کارگردان: جورج کلونی. بازیگران: جورج کلونی، فلیسیته جونز، دیوید اویلوو، تیفانی بون، دمین بیشیر، کایلی چندلر. زمان: ۱۱۸ دقیقه
سینما پر از داستانهای پدرهای فضایی و مادرهایی است که راهی ستارهها هستند و با میرایی خود در تقابل قرار میگیرند. این دغدغه برد پیت در فیلم سال گذشته «اد استرا» و اوا گرین در فیلم امسال «پروکسیما» بود. حال، این بار بر دوش جورج کلونی افتاده است که فیلم «آسمان نیمهشب» شبکه نتفلیکس را کارگردانی و در آن بازی میکند. این اولین فیلم او پس از فیلم طنز و بدون زرقوبرق «سابربیکن» در سال ۲۰۱۷، و اولین حضورش روی پرده پس از فیلم «هیولای پول» در سال ۲۰۱۶ است.
کلونی حس ترس و وحشت وجودی را به خوبی نشان میدهد، اما بهشدت میکوشد تا ریشهاش را هم به زبان بیاورد. حتی بعضی جاها به نظر میرسد برای توصیف حالش کلمه کم میآورد. دختربچهای (کاویلین اسپرینگال) که کلونی در نقش آگوستین لافتهاوس، در رصدخانه باربو در مدار قطب شمال پیدا میکند، نیز چیز زیادی برای گفتن ندارد. او در اشکافهای رختکن انبار میخوابد و زبالههای غذاخوری را میدزدد. کم حرف میزند و تنها با چشمهای باز و پر از پرسش، به آگوستین نگاه میکند. زمان فیلم سال ۲۰۴۹ است. همه مردم از یک خطر ناشناخته گریختهاند. آگوستین به یک بیماری لاعلاج مبتلا است و ترجیح داده است همانجا بماند.
آگوستین در برنامه روتین خود جا افتاده است، ویسکی مینوشد و بیهدف در یک محیط کار باز و مدرن میپلکد، کنار دستگاه دیالیز مینشیند، بعد میرود سراغ نمایشگرهایی که مرتب هر گونه نشانه از حیات را اسکن میکنند. کلونی نحیف به نظر میآید و ریش پری دارد. نقش نسبتا ساکت و متینش نشان میدهد که بازیگر از فرصتهای غرهای که به بخش عمده زندگی حرفهای او شکل دادهاند، فاصله گرفته است. در ضمن، این چهارمین سفر کیهانی کلونی پس از سولاریس (۲۰۰۲)، جاذبه (۲۰۱۳) و سرزمین فردا (۲۰۱۵) است که خیلی زود به فراموشی سپرده شد.
فیلمنامه مارک ال. اسمیت، که از رمان «صبح بخیر، نیمهشب» نوشته لیلی بروکس دالتون (۲۰۱۶) اقتباس شده است، آرامش حال را با خاطرات گذشته (فلشبک) به هم میزند. در این قسمت، نقش جوانی آگوستین را ایتن پک بازی میکند (گرچه صدایش با لحن آرام کلونی مخلوط شده است). یک زن (سوفی راندل) پشت سرش ایستاده و با چشمهای اشکآلود به او میگوید، «زندگی خودت دارد از دست میرود.» اما آگوستین نه رویش را برمیگرداند نه چشمهایش را از روی کار بر میدارد. او نمونه احساسی یک دوستپسر بیتوجه و عاشق-کارش است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
زندگی بیروح آگوستین با حضور دخترک عجیب و سفینه فضایی «اتر» که قرار است از ماموریت فضاییاش برگردد، مختل میشود. آگوستین وظیفه دارد به آنها خبر بدهد که چه اتفاقی برای خانهشان (زمین) افتاده است: تشعشعات و آخرالزمانی که هیچکس حرفش را نمیزند و حال دارد از هر گوشه کره زمین تراوش میکند. پس، بسته انتقال خون و دخترک را با خود به برجی دیگر میبرد که سیگنال قویتری دارد.
فیلم «آسمان نیمهشب» صحنههای زیبایی دارد؛ از جمله آدمهای تنهایی که میان توفان برف سفید ایستادهاند و گرگهایی که استخوانهای مردهها را میجورند. در سفینه اتر، چهار فضانورد مسالمتآمیز کنار هم زندگی میکنند: سالی (فیلیسیتی جونز)، گوردون آدوول (دیوید اویلوو)، مایا (تیفانی بون) و سانچز (دمین بیشیر). بارداری جونز در زندگی واقعی، در فیلمنامه جای داده میشود، برای همین کل گروه در عمل به شکل یک خانواده واقعی بازی میکنند. سر اسم نوزاد با هم بحث میکنند و دستهجمعی آواز میخوانند. محیط اطرافشان هم چشمگیر است؛ انواع اشکال ارگانیک ساخته شده از مواد غیرآلی و شاخههای انگور ساخته شده با چاپ سه-بعدی. صندلیها را اما انگار از نزدیکترین فروشگاه آیکیا خریدند.
بعد از آن که موضوع فیلم مشخص میشود، بقیهاش انگار به زور پر شده است. بقیه اتفاقات فیلمنامه اسمیت به نظر معمولی میآیند؛ شکستن یخها، یک میدان شهاب سنگ، و راهپیمایی فضایی خطرناک. شاید مدت کمی از فیلم حول انسان بگردد، اما بقیه «آسمان نیمهشب»، هوای مرده است.
«آسمان نیمهشب» روز ۲۳ دسامبر به روی نتفلیکس آمد.
© The Independent