زمانی که اکبر هاشمی رفسنجانی قصد داشت غلامحسین کرباسچی را برای تصدی سمت شهرداری تهران مجاب کند به او گفته بود: «تهران پیشانی کشور است. پیشانی آدم یعنی چیزی که تابلوی آدم است… توسعهنیافتگی در پیشانی کشور خیلی بیشتر است». ۲۸ سال بعد از آن، مرتضی الویری سیاستمدار و عضو شورای شهر تهران با اعلام این که حال تهران خوب نیست گفت: تهران یک «بیماری مزمن» دارد که «باید سریعا در جهت درمان آن اقدام شود».
امروز که پیشانی ایران از جنایت خانواده خرمدینها شکسته شده است و دردهای بیدرمان زیادی به جان دارد، تقریبا اکثر قریب به اتفاق مسئولان و مدیران شهری اذعان دارند که تهران همپای بسیاری از شهرهای جهان سوم، از فقر و فساد و توسعهنیافتگی در رنج است و شاید ظاهر این کلانشهر تغییر کرده و شبیه برخی شهرهای توسعهیافته شده باشد، ولی هنوز زیرساختهای یک شهر توسعهیافته را ندارد.
مدیریت شهری که هم فقر دارد و هم فساد
در مورد این که نخستین شهردار تهران چه کسی بود و نهاد شهرداری در ایران از چه زمانی به صورت رسمی شکل گرفت، اختلافنظر بسیاری وجود دارد. از روزهای نخست تشکیلات شهرداری، افراد بسیاری بر مسند امور «احتسابیه تهران» تکیه زدند؛ افرادی مانند «کنت دو مونت فرت»، «لطفعلی خان اردلان»، «محمدحسن اعتمادالسلطنه»، «میرزا آقا اصفهانی» و «مختارالسلطنه».
اعتمادالسلطنه در سوم صفر ۱۲۹۹ قمری، درباره حوزه مسئولیتش در احتسابیه تهران مینویسد: «به واسطه کثافات خیابانها، ناصرالدینشاه مرا معزول گردانید.»
زحمت و مسئولیت اداره کلانشهر بیدروپیکر ۷۳۰ کیلومتری تهران با بیش از ۹ میلیون نفر جمعیت، دستکمی از اداره کشور ندارد. بر اساس اعلام تارنمای رسمی شهرداری تهران، از زمان شکلگیری نهاد شهرداری در کشور، تهران ۶۸ شهردار به خود دیده است.
تا پیش از تشکیل شوراهای شهر و روستا در سال ۱۳۷۷، شهردار تهران را وزارت کشور تعیین میکرد اما از زمان تشکیل شورای شهر، این شورا است که شهردار تهران را برمیگزیند. هزینه شهرداریها به عنوان یک نهاد عمومی و غیردولتی، مستقیم از جیب شهروندان شهرها تامین میشود؛ ولی در برهههای مختلف، فساد سیستماتیک، رشوه و اختلاس در مجموعه شهرداری تهران مطرح بوده است و هزینه این فساد را مردم پرداخت کردهاند اما هرگز برای مطالبه این هزینهها، حقی نداشتهاند.
در این دوران بیش از ۱۰۰ سال، از محمد میرزا کاشفالسلطنه بهعنوان نخستین شهردار تهران و اکنون پیروز حناچی، شصت و هشتمین نفر، شهرداران بسیاری برای تهران تصمیمگیری کردهاند ولی از زمان تصدی غلامحسین کرباسچی که هنوز هم بسیاری با فاصله زیاد او را بهترین شهردار تهران میدانند تا امروز، چه کسانی و با چه تفکراتی بر مسند شهرداری تهران تکیه زدهاند؟
کرباسچی مدیری که از پشت میز مدیریت به پشت میلههای زندان رفت
غلامحسین کرباسچی، از اسفند ۱۳۶۸ تا یکم مرداد ۱۳۷۷ برای ۹ سال شهردار تهران بود و تا آن زمان، هیچ شهرداری مدیریت تهران را چنین طولانی مدت در اختیار نداشت. بعد از کرباسچی، محمدباقر قالیباف صاحب طولانیترین دوران مدیریت شهرداری است.
غلامحسین کرباسچی در دوران کاری خود، بیشترین پروژههای شهری را اجرا و تهران را بدون پول نفت ولی با فروش تراکم، اداره کرد؛ به همین دلیل هم انتقادهای بسیاری بر او وارد است. وی با این که منصوب دولت بود، ولی حتی آب و برق سازمانهای دولتی بدهکار را قطع میکرد. کرباسچی در مصاحبههایش اشاره کرده است که مشکل تهران، بیبرنامگی و توسعهنیافتگی است. به عقیده او، تکنولوژی به تهران آمده بود ولی فرهنگ استفاده از آن وارد نشده بود.
