دستفروشان برای پهن کردن بساط خود باید اجاره هم پرداخت کنند. این اجاره را شهرداری اخذ میکند یا مغازه دارها در ازای مجوز پخش بساط دستفروشی جلوی مغازهشان اجاره میگیرند؟ ظاهرا پاسخ صحیح «هیچکدام» است. گروهی که دستفروشان آنها را اراذل و اوباش مینامند و گروهی قلدر خیابانها، صاحبخانههای اصلی معابر بزرگ تهران هستند.
هماکنون در بعضی نقاط خیابان ولیعصر که جزو نقاط گران دستفروشی محسوب میشود، قیمت اجاره هر موزاییک، ۵۰ هزار تومان تعیین شده است. هر دستفروش برای پهن کردن بساط به حداقل چهار موزاییک نیاز دارد. با این توصیف برای اجاره هر بساط با چهار موزاییک، روزانه ۲۰۰ هزار تومان باید بپردازد.
اما در برخی معابر عمومی که پردرآمد نیست، هر موزاییک به قیمت ۵ هزار تومان اجاره داده میشود. این رقمها براساس گزارشهایی گفته میشود که به مسئولان شهری پرداخت میشود.
در محدوده مرکزی شهر، حد فاصل میدان انقلاب تا میدان فردوسی نیز معابر بهصورت هفتگی اجاره داده میشود. رقم اجارهها از ۳۰۰ هزار تومان برای یک هفته شروع میشود و بسته به مکان و نوع کالا فرق میکند. در واقع این رقم به نقاطی اختصاص دارد که مشتری کمتری دارند.
دستفروشان اجاره دادن موزاییکهای خیابان را برای دستفروشی نه کار شهرداری و نه اداره اماکن، بلکه کار اراذل و اوباش دانسته که با زور، معابر تهران را ماهانه اجاره میدهند.
«دنیای اقتصاد» در گزارشی به تفصیل نوشت اجاره دادن معابر از سوی مغازهداران البته سابقه طولانیتری دارد. مغازهدارها حالا بخوبی میدانند برای جبران مالیات، عوارض و احیاناً اجاره مغازهشان باید معبر جلوی مغازهشان را اجاره دهند. محمدصادق زمانی، مدیرروابط عمومی شرکت شهربان و حریم بان شهری تهران درباره این نرخها اینطور توضیح میدهد: «نرخ اجاره معابر جلوی مغازهها با نرخهایی که از سوی اراذل و اوباش تعیین میشود، تقریباً مشابه است. هر موزاییک جلوی یک مغازه در نقطهای پرتردد مثل خیابان ولیعصر، روزانه ۵۰ هزار تومان تعیین شده است. معابر جلوی مغازه، حداقل به دو دستفروش اجاره داده میشود. دستفروشها باید قبل از پهن کردن بساط، اجاره روزانه خود را بپردازند. این مبلغ حتی در شرایطی که جنسی فروخته نشود هم باید پرداخت شود».
طبق یک حساب سرانگشتی اگر یک دستفروش بخواهد روزانه برای هر موزاییک ۵۰ هزار تومان پرداخت کند و چهار موزاییک اجاره کند، حداقل برای ۲۰ روز در ماه باید ۴ میلیون تومان هزینه کند. آیا درآمدی بیشتر از این دارد که بخواهد زیربار چنین تعرفهای برود؟
زمانی میگوید: «درآمد ۶۰ درصد از دستفروشها، ماهانه حداقل ۸.۵ تا ۹ میلیون تومان است که هیچ عوارض و مالیاتی هم در ازای آن نمیدهند. این افراد همانهایی هستند که بهخاطر درآمد بالا مقاومت میکنند و حاضر نیستند به نقاط ساماندهی شده کوچ کنند».
دعوا سر پول است یا مردم؟
اما آنجا که درگیری میان دستفروشان و ماموران رخ میدهد آیا بحث برسر پرداخت نشدن اجاره است یا واقعا دلیل اصلی غیرقانونی بودن سد کردن راه عبور و مرور مردم خیابان است؟
درگیری میان ماموران سد معابر و دستفروشان در بسیاری از شهرهای ایران آنچنان حساسیت زا نشده بود تا زمانی که انتشار اخبار و تصاویر مربوط به درگیریها و برخوردهای خشن ماموران با دستفروشان در شبکههای اجتماعی به صورت گسترده پخش شد و در بسیاری موارد شهرداریها و نیروی انتظامی را مجبور به واکنش کرد.
در پی اجرای طرحی در تهران برای برخورد با دستفروشی و سدمعابر، دستفروشان محدوده ولیعصر تهران در نامهای خطاب به شورای شهر، خواستار توقف این طرح شدند.
۱۷۰ نفر از دستفروشان در تهران که در محدوده خیابان ولیعصر از طریق بساط کردن کنار خیابان امرار معاش میکردند، در نامهای به شورای شهر تهران خواستار توقف اجرای «طرحهای ضربتی» شدهاند که به معیشت مردم لطمه میزند.
اشاره این دستفروشان به طرح انضباط شهری است که رسانههای ایران آن را طرحی برای «ساماندهی و رفع سد معبر و بساطگستری در معابر اصلی و شریانی منطقه هفت تهران» معرفی کردهاند که با همکاری شهرداری منطقه و نیروی انتظامی اجرا شده است. موضوعی که اعتراض دستفروشان را به همراه داشته و این افراد اعلام کردهاند که این طرح منجر به «بیکاری» آنها میشود.
پیش از این نیز بارها برخورد ماموران با دستفروشان که گاهی به خشونت کشیده شده، خبرساز شده بود. در بهمن ماه سال ۹۴ در پی درگیری میان ماموران رفع سد معبر شهرداری و تعدادی از دست فروشان٬ شهرداری منطقه دو تهران با صدور اطلاعیهای عاملان این درگیری را «اراذل و اوباش دستفروش» معرفی کرد.
شاهدان عینی در روز درگیری گفته بودند؛ ماموران از «باتوم» و «شوکر» نیز استفاده کردهاند که منجر به «مجروح شدن شماری از دستفروشان» شده بود. «ماموران بدون تذکر و هشدار از ماشینها پیاده شدند و شروع به برهم ریختن و واژگونی چرخدستیها کردند که این کار باعث درگیری شد».
برخی از دستفروشان که بیشترشان را هم زنان تشکیل میدهند برای فرار از ماموران مبارزه با سد معبر در خیابانها اغلب به متروهای تهران پناه میبرند. اما متروهم جای امنی برای آنها نیست و ماموران بساط آنها را از داخل مترو هم جمع آوری میکنند.
انجمن دستفروشان مرده*
تا اینجا اما درگیری ها فقط به اعتراض و نامه نگاری ختم نشده است و چندین دستفروش هم کشته یا زخمی شدهاند.
در پی مرگ یک دستفروش در قم در روز شنبه ۲۱ مرداد سال ۹۶، دادستانی پنج تن از مأموران شهرداری را احضار کرد.
علی چراغی، دستفروش در تهران، در مرداد سال ۹۳، در پی ضرب و شتم با پنجه بکس در خيابان تهرانپارس به دست چند تن که عوامل پيمانکاری بازيافت زباله معرفی شدهاند، زخمی شد و در بيمارستان جان خود را از دست داد.
يونس عساکره، دستفروش خرمشهری، که روز ۲۳ اسفند سال ۹۳ در اعتراض به جمع شدن بساط ميوه فروشیاش توسط مأموران سد معبر شهرداری خودسوزی کرده بود، در نخستین روزهای فروردین سال ۹۴ به دليل شدت جراحات ناشی از سوختگی در بيمارستان مطهری تهران درگذشت.
در فروردین ماه همان سال نیز یک دستفروش تبریزی پس از جمعآوری بساط دستفروشیاش توسط ماموران شهرداری تبریز در اتاق یکی از مسئولان شهرداری خودسوزی کرد. وی پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان درگذشت. حمید فرخی دیزج، ۴۳ ساله و پدر سه کودک در بازار تبریز بساط دستفروشی داشت. وی با وجود آنکه برای دستفروشیاش مجوز هم داشت اما با ماموران سد معبر شهرداری درگیر شد و آنها وسایلش را ضبط کردند.
در آبان ماه سال ۹۵ هم موضوع سیلی زدن یک مأمور شهرداری به یک زن دستفروش در فومن در استان گیلان خبرساز شد.
یک ماه بعد در روز ۱۶ آذر سال ۹۵ هم مأموران اجرائیات شهرداری اهواز با حضور در خیابان خوانساری این شهر اقدام جمعآوری اجناس یک دستفروش سالمند زن کردند و به گفته شاهدان عینی، با شوکر الکتریکی او را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
* برگرفته از نام فیلم «انجمن شاعران مرده»