در ماه آگوست ۲۰۱۷ من اولین داور فوتبال همجنسگرا در لیگ حرفهای بودم که به صورت عمومی همجنسگرا بودن خود را اعلام کرد. با خاطرنشان کردن این امر، باید بگویم که حساب کاربری جدید «فوتبالیست همجنسگرا» (Gay Footballer) در توییتر تاثیر شدیدی هم بر زندگی شخصی و هم زندگی حرفهای من گذاشته است.
فوتبالیست همجنسگرا یک حساب کاربری توییتر است و از قرار معلوم به دست یکی از فوتبالیستهای قهرمان لیگ برتر که قرار است همجنسگرایی خود را اعلام کند، اداره میشود. این حساب کاربری گفته است که بازیکن مورد بحث از همجنسگرایی خویش شرمی ندارد و در توییتهایی چند اعلام کرده که با باشگاه خود نیز درباره اعلام عمومی گرایش جنسی خود صحبت کرده و آنها نیز پشتیبان تصمیم وی بودهاند. با جلب توجهات به این حساب توییتری، آمار دنبالکنندگان آن به سرعت از ۵۰ هزار نفر گذشت. بعد از آن و طی توییتی فرد مذکور اعلام کرد امروز (۲۴ ژوییه) هویت خود را فاش خواهد کرد.
اما به جای افشای هویت، حساب کاربری از توییتر پاک شد. کمی پیش از بستن حساب نیز بخش «معرفی خود» را عوض کرد و نوشت: «فکر میکردم به اندازه کافی قوی هستم، ولی نیستم».
طی هفتههای گذشته محبوبیت این حساب کاربری مرموز باعث شد من هم به داستان خود و نقشی که فوتبال در هویت و زندگی من به عنوان مردی همجنسگرا داشته است، بیاندیشم. در طول این مدت به شدت با خود کلنجار رفتم که این حساب واقعی است یا نه. با توجه با زندگی شخصی خودم، پیشنهاد دوستی و پشتیبانی به فرد اداره کننده حساب دادم که منجر به تماس تلفنی ما شد و من به او توصیههای خود را گفتم، ولی هنوز هم مطمئن نیستم که کل این داستان واقعیت داشته باشد. و من در این شک تنها نیستم، در کنار پیامهای گرم و یاریبخش بزرگان این ورزش، مانند گری لینکر، توییتهای بسیاری هم در این میان وجود دارد که صحت این حساب کاربری را زیر سوال میبرند.
اما در نهایت مهم نیست که آیا این حساب کاربری واقعی است یا نه، چرا که نکات بسیاری برای فراگرفتن -هم منفی و هم مثبت- در این داستان وجود دارد. فوتبالیست همجنسگرا به بسیاری از ما، به ویژه جوانترها، امید داد. اما اگر داستانش واقعی باشد ثابت میکند هنوز در ورزش چقدر گرایش جنسی یک فرد میتواند برایش دردسرساز باشد.
فعالیت به عنوان یک داور فوتبال همجنسگرا در لیگ حرفهای در طول این چند سال چندان آسان نبوده است و من به چیزهای متفاوتی که دربارهام گفته میشود و موانعی که بر سر راهم قرار میگیرد عادت کردهام. وقتی من داوری را در شهر خود، پلیموث، آغاز کردم، هیچ کس در فوتبال انگلستان همجنسگرایی خود را آشکارا اعلام نکرده بود. من به اندازه کافی رفتارهای همجنسگراهراسانه و شعارهای جاهلانه را در طول بازیهای فوتبال دیده و شنیدهام.
با فعالیت به عنوان داور از این امر آگاه بودم که احتمالا با آزار و اذیتهای بیشتری نسبت به سایر افراد فعال در فوتبال مواجه خواهم شد. بالاخره فوتبال انگلستان آوازه خوشی درباره مدارا و پذیرش در زمینه گرایش جنسی، نژاد، باور مذهبی، و جنسیت ندارد.
