مدارا کار خواهد گرفت و از اتخاذ موضعگیری جدی امتناع خواهد ورزید. اما در عمل، ایران در مقابل فشارهای دولت ترامپ و ائتلاف عربی ایستادگی خواهد کرد و در هیچ جبههای حاضر به عقبنشینی نخواهد شد. اصرار ایران به ادامه حمایت تسلیحاتی حوثیها در یمن به منظور جلوگیری از پیشروی دولت مشروع یمن و ائتلاف عربی و حفظ مواضع شبهنظامیان حوثی تا هنگام رویکار آمدن دولت جدید در واشنگتن، مصداق این مدعا است، به ویژه اینکه تهران سعی میکند قدرت سیاسی و نظامی حوثیها را تا موقع تصمیمگیری در مورد پایان دادن به درگیریهای یمن حفظ کند تا نقش آنها در آینده سیاسی کشور کمرنگ نشود.
از سوی دیگر، تهران متعقد است که ترامپ تا پایان دوره کاریاش دست به حمله نظامی علیه ایران نمیزند، بنابراین، رهبران ایران سعی میکنند تا مرحله واگذاری قدرت به تیم بایدن از خویشتنداری کار بگیرند، زیرا سه ماه آینده به باور آنها حائز اهمیت بسیاری است و میتواند برای سیاستهای ایران سرنوشتساز باشد.
افزون براین، ایران معتقد است که تیم بایدن اقدامی را انجام نمیدهد که بازگشت به توافق هستهای را به چالش کشد، بنابراین، تهران وضعیت کنونی را به عنوان مرحله حساسی برای آینده مذاکره با آمریکا تلقی میکند. ایران تلاش دارد میزان حمایت و جانبداری از شبهنظامیان وفادار به خود در عراق، سوریه و لبنان را کاهش ندهد تا ایستادگی و مقاومت خود را در برابر فشارها ثابت کند. همچنان، ایران میداند که اسرائیل بدون همکاری واشنگتن که در حال حاضر دچار بحران سیاسی است، نمیتواند مانع تحرکات ایران شود، به همین دلیل میکوشد با اغتنام از فرصت کنونی، مواضع خود را در عراق و سوریه تقویت کند و نقش خود را در تصمیمگیریهای دمشق افزایش دهد. علاوه بر آن، تهران تلاش دارد با ابراز آمادگی برای گفتوگو با دولت بایدن نشان دهد که این کشور پس از بازگشت واشنگتن به توافق هستهای، به حالت اعتدال برخواهد گشت و سیاست میانهروی را اتخاذ خواهد کرد.
البته کشورهای "محور اخوان المسلمین" نیز سیاست مشابهی با ایران داشته و سعی دارند از وضعیت کنونی تنشهای انتخابات آمریکا بهرهبرداری کنند. ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان با استفاده از این فرصت، در تلاش برای انعقاد توافقنامههای بیشتری با مقامهای حاکم در طرابلس است تا نفوذ خود را در لیبی افزایش دهد. افزون بر آن، آنکارا سعی میکند وضعیت نظامی در غرب کشور را تقویت کند و حضور خود را در مسیر دریایی از سواحل ترکیه تا بندرگاههای لیبی گسترش دهد. آنکارا همچنان تلاش دارد فرجام درگیریهای قفقاز را به ضرر ارمنستان تمام کند، تواناییهای نظامی را در شمال قبرس افزایش دهد و در صدد ایجاد تعادل قدرت با یونان و فرانسه در دریای مدیترانه باشد. همچنان، این کشور سعی دارد با بهرهجویی از بحران سیاسی در واشنگتن، نقش خود را در قطر، یمن و سومالی افزایش دهد. گذشته از آنکه تحرکات جنبشهای وابسته به اخوان المسلمین در لبنان و تونس در حال توسعه و گسترش است.
در نتیجه، میتوان گفت که استراتژی «اخوان» در بهرهبرداری از تنش میان ترامپ و بایدن مشابه سیاست ایران است و چنین به نظر میرسد که ایران و کشورهای محور «اخوان» سعی دارند از شکاف سیاسی موجود در واشنگتن برای کسب امتیاز بیشتر در گفتوگوهای سال آینده استفاده کنند. اکنون این پرسش مطرح میشود که تصمیم قدرتهای میانهرو در منطقه برای مقابله با استراتژی دو «محور» یادشده در این مرحله حساس چه خواهد بود؟
© IndependentArabia