بارها در رسانهها خبرهایی در مورد پولشویی بانکهای بزرگ اروپایی و آمریکایی خواندهایم، اما اگر مایلید از این که چطور قاچاقچیان موادمخدر، رهبران و میلیاردرهای فاسد پولهای سیاه خود را از طریق بانکهای غربی جابهجا و سفید میکنند و بهترین و گرانقیمتترین املاک را در بهترین شهرهای جهان میخرند، تصویری واضح و سرگرمکننده داشته باشید، کتاب تام بورجس، خبرنگار روزنامه فایننشال تایمز را از دست ندهید.
این ارقام، چشمگیرند. سال گذشته، افشاگران مالی اسنادی را به رسانهها درز دادند که بر اساس آن، پنج بانک بزرگ غربی مانند دویچه بانک، جی.پی مورگن چیس و استاندارد چارتر و... در دو دهه گذشته دستکم دو تریلیون دلار پول کثیف رهبران دولتهای فاسد، کارتلهای موادمخدر، سازمانهای تروریستی و دیگران را انتقال داده و سفید کردهاند. به گفته بورجس، پنهانکاری نظام بانکی، به خصوص بانکهای سوییسی، این کار را به راحتی ممکن میکند.
بورگز بر این باور است که دولتهای غربی چشم خود را بر گردش پولهای سیاه در اقتصادهاشان میبندند. اگر درآمد زیادی را به دلیل «مخفیکاری مالیاتی [شرکتها و افراد متمول] از دست میدهند، پولشویی، سرمایه زیادی به اقتصادشان وارد میکند. پولهای کثیف، یک منبع سرمایهگذاری اقتصادی است که بدون پمپاژ پول، رو به رکود مینهد.» یک نمونه، تاثیر پولهای سیاه الیگارشهای روسی، مقامات چینی، آفریقایی، ایرانی، و... در بازار مسکن شهرهایی چون لندن و ونکوور و تورنتو است.
بورگز مینویسد که وقتی بریتانیا در کنار دیگر کشورهای اروپایی میخواست رژیم پوتین را به دلیل حمله به اوکراین تحریم کند، این نکته در کابینه دیوید کامرون، نخستوزیر پیشین بریتانیا، به بحث گذاشته شد که «بازارمالی لندن نباید به روی پولهای روسی بسته شود.»
«دزد سالاری...»، یک کتاب اقتصادی و تحلیلی درباره نظام بانکی و گردش پول سیاه نیست، بلکه گزارشی بلند تحقیقی در مورد تعدادی از شخصیتها است که از منابع دولتی و خصوصی میلیونها دلار به جیب میزنند، مخالفان سیاسی خود را سر به نیست میکنند یا به زندان میافکنند. این کتاب نشان میدهد که چطور مقامات فاسد دولتهای غیردموکراتیکی چون روسیه و قزاقستان، منابع دولت را به گاوصندوق شخصی و خانوادگی خود تبدیل کردهاند. در این کتاب نزدیک به ۳۰ شخصیت، از سرمایهداران نزدیک به ولادیمیر پوتین تا میلیاردهای آسیای میانه، از روسای کشورهای آفریقایی تا بانکداران انگلیسی و آمریکایی، را در بر میگیرد. اما بخش عمده کتاب به پولهای سیاه حلقه پوتین و سلطان نظربایوف، رئیسجمهوری پیشین قزاقستان، اختصاص یافته است که از بازارهای مالی لندن سر درآورد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در دهه ۹۰، حلقه نزدیک به پوتین، شرکتهای دولتی اتحاد شوروی سابق را با ارتباطات سیاسی و پرداخت رشوه، به قیمت ناچیز خریدند. یک نمونه، میخاییل خودروکوفسکی، میلیاردر پیشین روسی است که شرکت نفت و گاز «یوکاس» را به ۳۵۰ میلیون دلار خرید و پنج سال بعد، ارزش آن شرکت به ۱۲ میلیارد دلار رسید. تام بورجس نشان میدهد که میلیاردرهای روس و قزاق اگر به رئیسجمهوری وفادار نمانند، خیلی زود از سر راه برداشته میشوند؛ چنانچه خودرکوفسکی به چنین سرنوشتی دچار شد. میلیاردرهای فاسد بعد از اختلافات سیاسی با هیئت حاکمه، به غرب فرار میکنند و برای افکارعمومی غرب، نقش مخالفان سیاسی اصلاحطلب و افشاگران فساد گسترده مالی و اخلاقی رژیمهای خود را بازی میکنند.
