امیر خان خود را در صندلی عقب یک اتوموبیل شاسی بلند، لیز میدهد. در جهت تلاشش برای رسیدن به رده شصت و شش کیلو، او بلافاصله دستگاه تهویه را که به صورتش باد میزد، خاموش کرد ( که با تعرق وزنش پائین بماند) و به ساحل داغ جده در کناره دریای سرخ خیره شد.
او می گوید:«بیشتر از ده سال از نخستین سفر من به عربستان سعودی می گذرد. آن موقع باید حدود هجده یا نوزده ساله بوده باشم. در این مدت خیلی عوض شده است.»
خان هم عوض شده است. از یک تین ایجر گمنام بااستعداد که قلوب بریتانیایی ها را با مدال نقره المپیکش اش در سال ۲۰۰۴ تسخیر کرد، تا موقعیت کنونی اش به عنوان یکی از شخصیت های ارشد بوکس بریتانیا. پانزده سال پس از تابستانش در آتن، خان هنوز می جنگد.
تازه ترین مسابقه اش در جده و در حضور ملک عبدالله در شهر ورزش و به عنوان بخشی از «فصل جده» برگزار خواهد شد. «اداره عمومی ورزش» متوجه اهمیت ترغیب قهرمان سابق جهان در سبک وزن به شرکت در مسابقات است. او برای مبارزه با بیلی دیب که در لحظات آخر نیمه شب جمعه تعیین شد، دستمزد خوبی دریافت خواهد کرد.
این مسابقه از طرف برخی محافل به عنوان چیزی میان پول جمع کردن و نمایش رد شده است، اما تمرینهای سخت خان در هفته جاری در ژیمناسیک داغ جده نشان میدهد او آن را آسان نمی گیرد. دستکم نه در حال حاضر که هفته مبارزه پیش روی اوست.
او امیدوار است پیروزی (دراین مسابقات) او را در جایگاه رقابت در مقابل بوکسور فیلیلپینی، مانی پاکوییائو، در ماه نوامبر، بازهم در جده قرار دهد. او معتقد است که میتواند پیش از بازنشستگی، یک بار دیگر مقام قهرمانی جهان را به خود اختصاص دهد. خان میگوید، به همین دلیل است که او اصرار داشته مسابقه جاری در وزن قهرمانی صورت بگیرد و نه یک گرم بیشتر.
او درحالی که اتوموببیلش به سوی سالن ژیمناستیک در حرکت بود، گفت:«می خواهم یک بار دیگر قهرمان جهان بشوم و به همین دلیل مسابقه در وزن شصت و شش کیلو ونیم برگزار میشود. این برای قهرمانی بین المللی است که مرا در رده بالا قرار میدهد.»
«می توانستم اجازه دهم وزنم چند کیلو بالاتر باشد، اما با خودم گفتم «فراموش کن». من هنوز هم میخواهم در این رده سبک وزن بجنگم، إحساس میکنم یک جنگنده سبک وزنم. همچنان میخواهم یک شانس دیگر به خودم بدهم.»
«اگر چنین هدفی نداشتم، دلیلی برای ماندنم در دنیای بوکس وجود نمی داشت. برای هرچیزی در زندگی یک هدف نهایی وجود دارد و من می خواهم به آن ها برسم. هدف من جایگاه قهرمانی جهان است.»
خان، بارها در رویدادهای مهم شرکت کرده، اما هرگز مثل این بار در دریای سرخ، در تمام جریان نبوده است. این بوکسور سی و دو ساله که از والدینی پاکستانی متولد شده، اغلب از مسابقه بوکس در این منطقه از جهان صحبت کرده بود، هرچند اغلب «دوبی» چنین مقصدی خوانده شده است.
عربستان سعودی، اما، در دوازده ماه گذشته و بعد از آن که در ماه سپتامبر کالوم اسمیت و جورج گرُوز در مسابقات نهایی «سوپر سری جهانی بوکس» به جده آمدند، به گونه ای غیرمنتظره تبدیل به کانون بوکس شده است. از مصاف خان – پاکوییائو گذشته، مصاف های بیشتری هم مورد بحث قرار گرفته است.
خان افزود:«بار اولی که به اینجا آمدم، (همه چیز) سختگیرانه تر بود.»
«با گذشت سال ها، مدرن تر شده است.»
«شنیده ام میخواهند جده و ریاض را به شهرهای تجارتی تبدیل کنند. این مسابقه البته بخشی از این هدف است.»
«اما همه فشارها روی من است – من هستم که تبلیغ آن را میکنم، آن را می فروشم و همه چیز دیگر. با آن، فشار بیشتری از معمول همراه است، اما من قبلا هم این کار را کرده ام. با آن مثل یک مسابقه معمولی برخورد می کنم.
«این ها زمینه های جدیدی است که لمس می کنم؛ زمینه هایی که هیچ بوکسور بریتانیایی دیگر تجربه نکرده است. از پرنس نسیم حامد، یا هر نام بزرگ دیگری. من هرچه میخواسته ام انجام داده ام و بیشتر از آن در بوکس.»
به این خاطر است که بسیاری دلایل خان برای ادامه به ورزشی که دو دهه عمرش را وقف آن کرده، زیر سئوال می برند. او دارای زن و دو دختر است. دستهای صدمه دیده و پر از جای زخمش برایش آن قدر پول آورده اند که بتواند برای نسلها راحت زندگی کند.
حتی دیبِ کوچک اندام که در رده پر وزن قرار دارد، معتقد است که خان را شکست خواهد داد زیرا او تنها برای پول و نه چیز دیگری به عربستان آمده است.
خان می گوید:«موضوع این جاست که نمیخواهم بعدها پشیمان شوم. ترجیح میدهم همه کار را الان بکنم که وقتی دستکش هایم را آویزان کردم (بازنشسته شدم) بدانم هرچه میخواسته ام، کرده ام.
«گاه فکر میکنم قدری استراحت کنم چون بدنم پیرتر میشود. اما باید تا موقعی که به آن مرحله میرسم، سعی خودم را بکنم. باید پیش از این که پیر بشوم و دیگر نتوانم حرکت کنم، همه این کار ها را بکنم.
«زندگی دیوانه واری داشته ام. دو سال گذشته دیوانه وار بوده است. لحظهای آرامش نداشته است. سخت بوده، اما با همه وقایع روبرو شده ام. آسان نبوده است.
«در این مسابقات با زن و دختر کوچکترم هستم که فکرم را تا حدی منحرف میکند. گاه بیگاه احساس خستگی میکنید و فقط میخواهید با خانواده و چیزهایی از این قبیل باشید. خوشحالم اینجا هستند. خوب است که دور و برند و از من حمایت میکنند.
«این آخرین فصل زندگی حرفهای من است. می خواهم این آخرین دو مسابقه را بدهم و خوشحالم که هنوز بخش کوچکی از تیم مانده که می خواهد تا آخر با من بماند.»
خان چند دعوای بزرگ خانوادگی را تحمل کرده که پیامد آن را در او حس می کنید. دوستان نزدیک هم آمده و رفته اند.
«زیر کنترل داشتن همه چیز. تمام ابواب جمعی ام، سازمان دادن به چیزهایی مثل تعهد به رسانه ها. من هرگز چنین صدایی نداشته ام، همیشه به من گفته اند چه بگویم، اما حالا آن را (صدایم) پیدا کرده ام.
«همیشه سعی کرده ام سخاوتمند باشم و میدانم که از مردم خوب مواظبت شده است. اتفاقی که میفتد این است که واقعا إحساس می کنید باید برای مردم کار انجام بدهید. همیشه این احساس با من است چون وارد جنگ هایی می شوم که هرچیز در آن ها ممکن است. یک مشت می تواند تمام زندگی مرا عوض کند و این که باید با همه بسیار خوش رفتار باشم.
«این فقط در مورد خوشرفتاری با همه نیست، می خواهم با همه بسیار خوشرفتار باشم و دعای همه را به همراه داشته باشم. می خواهم وقتی پا به رینگ بوکس می گذارم، همه دعایم کنند. حس اش می کنم.»
او در سی و هشت مسابقه اش، سه روند «درون-فاصله» سخت داشته است و کاملا متوجه خطراتی که در بوکس خود را در معرض آن قرار می دهد آشناست. او هدف این اتهام قرار گرفت که در ماه آوریل در مقابل ترنس کرافورد «عقب نشینی» کرد، اما او مصرانه می گوید ترجیح می دهد بمیرد تا تسلیم شود.
او با لبخند می گوید:«من قدری دیوانه ام. اگر مجبور باشم، در رینگ بوکس جانم را میدهم. تا آخرین لحظه می جنگم. این مردی است که هستم.»
«دیوانگی است و وقتی متوجه آن می شوم مرا قدری میترساند، اما من یک جنگجوی آموزش دیده هستم و أساسا وقتی در رینگ بوکس هستم، هیچ چیز دیگری برایم مهم نیست. فکر نمیکنم «روز دیگری، و مسابقه دیگری خواهد آمد.»
«جمعه شب با خطر دیگری روبرو هستم، اما می دانم چطور با آن روبرو شوم. سخت تمرین کرده ام. نمی گذارم بیلی مرا شکست دهد. تا حد مرگ خواهم جنگید.»
© The Independent