در سال ۲۰۰۷ بود که آقای نایجل اونز، داور راگبی، همجنسگرایی خویش را عمومی کرد و من با خود اندیشیدم که وقت اتخاذ تصمیمی مهم است، تصمیم بر این که حرفه خود به عنوان داور فوتبال را در سکوت ادامه داده یا با اعلان عمومی گرایش جنسیام حرفه خود را به خطر انداخته ولی آزاد شوم. این دوراهی برای سالها مرا آزار داد به حدی که تاثیر منفی خود را بر عملکرد من در زمین فوتبال نیز نشان داد. من در رتبهبندی داوران سقوط کرده بودم، از علاقهام به بازی روز به روز بیشتر کاسته میشد و دچار مشکلات روانی شده بودم. من در تاریکی و سایه زندگی میکردم.
بعد از آن بود که با تعدادی از کارزارهای مختلف آشنا شدم (نوارهای رنگینکمان [Rainbow Laces]، فوتبال علیه همجنسگراهراسی [Football vs Homophobia]، سرافرازی در فوتبال [Pride in Football]) که نهایتا منجر به تصمیم من برای اعلام عمومی گرایش جنسیام شد. دست آخر هم در ماه می ۲۰۱۷ با خبرنگاری آشنا شدم که خود دگرباش جنسی بود و برای اسکای نیوز کار میکرد. او در ارتباط با من به تدریج در من اعتماد به نفس و اطمینان قلب ایجاد کرد و طی ماهها در کنار هم روی داستان من کار کرده و با سازمانهای مختلف از جمله اتحادیه فوتبال، لیگ حرفهای و دیگر سازمانهای فوتبال انگلیس (EFL و PGMOL) همکاری کردیم. در آن زمان من به شدت نگران شغل خود و پیشرفت در آن بودم ولی پشتیبانی و دلگرمی آن سازمانها از این تصمیم من بینهایت بود.
اگر حساب کاربری فوتبالیست همجنسگرا فقط یک آزمون و امتحان بود، به نظر من بر عهده ماست که نگاهی دقیق به آن کرده و نکات مثبت آن را فرا بگیریم. واقعی یا جعلی، مهربانی و دلگرمی زیادی به این فرد نشان داده شد که ممکن است افراد دیگر را در آینده به افشای هویت واقعی خود تشویق کند و خط بطلانی باشد بر این باور که اگر بازیکنان هویت واقعی خویش را افشا کنند با آزار و اذیت مواجه خواهند شد. من واقعا امیدوارم که اگر این داستان واقعی است، فرد مورد نظر از دلگرمی و حمایت کافی در میان اطرافیاناش برخوردار باشد و عدم اهراز هویت خود در این زمان موجب کمتر تشویق کردن او در آینده نشود.
اما اگر داستان واقعی نباشد نشان میدهد که هنوز در سال ۲۰۱۹ هم چقدر برای ورزشکاران سخت است که هویت جنسی واقعی خود را عمومی کنند. کنار آمدن با هویت جنسی برای خود فرد امری پیچیده و سخت است چه رسد به بیان آشکار آن.
شاید دوران غمبار جاستین فاشانو گذشته باشد که همجنسگرا بودن خویش را عمومی اعلام و هشت سال بعد خودکشی کرد. ولی ما هنوز هم یک بازیکن فوتبالی که آشکارا همجنسگرا باشد در انگلستان نداریم. با وجود این که فضای بازی و هواداران نشان از پذیرش این امر دارند اما واقعیت چیز دیگری میگوید.
اولین فوتبالیستی که همجنسگرا بودن خود را آشکارا اعلام کند -چه فوتبالیست همجنسگرا و چه هر کس دیگر- حمایت کامل من را خواهد داشت و پیام من به هر ورزشکاری در هر رشتهای که میخواهد هویت جنسی خود را آشکار کند این است که شبکهای از افراد دلسوز و حامی خود در اطرافت داشته باش، به کسی که هستی سرافراز باش و به یاد داشته باش که همه چیز درست خواهد شد.
© The Independent