در نهایت، غلامحسین کرباسچی در فروردین سال ۷۷ با اتهام فساد مالی به زندان رفت. «تضییع و تصرف در اموال عمومی»، «مشارکت در اختلاس به مبلغ یک میلیارد و ۴۵۳ میلیون تومان» و ۶۶۰ سکه بهار آزادی و ۸۰ سکه نیم بهار آزادی و ۹۰ هزار دلار آمریکا، «مشارکت در ارتشا»، «تضییع و تصرف اموال عمومی» و «تبانی در معاملات دولتی» و همچنین «دخالت در انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی با پرداخت ۲۵ میلیون تومان به دو نامزد»، از جمله اتهامات مالی کرباسچی در سال ۷۷ عنوان شدند.
غلامحسین کرباسچی سرانجام پس از سپری کردن دو سال زندان، با وساطت اکبر هاشمی رفسنجانی آزاد شد. او دیگر در کشور مسئولیت اجرایی به عهده نگرفت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
غلامحسین کرباسچی در راهاندازی فضاهای فرهنگی در تهران از جمله فرهنگسراها و اقداماتی همچون انتشار روزنامه همشهری، موفق عمل کرد. از دید بسیاری از مدیران جمهوری اسلامی ایران، او چهره سیاسی موفق و پیگیری بود و بسیاری محاکمه او را سیاسی میدانستند و خود او نیز دلیل آن را انتقامگیری از حمایتش از محمد خاتمی، عنوان میکند.
از دوران ریاست غلامحسین کرباسچی بر تهران، این شهر دوران سیاسی پرمخاطرهای را سپری کرده است. پس از وی، مرتضی الویری شهردار تهران شد. آقای الویری از سال ۷۸ به مدت ۳۲ ماه شهردار منتخب اولین دوره شوراهای شهر تهران بود. او در بهمن ۱۳۸۰ و در پی اختلاف شدید با برخی از اعضای شورای شهر، استعفا داد.
گفتنی است مرتضی الویری هم با اتهام تخلف مالی در شهرداری مواجه شد ولی این اتهامات را سیاسی عنوان کرد و گفت: «پروندههایی که علیه من تشکیل شد، همه سیاسی بود نه اقتصادی و مالی. من در تمام دادگاهها از خودم دفاع کردم و نسبت به تمامی اتهامات وارده، تبرئه شدم.» او نخستین شهرداری بود که شورای شهر تهران وی را استیضاح کرد.
بعد از مرتضی الویری، محمد حقانی برای یک ماه و محمدحسن ملک مدنی برای مدت ۱۰ ماه شهردار تهران بودند. ملک مدنی که پیشینه مالی بسیار خوبی داشت، بیشتر به این شناخته میشد که با هلیکوپتر در شهر تهران رفتوآمد میکند.
در مدت شهرداری ملک مدنی، شورای شهر تهران منحل شد و وزیر کشور او را برکنار کرد. چند روز پس از برکناری نیز به حکم دادگاه به اتهام تصرف غیرمجاز در اموال دولتی و اختلاس در سیستم مالی شهرداری و رعایت نکردن قوانین و مقررات، به پنج ماه حبس و انفصال از خدمات دولتی و مشاغل شهرداری محکوم شد.
در سال ۸۱ و در فاصله برکناری محمدحسن ملک مدنی تا آمدن محمود احمدینژاد، محمدحسین مقیمی، از سیاستمداران نزدیک به طیف اصلاحطلبان، به مدت چهار ماه سرپرست شهرداری تهران شد.
شهر در دست آبادگران
در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۸۲، شورای شهر دوم تهران که همگی از اصولگرایان مشهور به ائتلاف آبادگران بودند و به سرپرستی محمود احمدینژاد شکل گرفته بودند، او را بهعنوان شهردار تهران معرفی کردند. آقای احمدینژاد از سمت استانداری اردبیل به مدیریت تهران رسید. او ۲۶ ماه شهردار تهران بود و بحرانهای زمان شهرداری او و فساد مالی رخ داده برای تامین هزینه تبلیغات ریاستجمهوری وی، سالها بعد و در سال ۱۳۹۱ مطرح شدند.
در خصوص تخلفات محمود احمدینژاد در دوران تصدیاش در استانداری اردبیل و سپس شهرداری تهران، گزارشهای بسیاری مطرح بود که هیچ کدام مورد پیگیری قرار نگرفت. محسن هاشمی، رئیس فعلی شورای شهر تهران، میزان تخلفات شهرداری در دوران محمود احمدینژاد را ۳۳۰ میلیارد تومان عنوان کرده است. هاشمی این سؤال را مطرح کرد که چگونه ممکن است مهدی چمران به عنوان رئیس وقت شورا، چنین تخلفی را برای مدت هشت سال مخفی نگه داشته باشد.
این تخلفات، بدون سند و مجوز شورای شهر انجام شده بود. در سال ۸۴ نیز او به دلیل تخصیص بودجه یک و نیم میلیارد تومانی برای موسسه آینده روشن قم به منظور انجام فعالیتهای پژوهشی درباره مهدویت، زیر سوال رفت. در مورد محل هزینهکرد این بودجه، هیچ گزارشی داده نشد. برگزاری سالانه نمایشگاه عطر سیب برای تجهیز هیئتها، تکایا و حسینیهها و جلسات هفتگی و دیدار با مردم در محلات مختلف تهران و حتی شهرستانها و دیدارهای مردمی در نمازجمعه از جمله اقدامات محمود احمدینژاد در دوران شهرداری تهران بود.