بورگز در کتاب خود داستان افراد معدودی را نقل میکند که درون و بیرون از سیستم، علیه این فساد بانکی اعتراض کردهاند. یکی از شخصیتهای محوری کتاب، نایجل ویلکن، کارمند سابق یک بانک بزرگ سوییسی در لندن و اداره بازرسی مالی دولت بریتانیا است که اسناد پولشویی بانک (BSI) را به مقامات مالیاتی بریتانیا تسلیم کرد، اما آنها هیچ کاری نکردند. او بعدا به اداره بازرسی مالی در لندن رفت ولی وقتی این اسناد را با روسای خود در میان گذاشت و خواهان اقدام علیه بانک مذکور شد، به دلیل نگهداری اسناد محرمانه بانکی، از آن اداره اخراج شد. این بانک بعدا از سوی مقامات آمریکایی به جرم پولشویی و کمک به فرار مالیاتی جریمه شد.
در جریان بحران مالی ۲۰۰۸ در آمریکا و بریتانیا، نقش تخلفات بانکها و موسسات مالی و سرمایهگذاری در ایجاد این بحران به یک بحث عمومی تبدیل شد. منتقدان میگفتند که نظارت ضعیف ادارات بازرسی و تنظیم مقررات بازار بر بخش مالی و بانکداری، ناشی از تاثیرپذیری و روابطشان با نهادهای مالی خصوصی است. بورجس به نقل از نایجل مینویسد: «اکثر ماموران این ادارت با این نهادها در ارتباطند. آنها در نهایت به دنبال کار در این موسسات هستند.» واقعیت این است که حقوق و مزایای دولتی نسبت به مزایای کار در بانکها و موسسات مالی بزرگ، بسیار ناچیز است.
رهبران فاسدی چون نظربایف و الیگارشهای روسی، با پول گزاف و کثیف خود به راحتی در پایتختهای غربی، نفوذ سیاسی و حقوقی میخرند. به گفته بورجس، آنها به تجربه دریافتهاند که «غربیها نیز مانند آنان استاد تبدیل کردن پول به قدرت و بعدا قدرت به پول هستند. برخی در راس شرکتها و مقامهای دولتی به دنبال ثروتاندوزی هستند و برخی دیگر منتظر میمانند تا از دولت بیرون روند تا نفوذ و ارتباطات خود را به منبع کسب ثروت تبدیل کنند.»
بورگز به تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا، اشاره میکند که برای سه ساعت صحبت و مشورتدهی به نخستوزیر قطر، یک میلیون دلار دستمزد گرفته است. تخمین زده میشود که ثروت تونی بلر پس از ترک دولت، در کمتر از یک دهه به ۹۰ میلیون دلار رسیده باشد. به نقل از کتاب، او در مقطعی به نظربایف هم که درگیر سرکوب و کنترل اعتراضات کارگران معادن در قزاقستان بود، مشاوره میداد. کسانی مانند بلر سود مالی را نه تنها در کار با حاکمان دیکتاتور، که در ثبات سیاسی مناطق پرآشوب میبینند: «از نظر این غربیها، پس از سالها اضطراب جنگ، تروریسم و بحران مالی، کسی مانند نظربایف میتواند ثبات را در مناطق پرآشوب برقرار کند.»
مشخصات کتاب: تام بورجس-دزد سالاری؛ چگونه پولهای کثیف جهان را تسخیر میکند-انتشارات هارپر: ۲۰۲۰-۴۶۴ صفحه