اخبار منتشر شده در طول هفته گذشته دو دختر نوجوان در «دزفول» خودکشی کردند. بعضی رسانهها در شرح این واقعه ادعا کردهاند این دختران ۱۳ ساله بودند و بعضی دیگر ایشان را ۱۷ ساله معرفی کردند.
دراینخصوص کاملترین گزارش را همشهری آنلاین منتشر کرده که موفق به گفتگو با پدر یکی از این دختران شده است، مردی چهل و یکساله که راننده آژانس است، دو فرزند دیگر دارد، دختر فرزند بزرگ او بوده، فاجعه کمرش را خم شکسته است. وی میگوید: «دخترش به بعد از اخراج از مدرسه به دلیل یک سوءتفاهم اقدام به خودکشی کرده است. »
آنطور که مرد ۴۲ ساله شرح داده دختر دیگر با دختر او دوستان نزدیک بودهاند و هر دو با دلیل مشابه دست به این اقدام زدهاند. مسئولان آموزش پرورش دزفول اما بهصورت کلی ارتباط خودکشی این دو دانشآموز با اخراجشان از مدرسه و یا شرایط تحصیلشان را انکار کردهاند. طبق معمول، انکار واکنش طبیعی مسئولان در خوزستان طی یک سال گذشته پس از انتشار اخبار خودکشی سریالی نوجوانان و دانشآموزان است.
همزمان با انتشار این خبر، محمد مالی، صاحبامتیاز روزنامه «خوزیها» و از روزنامهنگاران با سابقه خوزستان با انتشار تویتی نوشت: «آنها که خودکشیهای اخیر دانشآموزان و نوجوانان را لاپوشانی کردند و خبرنگاران را برای اطلاعرسانی این وقایع تلخ تحتفشار گذاشتند، در هر خودکشی دیگری که در هر نقطه از ایران رخ میدهد، مقصرند. زنگ خطر را بنوازید. نوجوانان ما در خطرند.» اشاره او به موضوع خودکشی هفت دانشآموز رامهرمزی در آبان و آذرماه سال جاری و طی یک ماه است. ماندانا صادقی خبرنگار و فعال شناخته شده حقوق زنان در خوزستان هم به موضوع خودکشی نوجوانان بهخصوص دختران در خوزستان با انتشار توییتی اشاره کرد، و نوشت: «دو دختر دانشآموز درخواستان همزمان خودکشی کردهاند. به خدا که حال خوزستان ما خیلی بد است. خیلی.»
در این روز رسانههای استان خوزستان از پرداختن دقیقتر به این حادثه خودداری کردند که دلیل احتمالی آن در ادامه این گزارش روشن خواهد شد.
اما پیشتر موضوع خودکشی دانشآموزان خوزستانی در آذرماه امسال تیتر یک شده بود. وقتی خبر خودکشی دختری ۱۷ ساله بهعنوان هفتمین مورد خودکشی دانشآموزان دختر طی یک ماه در شهرستان محروم رامهرمز رسانهای شد. او در حاشیه شهر رامهرمز زندگی میکرد، پدرش کارگر ساده بود و محصل دبیرستان بود. خانواده و دوستانش همه از بیان دلیل خودکشیاش خودداری کردند. در آن زمان با پیگیری رسانهها و روزنامهنگاران خوزستانی مشخص شد که این خودکشی میان دانشآموزان رامهرمزی سابقه دارد، ششمین مورد خودکشی در این شهرستان مربوط به جمعه ۲۲ آبانماه و دختری ۱۵ ساله است.
در این مورد هم مشابه مسئولین آموزشوپرورش «شهرستان دزفول» که بلافاصله مشکلات بین والدین را دلیل خودکشی ایشان عنوان کردند. رئیس آموزشوپرورش رامهرمز دلیل این خودکشیها را اختلاف خانوادگی، تعصب کورکورانه، تعرضهای فکری و عاطفی و پاسخ ندادن به نیازهای زیستی دانست و ادعا کرد از ۲۷ هزار دانشآموز رامهرمزی دستکم چهارهزار نفر از داشتن تلفن همراه برای ادامه تحصیل محروم بودهاند.
در همان حال که همه مدیران استان خوزستان در حال انکار موضوع سریالی بودن خودکشی دختران رامهرمزی بودند، انتشار نامه عبدالرضا باغ شیرین رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی این شهرستان خطاب به رسانهها که با تهدید ضمنی ایشان بنا به سفارش فرمانداری و شبکه بهداشت و درمان بهصورت رسمی خواهان عدم انتشار اخبار دراینخصوص شده بود، روشنگر بسیاری از مسائل برای افکارعمومی شد. پس از این نامه بود که بعضی روزنامهنگاران خوزستانی خبر سفارش جدی نهادهای امنیتی در خصوص نپرداختن به موضوع را دادند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بهاینترتیب آن پرونده و پیگیریها برای مشخصشدن دلیل واقعی خودکشی دانشآموزان، بهخصوص دانشآموزان دختر خوزستانی در نیمهراه متوقف ماند.
حالا با انتشار خبر خودکشی دو دانشآموز دزفولی اولین نکتهای که با پیگیری این حادثه و نوع پوشش خبری آن مشخص میشود، ضدونقیض بودن گفتهها و محدودیت شدید اطلاعات منتشر شده در خصوص این اتفاق غمانگیز و دلایل و انگیزه اصلی این دو نوجوان است. همان طور که در آذرماه با فشار مسئولان دولتی و نهادهای امنیتی مسیر اطلاعرسانی و پیگیری دلایل و انگیزههای مؤثر بر خودکشی هفت دانشآموز رامهرمزی به جایی نرسید.
اما نگاهی به متوسط سنی، شرایط اقتصادی و اجتماعی دانش آموزانی که در طول چند ماه گذشته در استان خوزستان خبر خودکشی ایشان منتشر شده است، نشان میدهد که محرومیت، سیستم آموزشی نامناسب و عدم رسیدگی تربیتی و روانشناسی در خصوص وضع روحی و روانی این افراد میتواند بخشی از دلایل این اتفاقها فرض شود، هرچند در این بین بعضی دسترسی نداشتن این کودکان به تلفن هوشمند و امکانات آموزشی را دلیل اصلی خودکشی آنها دانستند.
این که افکارعمومی هرگز امکان پیدا نمیکنند، پس از انتشار این اخبار از دلیل اصلی و پیگیریهای بعدی برای متوقف شدن خودکشیهای سریالی نوجوانان بهخصوص دختران در خوزستان مطلع شوند، خود دلیلی است که میتواند روشنگر این موضوع باشد که مسئولین این استان مشابه موضوع تجاوز به دختر آبادانی، بیشتر تلاش دارند با حذف صورتمسئله، پیوند زدن این مرگها به تعصب خانوادگی و مسائل ناموسی، همه چیز را خاموش و فراموش کنند.
پیگیری بیشتر اخبار روزهای گذشته روی خبر دردناک سوختگی شدید و مرگ دو دانش آموزش و سه معلم در اثر برخورد رعدوبرق به کانکس آموزشی در منطقه سردشت دزفول، خود گویای واقعیتی تلخ است. مرگ آسان کودکان در اثر محرومیت از امکانات اولیه آموزشی و مشکلات پرورشی در ثروتمندترین استان ایران، این روزها مبدل به تراژدی غمانگیز و نگرانکنندهای شده است که ظاهراً قرار نیست به این زودی متوقف شود.