روز چهارشنبه ۱۲ خرداد، دور پنجم مذاکرات برجام در وین بی نتیجه به پایان رسید و بدون تعیین زمان دقیقی قر ار شد مذاکرات در دور بعدی ادامه یابد. در زمان انتظار برای دور بعدی نقل قولها و اظهار نظرهای متعددی از بالاترین مقامهای مرتبط با مذاکرات شنیده شد که بیشتر حاکی از وجود عدم توافق و فاصله گرفتن از روحیه مثبتی بود که از آغاز کار مشاهده شده بود.
روز ۱۹ خرداد وِندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا، در مورد اینکه انتخابات ریاستجمهوری در ایران مذاکرات را پیچیده کرده است سخن گفت و اشاره کرد که تا نتیجه انتخابات مشخص نشود نمیتوان در مورد وجود توافق با اطمینان سخن گفت. این یادداشت بر مساله پیچیدگیها و عوامل تاثیرگذار برای رسیدن به توافق تمرکز میکند با این امیدواری که تحلیل این عوامل بتواند راهگشای برونرفت از مشکل باشد.
عوامل پیچیدگی مذاکرات ـ آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، ضمن تاکید بر قصد کشورش برای بازگشت به برجام در مورد اینکه اصولا ایران قصدی برای اجرا یا عدم اجرای تعهداتش بر اساس توافق برجام داشته باشد ابراز بیاطلاعی کرد. علاوه بر آن وی در نشستی با کمیته تخصیص اعتبارات سنا تاکید کرد حتی در صورت بازگشت ایران به برجام «صدها تحریم که در زمان دولت دونالد ترامپ اعمال شده همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند مگر اینکه ایران در رفتار خود تجدید نظر کند».
از اظهارات بلینکن چند نکته اساسی را میتوان استنباط کرد: اول، اینکه بهرغم پافشاریهای اولیه، به احتمال زیاد ایران پذیرفته است که «صدها» تحریم مرتبط با «رفتار» ایران پابرجا بمانند چرا که یا نمایندگان ایران اختیار و اجازه توافق در مورد تغییر رفتار رژیم را آنطور که مطلوب طرفهای دیگر مذاکره باشد ندارند یا اینکه تغییر آن رفتارها با سیاستهای فعلی جمهوری اسلامی سازگاری ندارد و بنابراین تداوم خواهد داشت.
ثانیا این احتمال وجود دارد که ایران با آگاهی از اولویت آمریکا در مورد مهار اتمی ایران، اصولا تمایلی ندارد در مورد سایر مقولات با اروپا و آمریکا وارد تعامل سازنده شود. این عدم تمایل با ساختار سیاسی و جهانبینی جمهوری اسلامی همسوتر به نظر میرسد و با آنچه که زمان کوتاهی بعد از امضای برجام در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما نیز شاهد آن بودیم تشابه و انطباق پیدا میکند.
به یاد بیاوریم بلافاصله پس از امضای برجام که بحث برجام دوم و سوم پیش آمد ایران روزبهروز از ایجاد ارتباط در جهت تعامل سازنده با غرب به طور کلی و آمریکا به طور مشخص، فاصله گرفت. در صورتی که این استنباط درست باشد به معنی آن است که ایران همچنان میخواهد بخشی از درآمدهای ناشی از برداشته شدن تحریمها را در پیگیری اهداف منطقهای خود هزینه کند. بهطبع چنین رفتاری علاوه بر اینکه مشکل را حل نمیکند، دیر یا زود زمینههای رویارویی با نظام بینالمللی را فراهم خواهد کرد.
در نهایت باید به عامل مخالفت جمهوریخواهان و برخی از دموکراتهای کنگره نیز اشاره شود، ضمن اینکه عامل زمان بیشتر علیه ایران است و هرچه زمان بیشتر میگذرد موانع و مخالفتها گستردهتر میشود. در عین حال این مورد با رفتارها و اقدامهای ایران در ارتباط مستقیم است و در صورتی که رفتار ایران تغییر کند میتواند حمایت بیشتری از درون حاکمیت آمریکا به دست آورد.
