نشریه «استرالین» با تشبیه انتخابات اخیر در ایران به مضحکه دمکراسی، میگوید که طی آن ابراهیم رئیسی، که قاتل بیرحم هزاران نفر و تندرو افراطی است به ریاست جمهوری رسید. این نشریه سپس میگوید که دو واکنش غرب به آن، از فرهنگ تاسفبار سیاسی این کشورها اطلاعات زیادی به دست میدهد.
اول این که در اشتیاق دولت بایدن در احیای توافق هستهای که دولت باراک اوباما با ایران امضا کرد، کوچکترین خدشهای وارد نکرد. برجام مشروعیت برنامه هستهای ایران را به رسمیت میشناسد، محدودیتی بر فناوری موشکی آن قائل نیست و امکان سرازیر شدن دوباره سرمایههای بینالمللی به ایران را فراهم میکند.
گرگ شریدن، نویسنده مطلب میگوید، اما چشمگیرتر از همه، واکنش دوم یا در واقع نبود واکنش است. فعالان جهانی، و بویژه آن دسته از نمایندگان کنگره آمریکا که ادعا میکنند حقوق بشر دغدغهشان است، درباره رئیسی سکوت کردهاند.
رئیسی، رییسجمهور جدید جمهوری اسلامی ایران، تمام عمر خود را در جوخه اعدام و مجازات سپری کرده، که حتی با معیارهای معاصر خودکامگی، آدمکش به شمار میرود. رئیسی یک عضو جوان «کمیته مرگ» بود که در دهه ۱۳۶۰ دستور اعدام هزاران شهروند ایرانی را صادر کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نویسنده مقاله با اشاره به مواضع خصمانه گروه سیاستمداران چپگرای آمریکایی، و بویژه ایلهان عمر درباره نقض حقوق بشر توسط آمریکا و اسرائیل اتخاذ کردهاند، میگوید که به نظر نمیرسد ابراهیم رئیسی خشم اخلاقی این گروه کوچک از سیاستمداران را برانگیخته باشد، زیرا برعکس اسرائیل و یهودیان، او بخشی از چارچوب غرب نیست.
کل جنبش چپ غرب، که شیفته مسئله هویت در عرصه سیاست است و ایدئولوژی «اینترسکشنالیتی» (اینترسکشنالیتی یا درهمتنیدگی، فرضیهای است برای شناسایی نظامهای قدرت که بر کسانی که به حاشیه راندهشده و ضعیفتر هستند بیشترین اثر را میگذارد) را پیش میبرد، تاکنون درباره رئیسی چیزی نگفته است.
ایدئولوژی تقاطعی بر اساس سه تفکر غیرواقعی و منزجرکننده تشکیل شده است: اول این که بیعدالتی مسئله هویت است و به جنسیت، گرایش جنسی، نژاد و دیگر ابعاد موروثی فرد مربوط میشود. دوم این که این مولدهای نارضایی باید مرتبط شوند و یک ائتلاف بزرگ انسانی از نفرت و انزجار را تشکیل دهند. و سوم این که غرب، و تنها غرب، است که پیرامون بیعدالتی ذاتی و موروثی و بدرفتاری با تمامی این هویتها ساخته شده است.
ایلهان عمر و الکساندر اوکازیو-کورتز دو نفر از چهرههای اصلی این گروه از سیاستمداران آمریکایی هستند. مهمتر این که به نظر میرسد آنان شمار روبهرشدی از جوانان را در چارچوب تفکر حزب دمکرات و دانشگاههای آمریکایی هدایت میکنند.
به نظر میرسد که اوکازیو کورتز شانس بالایی در شکست دادن چاک شومر، رهبر اکثریت سنا و سناتور کارکشته آمریکایی در نیویورک در رایگیری سال آینده دارد. اگر اوکازیو کورتز پیروز شود، سیاست آمریکا دچار زلزله خواهد شد.
