در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ قیمت کالاها و خدمات در ایران در بازارهای آزاد و سیاه دو تا چهار برابر شده است؛ برخی همراه با قیمت دلار و برخی دیگر به تدریج و در پی دلار. اما هم اطلاعات مکتوب و هم گزارشهای شفاهی به نگارنده این مطلب، نشان میدهند که انواع صنعتی و غیرصنعتی مواد مخدر در این دوره تا این اندازه گران نشدهاند. در این دوره، براساس اعلام دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان تهران، قیمت تریاک ۵۵ درصد، و پس از آن بهترتیب قیمت هروئین ۵۲، مورفین ۸۷، حشیش ۳۰ و شیشه ۱۲۹ درصد افزایش یافته است. امروز قیمت اکثر کالاها و خدمات در ایران همارز قیمتهای جهانی است (غیر از بنزین و نان که بهآنها سوبسید تعلق میگیرد، و ارزش انسان و کار وی که بسیار پایین است) اما نه قیمت مواد مخدر. مواد مخدر همیشه در ایران ارزانتر از بسیاری کشورها بوده است، اما پرسش اکنون این است که چرا قیمت بسیاری از آن مواد، متناسب با میزان تورم در دو سال اخیر افزایش نیافته است.
علت این ارزانی نسبی چیست؟
افت کیفیت
برخی ممکن است تصور کنند که فروشندگان مواد مخدر برای پایین نگهداشتن قیمت (غیر از شیشه که تولید آن پیچیدهتر است) از کیفیت مواد کاستهاند. چنین موضوعی صحت ندارد.منابع مختلف نگارنده در ایران، افت کیفیت را نفی میکنند. بر خلاف الکل، مواردی از مرگ یا بیماری شدید ناشی از کیفیت بد مواد مخدر مصرفی در ایران گزارش نشده است. بخشی از اعلام افت کیفیت در سالهای قبل نیز توسط مقامات دولتی، برای اخطار به شهروندان و ترغیب آنان به کاهش مصرف انجام میشده است. منطقی که در حوزه تولید و عرضه مواد خوراکی و قطعات اتومبیل در ایران وجود دارد و بر مبنای آن، عدم افزایش قیمت، نشان دهنده کیفیت پایین یا کمفروشی است، در این حوزه کار نمیکند؛ چون غیر از معتادان خیابانی که نازلترین مواد (مثل شیره) را مصرف میکنند، بقیه مصرفکنندگان، به کیفیت اهمیت میدهند.
مدیریت موفق بازار مواد مخدر
رییس کارگروه «کاهش تقاضای اعتیاد کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر» وابسته به مجمع تشخیص مصلحت، معتقد است که قاچاقچیان مواد مخدر «اتاق فکرهای بسیار قوی و مدیریت مصرف خوبی دارند و بر اساس فکر و برنامه، بازار را کنترل میکنند.» شکی نیست که سران باندهای تولید و توزیع مواد مخدر قدرت تشخیص شرایط بازار را دارند، اما هیچ نشانهای بر وجود «اتاق فکر» در تشکیلات آنها وجود ندارد. در بازار مواد مخدر، مثل بازار سهام یا نفت اطلاعات هر روزه منتشر نمیشود تا افراد معمولی بتوانند برای آن برنامهریزی و مدیریت توزیع و مصرف داشته باشند.
میزان عرضه: تولید بیش از نیاز بازار
به دلیل همسایگی ایران با افغانستان و فقدان کنترل جدی بر مرزها، بازار مصرف ایران هیچگاه مشکل کمبود یا عرضه مواد مخدر نداشته است. به دلیل صنعتی شدن بخشی از مواد موجود در بازار (شیشه، هروئین و کوکائین) تصور تولید بیش از نیاز هم دشوار است، زیرا تولید کنندگان که تعداد آنها نجومی افزایش یافته (به دلیل شکلگیری کارگاههای کوچک) به اندازه مصرف بازار تولید میکنند و ریسک انبار کردن را به جان نمیخرند. در صنعتی که برای اقشاری غیرقانونی است و توزیع برای افراد بیرون از حلقه نظام ریسک بالایی دارد، عرضه زیاد یا تولید زیاد معنا ندارد. مواد مخدر مثل سیبزمینی یا گوجهفرنگی نیست که تولید و مصرفش زمان داشته باشد و تولید کننده مجبور باشد آنها را بهسرعت وارد بازار کند.
اتکای سپاه قدس به مواد مخدر در تامین منابع مالی
مداخله حکومتی می تواند عاملی دیگر برای ارزانی نسبی باشد. غیر از سپاه با اسکلههای اختصاصی و نبود امکان نظارت و پاسخگویی بر آن، نهاد دیگری در حکومت نمی تواند در بازار مواد مخدر نقش داشته باشد. در مورد نقش سپاه در بازار مواد مخدر ایران دلایل و شواهد کافی (اظهارات مقامات و شهادت شهود) وجود دارد. به همین دلیل، گران شدن اندک مواد مخدر را به منافع سپاه در این حوزه میتوان مربوط دانست. به سه دلیل، نقش سپاه قدس بسیار بارزتر از سه عامل قبلی در ارزانی مواد مخدر است:
اول، آن که سپاه قدس دارای آن اتاق فکری که بتواند بازار را تحت نظر داشته باشد و (بدون نظارت مجلس و دولت) در آن دستکاری کند، هست. سپاه قدس امروز از همه امکانات فنی و حرفهای برای انجام این گونه کارها برخوردار است و با اتکا به اصل «هدف وسیله را توجیه می کند»، با درآمد مواد مخدر و قاچاق،گویا دارد «حکومت دینی»اش را در عالم بسط میدهد.
دوم، آن که سپاه قدس در شرایط تحریم بیش از پیش به منابع حاصل از مواد مخدر نیاز دارد و می خواهد این بازار را به هر قیمت، حتی به قیمت کاهش درآمد، حفظ کند. سپاه به درآمدهایی نیاز دارد که کاملا مستقل از بودجه کشور باشند و کسی از محل تامین و هزینه آنها سر درنیاورد.
و سوم، آن که سپاه قدس در صنعت پولشویی به یک متخصص تمام عیار تبدیل شده است.در مورد فعالیتهای پولشویی سپاه، گزارشهای متعددی منتشر شده است. بدون مواد مخدر، پولشویی متعاقب آن نیز که دهها هزار نفر در ایران بدان وابسته هستند (از فوتبال تا سینما و از امپراتوری تبلیغاتیای مثل سازمان اوج تا چندین خبرگزاری) معطل میماند. چهرههای مشهور و ستارگان پرطرفدار، امروز به چرخ پنجم نظام تبدیل شدهاند و پولشویی رگ حیاتی آنهاست.