آنچه از سخنان وزیر خارجه ایالات متحده استنباط میشود عبارت از تمایل به ادامه مذاکره و بازگشت به برجام است. علاوه بر آن مشخص میشود که برای اثبات پایبندی به توافق جدید از ایران نیز خواسته شده به برجام برگردد و اقدامهایی را نیز انجام بدهد. گرچه اظهارات آنتونی بلینکن نشان میدهد که چندان اطمینانی از جانب ایران در دست نیست و آمریکا میخواهد از طرف ایرانی بشنود که برای اثبات پایبندی خود به توافق سلسله اقدامهایی را که مطرح شده انجام خواهد داد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جزییات اقدامهایی که آمریکا توقع انجام آن را از جانب ایران دارد چندان مشخص نیست ولی نگاهی به فهرست موارد عقبنشینی ایران از تعهدات برجامی نشان میدهد که ایران در موارد زیر با قصد و اراده قبلی به صورت نردبانی تخلف کرده و حتی به آژانس بینالمللی انرژی هستهای نیز در مورد آن گزارش داده است:
ـ تولید و انباشت اورانیوم غنیشده در ایران ۱۶ بار بیش از حد مجاز است. بنا به گزارش ۱۰ خرداد آژانس بینالمللی انرژی هستهای، میزان ذخایر اورانیوم ایران با افزایش ۲۷۳ کیلوگرم در مدت سه ماه اخیر به حد (تخمینی) ۳۲۴۱ کیلوگرم رسیده است.
ـ افزایش میزان غنای اورانیوم تولیدی از زیر ۴ درصد، ابتدا به ۲۰ درصد و سپس به بالای ۶۰ درصد (۶۳ درصد بنا به گزارش ۲۲ اردیبهشت آژانس) رسید که به نظر اغلب متخصصان نشانه کوتاهتر شدن زمان گریز اتمی و آماده شدن ایران برای تولید بمب است. پیشتر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، گفته بود میتوانیم هر ساعت ۹ گرم اورانیوم با غلظت ۶۰ درصد تولید کنیم، ولی گزارش رافائل گروسیُ، مدیرکل آژانس حاکی از آن است که ایران اکنون حدود ۲۴۰۰ گرم از این نوع اورانیوم را تولید کرده است. به نظر گروسی «در حال حاضر سطح غنیسازی اورانیوم در ایران در حدی است که فقط کشورهای سازنده بمب به آن میرسند». (دویچ وله اول ژوئن ۲۰۲۱ به نقل از فایننشال تایمز). در حالی که صالحی معتقد است اورانیوم ۶۰ درصدی «کاربردهای متنوعی دارد و یکی از آنها تولید رادیوداروها» است. (ایسنا ۲۷ فروردین)
ـ استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید که در چارچوب برجام اصولا مجاز نیست.
ـ عدم امکان دسترسی به سیستمهای مونیتورینگ آنلاین غنیسازی و غیرممکن بودن دسترسی آژانس به دستگاههای الکترونیک کنترل فعالیتهای اتمی ایران.
ـ امکان پایان یافتن بازرسیهای سرزده با توجه به مصوبه مجلس شورای اسلامی که برای ایجاد اهرم فشار تصویب شد و دستوبال دولت را برای مذاکره بست و در حال حاضر فقط تا یکی دو هفته آینده تمدید شده است. بهرغم تمدید اجازه آژانس، ظاهرا هنوز آژانس دسترسی به فایلهایی که ضبط شده را ندارد.
علاوه بر موارد فوق به دفعات صحبت از چند دسته از فعالیتهای غیرمرتبط به فعالیت اتمی وجود دارد که بیش از هر چیز دیگری مطرح بوده است. این فعالیتها عبارتند از:
ـ حمایت از گروههای نیابتی در سوریه، یمن، عراق، افغانستان و سایر نقاط
ـ حمایت از حماس و حزبالله و جهاد اسلامی
ـ تولید موشکهای بالیستیک که دامنه تهدید نظامی ایران را در منطقه توسعه میدهند و همراه با پهپادهایی که توان تهاجمی دارند. همچنین ایران متهم است که بخشی از این تواناییها را در اختیار گروههای مورد حمایت خود در منطقه قرار میدهد که در عملیات تروریستی علیه عربستان سعودی و اسرائیل مورد استفاده قرار میگیرد.
اتحادیه اروپا ـ اتحادیه اروپا خواهان بازگشت آمریکا به برجام است و حضور آمریکا را در این توافق عامل مهمی در جلوگیری از اتمی شدن ایران تلقی میکند و در اغلب موارد فوق با آمریکا همسویی دارد. گذشته از آن ضمن اینکه اروپا و آمریکا در مورد عملکرد جمهوری اسلامی در محدود کردن آزادیهای فردی، نقض حقوق بشر، حقوق زنان و دگرباشان جنسی، روزنامهنگاران، روشنفکران و مخالفان سیاسی، حق بیان، حق انتشار و حتی فعالیتهای فضای مجازی شهروندان ایران و بسیاری موارد دیگر نظرهای همسانی دارند و خواهان تغییر رویکرد ایران در این زمینهها و بیش از آن هستند. ممکن است بین آمریکا و اروپا در مورد اولویتبندی موارد اخیر تفاوت نگرش وجود داشته باشد ولی در کلیات یکسان فکر میکنند.