تغییر مدیران شهرداری نیز از عمده اعتراضات به وی بود. محمود احمدینژاد در سال ۸۴ بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد و دو دوره در این سمت باقی ماند ولی هنوز برخی از پروندههای فساد مالی زمان مدیریت او در شهرداری تهران و دولت، باز است. علی سعیدلو، از نزدیکان محمود احمدینژاد که پیش از نهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۴، معاون مالی-اداری شهرداری تهران بود، از تیر تا شهریور ۱۳۸۴ سرپرست شهرداری تهران شد. بعد هم که تهران به قالیباف سپرده شد، او هیچوقت به پرونده تخلفات احمدینژاد در شهرداری تهران رسیدگی نکرد.
سردار سپاهی که بیشترین مدت سکانداری شهرداری در کارنامه او است
محمدباقر قالیباف با ۱۲ سال سابقه ریاست شهرداری تهران، طولانیترین دوران شهرداری این شهر را در اختیار دارد. او در سال ۱۳۸۴ به قصد ریاستجمهوری از فرماندهی نیروی انتظامی استعفا داد، اما در نهایت، با نظر علی خامنهای بر مسند شهرداری تهران نشست.
بحث فسادهای سازمانیافته در شهرداری تهران، به خصوص در دوران ریاست محمدباقر قالیباف، به حدی بود که به مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ هم راه پیدا کرد و بخشهایی از مناظره نامزدهای ریاستجمهوری به افشای فساد شهرداری تهران در دوران قالیباف، اختصاص یافت.
هرچند محمدباقر قالیباف هرگز زیر بار فساد موجود در دوران ریاست خود نرفت، ولی تخلفات مالی او تا ۲۲۰ میلیارد تومان براورد شده است. پروندههای زمینخواری، استخدامهای غیرقانونی، واگذاری املاک با تخفیفهای ویژه که به پرونده املاک نجومی شناخته شد و تراکمفروشی، از عمده تخلفات محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران بودند که هرگز به آنها رسیدگی نشد.
مرتضی الویری، عضو شورای شهر تهران، در سال ۹۶ در مورد فسادهای دوران قالیباف گفت: «پرونده املاک نجومی، نوک کوه یخی بود که از داخل اقیانوس به بیرون آمد.» او همچنین گفت: «در شهرداری تهران با یک فساد نهادینهشده مواجه هستیم؛ فساد در واگذاریها، مناقصهها و به کارگیری نیروهای ناکارامد در سطوح مدیریتی و همچنین بهکارگیری نیروهای بازنشسته از کار افتاده که از سایر ارگانها به شهرداری تهران آورده شدند.»
در سال ۹۶، با پیروزی اصلاحطلبان در پنجمین دوره انتخابات شهر تهران، محمدباقر قالیباف کنار رفت و تهران را با ۵۲ میلیارد تومان بدهی به محمدعلی نجفی تحویل داد. عمر ریاست نجفی بر شهرداری، شش ماه دوام داشت. ولی در دوران کوتاه مدیریت خود، تخلفات محمدباقر قالیباف را به قوه قضائیه گزارش کرد. نجفی در این گزارش اعلام کرد که بدهیهای شهرداری در دوران قالیباف، ۵۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بوده است که از این میان ۳۰ هزار میلیارد تومان آن «بدهی قطعی» است.
قالیباف هرگز این اتهامات را نپذیرفت و مدعی شد شهرداری تهران در دوران مدیریت او حتی یک مورد تخلف سازمانیافته نداشته است. محمدعلی نجفی پس از پیگیری و به نتیجه نرسیدن پرونده تخلفات این فرمانده با سابقه سپاه، بیماری را بهانه و استعفا کرد.
مدتی بعد، عمر سیاسی محمدعلی نجفی به دلیل ارتکاب به قتل همسرش میترا استاد، به پایان رسید. بعد از محمدعلی نجفی، پیروز حناچی، سیاستمدار اصلاحطلب، تهران را تحویل گرفت.
اگرچه دوران مدیریت پیروز حناچی خوب ارزیابی میشود، ولی محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران میگوید که پیروز حناچی به دلیل پیگیری نکردن پروندههای فساد مدیران قبلی شهرداری، «فاقد جسارت مدیریتی» است. اختصاص بودجه به جشنواره فجر و هیئتهای مذهبی با وجود بدهی و کسری بودجه بالا شهرداری، از جمله مهمترین نقدهای وارده بر این شهردار است.
در دورانی که مدیریت تهران به پیروز حناچی سپرده شد، برخی جریانهای سیاسی مخالف اصلاحطلبان و جناح معتدل که بیشتر به راست سنتی یا اصولگرا و وابسته به سپاه منتسب بودند، احساس کردند احتمال نقشآفرینی مدیریت شهری در زمینه مسائل سیاسی وجود دارد؛ به همین دلیل همچون سایر بخشهای کشور برای شورای شهر و شهرداری تهران مانعتراشی کردند.
جناح اصولگرا تاکنون بیشترین دوران ریاست بر شهر تهران را در اختیار داشته است.