پس از آنکه بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه، در ۲۶ ماه مه گذشته با کسب ۹۵.۱ درصد آرا برای دوره چهارم ریاستجمهوری پیروز اعلام شد، اتحادیه اروپا و سایر قدرتهای غربی، بیدرنگ انتخابات سوریه را محکوم کرده و آن را تقلبی توصیف کردند. این در حالی است که ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سایر کشورها از زمان آغاز درگیریهای سوریه در سال ۲۰۱۱، تحریمهایی را علیه رژیم بشار اسد اعمال کردند و این تحریمها با گذشت زمان و به دنبال تشدید جنگی که منجر به کشته شدن حدود نیم میلیون نفر و آوارگی ۱۱ میلیون شهروند دیگر سوریه شد، بیشتر از پیش افزایش یافت.
بهرغم بیش از یک دهه تلاش برای برکناری بشار اسد از قدرت، کشورهای اروپایی هنوز نمیخواهند این واقعیت را بپذیرند که دولت سوریه رفتنی نیست و پس از شکست همه تلاشهای داخلی و خارجی برای سرنگونی آن، رژیم دمشق در آینده نیز همچنان در قدرت باقی میماند. اکنون با بازگشایی روزافزون سفارتهای کشورهای مختلف در دمشق و تداوم غیبت سفارتخانههای اروپایی و بسیاری از کشورهای دیگر در پایتخت سوریه، آیا زمان آن نرسیده است که جامعه جهانی سیاستش را در قبال سوریه تغییر دهد و دیپلماتهای خود را به آن کشور بازگرداند؟
هنگامیکه وزرای خارجه کشورهای غربی و مقامهای اتحادیه اروپا در مورد سوریه صحبت میکنند، اغلب آنها این ادعا را دارند که به نمایندگی از جامعه جهانی صحبت میکنند. امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، در صحبتی که در پارلمان اروپا داشت، اعلام کرد که هدف از حملات هوایی ماه آوریل ۲۰۱۸، تلاش برای حفظ «آبروی جامعه جهانی»، بود. این سیاست به هیچ صورتی خالی از تزویر و دورویی نیست، به ویژه اینکه آنچه در سوریه جریان دارد، با مواضع بسیاری از کشورهای اروپایی در زمینه حقوق بشر، فقر و حتی آلودگی محیط زیست مغایرت دارد. به هرحال، بین اظهارات علنی و آنچه عملا در سوریه اتفاق میافتد، تناقض بسیاری وجود دارد.
در حالیکه این اواخر، صحبت از تمایل کشورهای اروپایی برای بازگشایی سفارتخانههای آنها در دمشق مطرح میشود، اما این نگرانی نیز وجود دارد که این تصمیم میتواند مسیر توانبخشی و بازگشت رژیم سوریه به صحنه بینالمللی را هموار کند. اکنون صرف نظر از اینکه روسیه، چین و هند هرگز روابط خود را با رژیم سوریه قطع نکردهاند، شمار دیگری از کشورها نیز در صدد از سرگیری روابط با دمشق شدهاند.
در سال ۲۰۱۱، هنگامیکه درگیری در سوریه آغاز شد، اتحادیه عرب، عضویت سوریه را به تعلیق درآورد، با این حال برخی از کشورهای عربی در برابر سوریه موضع متفاوتی اتخاذ کردند. سپس مصر و الجزایر حمایت خود را به صراحت از دولت سوریه اعلام کردند و اندکی بعد شماری از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مانند امارات متحده عربی، بحرین و کویت از موضع قبلی خود در برابر دولت سوریه عقبنشینی کرده و در صدد بازگشایی سفارتخانههای خود در دمشق شدند. علاوه بر آن، پروازهای مستقیم میان سوریه و کشورهای یادشده نیز آغاز شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اکنون این پرسش مطرح میشود که در صورتی که برخی از حامیان پیشین مخالفان رژیم سوریه میتوانند سیاست شکستخورده قبلی خود را در قبال سوریه کنار بگذارند، چرا کشورهای غربی نمیخواهند دست به چنین اقدامی بزنند؟
البته به تازگی برخی از کشورهای اروپایی تمایل خود را برای از سرگیری روابط دیپلماتیک با دمشق نشان دادهاند، طوریکه در ماه مه سال ۲۰۲۰، یونان نماینده ویژهای را برای سوریه منصوب کرد و یک سال بعد، قبرس خانهای را در دمشق اجاره کرد تا سفارت خود را در آن بازگشایی کند. البته جمهوری چک هرگز تصمیمی برای بازگرداندن سفیرش از دمشق اتخاذ نکرد. علاوه بر اینکه شماری از کشورهای اروپایی، از جمله مجارستان، لهستان، اتریش و ایتالیا به تازگی از تمایل خود برای تجدید نظر در روابط با سوریه پرده برداشتند، اما این کشورها تاکنون آماده عادیسازی کامل روابط با دمشق نیستند.
در حالیکه دانمارک مجوز اقامت برخی از شهروندان سوریه را به ادعای ایمن بودن دمشق و اطراف آن سلب میکند، اغلب کشورهای اروپایی این مساله را نادیده میگیرند و حتی اشارهای به آن نمیکنند. واقعیت صحنه تحولات سوریه این است که در حال حاضر هیچ گروه یا ائتلاف مخالف بزرگی وجود ندارد که بتواند تهدیدی برای دولت سوریه تلقی شود، حتی قدرتمندترین سازمان غیردولتی مسلح، یعنی نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کُردها، در شمال این کشور که حمایت مستقیم ایالات متحده را با خود دارد، در تلاش برای ایجاد روابط با دولت دمشق است.
البته برقراری روابط دیپلماتیک با رژیم دمشق یک پیششرط اساسی برای رسیدگی به چالشهای مهم منطقه، از جمله اسکان مجدد پناهندگان، مقابله با بیماری همهگیر کرونا، اطمینان از ثبات لبنان و مبارزه با تروریسم است، علاوه بر موارد دیگری که نیاز به حضور سفرا و دیپلماتهای باتجربه و ماهر در سوریه دارد.
از این جهت، بازگشایی سفارتخانهها در دمشق باید نخستین گام در راستای کمک و توسعه برای سوریه پس از جنگ باشد و چنین اقدامی علاوه بر اینکه در بهبود زندگی میلیونها شهروند سوری آسیبدیده از جنگ، تاثیر مستقیمی دارد، برای خاورمیانه و اروپا نیز اهمیت حیاتی و قابل ملاحظهای خواهد داشت.
پروژههای کمک و مساعدتی که کار آنها از طریق دستگاههای دیپلماتیک خارجی در سوریه پیش میرود میتواند برای التیام بخشیدن به زخمهای عمیق و چالشهایی که پس از ۱۰ سال از ادامه جنگ نیابتی به وجود آمده است، نقش موثری داشته باشد. برای نمونه سفارت چک در سوریه تصمیم گرفته است «کلیسای مارتقلا» را برای کودکان بیسرپرست مرمت و بازسازی کند، اقدامی که عملا میتوان در بهبود وضعیت زندگی در سوریه تاثیر مستقیمی بگذارد.
هرچند بعید است که روابط با سوریه به زودی بتواند به سطح قبل از سال ۲۰۱۱ برسد.
شکی نیست که بازسازی سوریه هزینه بسیاری دارد که به صدها میلیارد دلار میرسد و هیچ کشوری به تنهایی توان پرداخت چنین هزینه هنگفتی را ندارد، اما شرایط کنونی میتواند مسیر آغاز تلاش جهانی را هموار کند که تمام کشورهای شرقی و غربی که از طرفهای مختلف ذینفع در درگیریهای سوریه حمایت میکنند، در آن نقش داشته باشند. با آنکه بازگشایی سفارتخانهها در دمشق نیاز به جرئت کافی برای مواجهه با انتقادهای اجتنابناپذیر از سوی برخی از طرفها دارد، اما تحمل انتقادهای موقت، بهتر از تکرار یک دهه شکست و خونریزی است.