علایم نگرانکننده ـ در ماههای گذشته که ایران مرزهای محدودیت تعیینشده توسط برجام را نادیده گرفته، موفق شده است پیشرفتهای بیسابقهای را در فناوری هستهای کسب کرده که در واقع کاملا نافی متن توافق برجام است و آن را عملا فاقد اعتبار کرده است. گرچه برخی از این اقدامها به صورت واکنشی و پس از خرابکاریها و ترورهایی صورت گرفت که اسرائیل به عنوان عامل آن معرفی شد ولی به هرحال این فرایند موجب بالا رفتن تواناییهای اتمی ایران شد. در حالی که رویکرد اسرائیل اکنون و پس از سقوط دولت بنیامین نتانیاهو مورد انتقاد مقامهای امنیتی پیشین اسرائیل قرار گرفته و آن را انگیزهای برای وارد شدن ایران در مسیر تولید اورانیوم ۶۰ درصدی دانستهاند. به عقیده تامیر پاردو، رئیس پیشین موساد، اگر این فشارها از جانب اسرائیل نبود تولید اورانیوم با غلظت ۶۰ درصد «در تصور ایران هم نمیگنجید».
صرفنظر از سیاستهای اسرائیل در قبال ایران، به نظر میرسد مساله اصلی بین آمریکا، اتحادیه اروپا و ایران سر انهدام نتایج این فناوریها، یعنی سانتریفیوژهای نسل جدید، اورانیوم فلزی و هزاران کیلو اورانیوم غنیشده باشد که از آن طریق تولید و انباشت شده است. بهطبع پذیرش این شرایط برای جمهوری اسلامی حتی در صورت برداشته شدن تحریمها چیزی جز خفت و خواری نخواهد بود. تاکتیک غلط ایران برای ایجاد اهرم فشار حالا این کشور را در وضعیتی قرار داده که نمیتواند عقبنشینی خود را برای اصولگرایان موجه جلوه دهد. اصولگرایان متمایل به تولید بمب اتمی هستند و آن را اهرمی قویتر میدانند.
عوامل مثبت و منفی دیگری هم وجود دارد که ممکن است نقش فرعی داشته باشند. برای مثال سیاست گرایش به شرق و نزدیکی ایران به چین و روسیه ضمن اینکه برای ایران جایگزین عملی برای کاهش فشارهای غرب است، در عین حال همانند اهرمی برای وارد آوردن فشار به غرب نیز به کار گرفته شده است. بی تردید اروپا و آمریکا نمیخواهند روسیه و چین به بازیگران عمدهای در حوزه خلیج فارس تبدیل شوند.
اگر مذاکرات ایران و عربستان سعودی به نتیجه محسوسی برسد و از مرحله شروع سفرهای زیارت مکه و مسافرت حجاج فراتر برود و در مورد حمایت ایران از حوثیهای یمن به نتایج مطلوبتری برسد میتواند بر روند مذاکرات تاثیر مثبت بگذارد. از طرف دیگر توافقهای احتمالی بین کشورهای عربی مانند عربستان ـ عراق ـ سوریه در نهایت میتواند سیاستهای منطقهای ایران را مهار کند و به شکل غیر مستقیم اهداف غرب را تامین کند. گرچه گامهایی از جانب عربستان در جهت نزدیکی به سوریه برداشته شده ولی هنوز بسیار زود است که بتوان در مورد نتایج آن به یقین رسید. رژیم بشار اسد و حامیانش در جمهوری اسلامی بسیار پیچیده عمل میکنند و قابل پیشبینی نیستند.
و در نهایت همانطور که در آغاز اشاره شد خانم وندی شرمن خواسته است که تصمیمگیری در مورد بازگشت آمریکا و احیای برجام به بعد از انتخابات ریاستجمهوری موکول شود. نتیجه انتخابات ایران از پیش معلوم است. این فرایند موجب میشود که یک اصولگرا، به جای روحانی عملکردگرا، بر مسند ریاستجمهوری بنشیند. این جابهجایی ممکن است بر روند مذاکرات تاثیرگذار باشد ولی بر محتوا و شرایط مورد نظر ایران تاثیر عمدهای نخواهد گذاشت. اصولگرایان سعی خواهند کرد به صورت شکلی و ظاهری مسایلی را مطرح کنند که نشان بدهند بهتر از روحانی عمل کردهاند؛ ولی اگر رهبری و حلقه مرکزی قدرت در مورد اصل توافق و شرایط آن به تصمیم نهایی نرسیده باشند نشستهای وین هر چند بار که تمدید شود بینتیجه خواهد بود.