یک سگ خانگی در اوتاوا پس از نجات جان صاحبش در یک فوریت پزشکی، لقب قهرمان گرفت.
روز سهشنبه هنگامیکه هِیلی موور به همراه سگ نژاد مختلط خود، کِلووِر، برای قدم زدن صبحگاهی در محله استیتیسویل رفته بودند، به ناگهان دچار تشنج شد.
طبق تصاویر ثبت شده از این حادثه در دوربین امنیتی خانه همسایه، خانم مور با کلوور در کنار جاده در حال قدم زدن بود که در یک لحظه تلو تلو میخورد و روی جاده اختصاصی خانهای به زمین میافتد.
کلوور، سگ نژاد مختلط مارِما، بلافاصله بالای سر صاحب خود رفته و همانجا به نگهبانی میایستد. در ویدیو ماشینی را میبینیم که از کنار هر دوی آنها میگذرد و کلوور مواظب است.
اندکی بعد از عبور ماشین اول، خودرو دیگری از جهت مخالف به آنها نزدیک میشود و در این لحظه است که کلوور وارد عمل میشود و با رفتن وسط خیابان و ایستادن در مسیر عبور ماشین، راننده را مجبور به توقف میکند.
درایدِن اُوتوِی، راننده آن اتومبیل، به گزارشگر شبکه خبری سیتیوی گفت که رفتار کلووِر «واقعا شگفتانگیز» بود. او از ماشین خارج میشود و به سراغ خانم موور میرود و در تمام آن مدت، کلوور با دقت همه چیز او را تحت نظر دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آقای اُوتوی در ادامه میگوید: «فاصلهاش را از من حفظ میکرد، اما در عین حال مراقب صاحبش هم بود، همین رفتارش شگفتانگیز بود.»
رفتار کلوور توجه یکی دانیِل پیلون، همسایه دوم در آن محله، را نیز به خود جلب میکند و او هم برای کمک به آنها میایستد. کلوور سپس به سرعت برای مطلع کردن و کمک گرفتن از خانواده خانم موور به سمت منزل آنها میدود.
رَندال موور، پدر خانم موور، میگوید: «همسایهها "سراسیمه" به در خانه میکوبیدند و کلووِر هم "دیوانهوار پارس میکرد".»
زمانیکه کلووِر و والدین خانم موور به محل حادثه میرسند، آمبولانسی در محل حاضر شده بود و امدادگران در حال رسیدگی به خانم موور بودند.
آقای موور میگوید: «دیدن حال و روز دخترم، صورت پوشیده شدهاش از گل و لای، ناتوانیاش در صحبت کردن و ناآگاهی از اتفاقی که برایش افتاده، وحشتناک بود، واقعا وحشتناک بود.»
خانم موور از آن اتفاق جان سالم به در برد، اما هنوز دلیل تشنجش مشخص نیست. ولی او اطمینان دارد که «اگر باز هم این اتفاق بیفتد»، کلووِر برای مراقبت کنارش خواهد بود.
او میگوید: «سگ فوقالعادهای است و از دل و جان دوستش دارم.»
آقای موور گفت که جایزه کلووِر برای رفتار شجاعانهاش و نجات جان دخترش یک «استیک» بوده است. او میگوید: «وقتی همسرم با استیکها به خانه آمد، فکر کردم قرار است شام استیک بخوریم. اما بعد همسرم گفت، نخیر، استیکها جایزه کلووِر است.»
© The Independent