زیر قفسه کشوی اتاق نشیمن من یک مجموعه قدیمی تُنگ و فنجانهای مشروبخوریهای ساکی است که ده سال پیش از یک بازار دستفروشان خریدم. امروز این بطری و فنجانها همچنان در جعبه مقوایی کهنهشان با برچسب صورتی رنگ و رو باخته ژاپنیاش مانده است. نقش روی این فنجانها گلهای کوچکی است که گویی از طرحهای سرامیکهای چینی کنده و در زمینه آن پاشیده شده است. هر قطعه سرامیک لابهلای چینهای پارچه ابریشم آبی داخل جعبه پیچیده شده است. روی هر فنجان یا «چوُکوُ» با نقشه قبلی جای شست دست گذاشته شده که نقاشی روی آن را قدری منحنی میکند. دهانه تُنگ گردن باریک همطرح فنجانها و چنان ظریف و کوچک و خودش چنان زیباست که استفاده یا حتی نگاه کردن طولانیمدت به آن را ناممکن میکند.
این مجموعه ساکیخوری یکی از نمادهای عقده تمام زندگی من برای «نگاهداری و دست نزدن به اشیای نفس» است. دستکم دو دست ملافه و روبالشی بلااستفاده جایی در قفسههای بالای کمد اتاق خوابم است (اولین دست مال مهمان است و دومین برای مواقع خاص که در اوضاع و احوال کنونی بعید به نظر میرسد). شمعهایی دارم که هنوز منتظر روشن شدن هستند، اما شمعهایی ارزانتر درمیان احساساتی که به من میگویند حالا وقتش نیست و لیاقت شمعهای بهتر را ندارم ،جایگزین آنها شدهاند. دوستانم در پاسخ به این سؤال که چه اشیایی را برای زمان بهتر و احوال خوشتر بلااستفاده گذاشتهاند، فهرستی از کتابچه یادداشت، روکش کوسن، ظرف، لیوان، حوله و زیربشقابی ارائه دادهاند. یک واکنش به ویژه غمانگیز از دوستی آمد که یک صندلی را برای حفظ کوسنها و چارچوب آنتیک آن کنار گذاشته و استفاده نمیکند.
هرچه بیشتر اوقات خود را در خانه و درمیان اشیایی بگذرانیم که با دقت برای اوقات خاص کنار گذاشتهایم، این اصل و قاعده کلی صرفهجویی در لذات زندگی کمرنگ میشود. بیتردید اکنون بیش از هر زمان باید از بهترین چیزهای زندگی لذت ببریم؛ نه تنها برای بهتر کردن فضای خانه بلکه برای آن که احساس بهتری در خودمان ایجاد کنیم.
مِیزی پِن، بنیانگذار نشان تجاری شمع و ابزار سرامیک «مازا»، میگوید:«زندگی کوتاهتر از آن است که چیزها را در قفسهها کنار بگذارید.» مجموعههای شمع فروشگاه پِن شامل مومهای ساخته شده از سویا به رنگهای غروب آفتاب در ترکیبی از اشکال آبستره است. آنها به نظر بیش از حد زیبا میآیند که سوخته و آب شوند، اما پن میگوید: «شمع برای روشن کردن است و حین سوختن جادویی به نظر میرسد. شمع روشن درنهایت زیباییاش است. من عاشق نحوه خاص قطره قطره شدن و اشکال مختلفی هستم که شمع حین سوختن به خود میگیرد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس مسئله نگاهداری آنها برای مواقع خاص چه میشود؟ پن میگوید: «بهترین راه برای لذت بردن از شمع تزئینی، استفاده از آن است.»
در کنار شمع، ملافههای زیبا نیز اغلب برای مواقع خاص کنار یا مهمان گذاشته میشود. البته این روزها مهمان چندانی به خانههای مردم نمیرود، اما ما همچنان بهترین ملافههای خود را تا میکنیم و برای یک عزیز کنار میگذاریم. این طرز فکر در شعر سال ۱۹۹۹ «کارول آن دافی» با نام «آن هِتوُوِی» و اراده دلناپذیر آن مستتر است. جوانا راس، مدیر نشان تجاری وسایل خانه «شِریدان»، میگوید: «هیچ منطقی در کنار گذاشتن ملافههای مورد علاقهتان برای مهمان یا هنگامی که حس کنید واقعا شایستهاش هستید، وجود ندارد. بهترین موقع برای رفتن به رختخوابی که دوست دارید، همین حالاست. پوشاندن تختتان با ملافههای نرم و لطیف یا طرحهایی که دوست دارید، به دقایقی در روز که خود را آماده استراحت میکنید، زیبایی میبخشد. این امر نه تنها اتاق خوابتان را دلپذیرتر میکند، بلکه حالت و بالقوه کیفیت خوابتان را هم بهتر خواهد کرد.»
عادت استفاده نکردن از اشیای خوب را میتوان معمولا در قفسههای خاکآلود مملو از بشقاب و کاسههای زیبا و مجموعههای هماهنگ دید که اغلب هدایای ازدواج است. کِیت کارت رایت، مدیر تبلیغات نشان تجاری چینیهای انگلیسی «بِرلی» که امسال ۱۷۰ سالگرد ایجادش را جشن میگیرد، میگوید که این امر جای تاسف دارد؛ به ویژه آن که ما در طول قرنطینه غذامان را در خانه صرف میکنیم. کارت رایت میافزاید: «تردیدی نیست که این رفتار در ما نهادینه شده است، اما این استفاده و علاقه به چیزهایی که دوست داریم است که آنها را خاص میکند.»
کارخانه «برلی» از طرح ویژهای در تزئین سرامیکهایش استفاده میکند که به گفته کارت رایت باید بیش از به نمایش گذاشتن، مورد استفاده قرار گیرند تا صرف هر وعده غذا را دلپذیرتر کنند. او میگوید: «مجسم کنید هر روزتان چقدر دلپذیرتر خواهد شد اگر یاد بگیرید چطور از آنچه دارید، استفاده کنید. چیزی به سادگی نوشیدن یک فنجان چای خوب با دوستان، میتواند با استفاده از بهترین فنجانهایی که دارید، خاصتر شود. امیدوارم همگان از تجربه سال گذشته آموخته باشند.»
حالا از همه اینها گذشته، کسی هست که دلش بخواهد یک مجموعه «چوکو»ی ساکی داشته باشد؟
© The Independent