نویسنده مقاله میگوید که استرالیا باید حواسش به این مسئله باشد، زیرا «اینترسکشنالیتی» از استرالیا که نژادپرست، استعمارگر، زنستیز، دگرباشستیز، مردسالار، بهرهجوی اقتصادی و … تلقی میشود، متنفر است. این ایدئولوژی که فرزند خلف پستمدرنیسم است، از آمریکا و به طور کلی غرب نفرتی عمیق دارد.
این گروه از سیاستمداران آمریکایی و حامیانشان اغلب در کلام و موضعگیری افراطی هستند، رفتاری که برخی انتقادها را برمیانگیزد اما چیزی چون خشم عمومی یا انرژی فرهنگی را تحریک نمیکنند. آنان نفرت خاصی از اسرائیل دارند که به یهودستیزی شبیه است. اما آنان، و بویژه ایلهان عمر، نوع خاصی و معاصری از یهودستیزی هستند. یهودستیزان سنتی یهودیان را محکوم میکردند چرا که میگفتند آنان برای غرب بیگانهاند.
آنچه که درباره یهودستیزی مدرن مبتکرانه است، این است که اعضای این گروه پیشگام عرصه سیاست در آمریکا، نفرتشان از این نیست که یهودیان یا اسرائیل در قبال غرب بدرفتارند، بلکه از این جهت است که میگویند اسرائیل بخشی از غرب است. دو نوع پرخاشگرانه یهودستیزی امروز، چپ افراطی در غرب و یهودستیزی اسلامی است. سیاست گروه فوق، بیانگر هر دوی اینهاست.
نویسنده مقاله سپس به توییتهای انتقادی عمر در مورد اسرائیل و آمریکا اشاره میکند و میگوید که اخیرا در توییتی آمریکا و اسرائیل را در کنار حماس و طالبان مسئول انجام خشونت و بیرحمی ذکر کرده و گفته باید مسئول جنایاتشان باشند. این توییت حتی صدای دمکراتهای آمریکایی را نیز درآورد ولی عمر بابت آن عذرخواهی نکرد بلکه در بیانیهای گفت منظورش این نبوده که گروههای تروریستی و دمکراسیها از نظر اخلاقی برابر هستند. توضیحی که نانسی پلوسی، رییس مجلس نمایندگان آمریکا آن را کافی دانست و گفت عذرخواهی لازم نیست.
تحت مدیریت پلوسی، عمر عضو کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان و معاون کمیته امور آفریقا است.
ایلهان عمر، در گذشته بارها اسرائیل را به تروریسم متهم کرده و گفته است که اسرائیل «جهان را هیپنوتیزم کرده است.»
او کاریکاتوری را در حساب کاربری خود در رسانههای اجتماعی منتشر کرد که جایزه دوم مسابقه انکار هولوکاست در ایران را کسب کرده بود. او حامیان آمریکایی اسرائیل را به وفاداری دوگانه به دو کشور متهم میکند و میگوید حمایت از اسرائیل به معنی «تاکید بر ولایت یک کشور خارجی است.» او گفت سیاستمداران آمریکایی به دلیل پول از اسرائیل حمایت میکنند، که به خودی خود تهاجمی و تکیه بر کلیشهای قدیمی است که میگوید یهودیان از قدرت فاسد مالی برای تضعیف جوامع غربی استفاده میکنند. در عین حال دهها میلیارد دلار پولی که عربستان سعودی، قطر و دیگر کشورهای اسلامی به موسسات غربی تزریق کردهاند نادیده میگیرد.
مقاله نشریه «استرالین» همچنین میگوید که ایلهان عمر استاد بازی کردن نقش قربانی و منحرف کردن هرگونه انتقاد منطقی با استفاده از این روش است. تاکتیک بازی کردن نقش قربانی به عنوان مهاجر، مسلمان و رنگینپوست، به موفقیت سیاسی او کمک چشمگیری کرده است. ایلهان عمر در ۱۱ سالگی همراه با خانوادهاش از سومالی به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد.