بدون اینکه به بررسی مذاکرات دشوار مربوط به برجام در وین، پایتخت اتریش، و تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر تشدید درگیریهای مسلحانه در خاورمیانه یا خاموش شدن آتش اختلافها و رویاروییها در منطقه بپردازیم، میخواهیم به این مسئله اشاره کنیم که اگر گفتوگوهای وین به موفقیت بینجامد و برجام به دلیل لزوم موازنه قدرت، احیا شود، برخی از سلاحها همچون موشکهای بالیستیک و پهپادها که هم اکنون بهطور گستردهای مطرحاند، بهزودی موردی برای استفاده نخواهند داشت. همچنین اگر گفتوگوهای وین نتواند راهی برای احیای برجام بازکند، هم استفاده از سلاحهای یادشده کاهش مییابد و زمان استفاده از آنها بهزودی به پایان خواهد رسید.
ارنست همینگوی، نویسنده معاصر آمریکایی که جنگهای جهانی اول و دوم و جنگ داخلی اسپانیا را شاهد بود، در سال ۱۹۴۵ جایزه نوبل ادبیات را برنده شد. رمان او با نام «وداع با اسلحه» در فهرست پرفروشترین کتابها برای مقابله با فاجعه جنگ و مسئله سعادت بشر قرار گرفت. در اینجا میخواهیم با الهام از این اثر ارزشمند ادبی، به سعادت و خوشبختی مردم ایران که شایستگی دسترسی به تمام امکانات و وسایل زندگی امروزی را دارند، اشاره کنیم.
در واقع، مردم ایران باید در یک جامعه مملو از آرامش و شادی به سر ببرند و دولت مدرن و پیشرفتهای داشته باشند که بر اساس دموکراسی واقعی و انتخابات آزاد و عادلانه تاسیس شده باشد، نه اینکه شورای نگهبان بیش از ۹۰ درصد مردم آن را از شرکت در انتخابات مستثنا کند. ملت ایران نیازمند چنان نظام سیاسی است که مسئولان آن نمایندگان واقعی مردم باشند، نه کسانی که در ۴۲ سال گذشته حقوق ملت را در تمام عرصهها پایمال کردند. مردم ایران شایسته ایناند که زیرساختهای کشورشان با بهترین معیارها و استانداردها ساخته شود، بدون اینکه جمهوری اسلامی آن را به چین واگذار کند تا همه فرودگاهها، بندرها و کارخانههای ایران در کنترل چین قرار گیرد و منابع ایران برای حداقل ۲۵ سال در انحصار چین باشد.
هرچند تلاشهای خستگیناپذیر مردم ایران در راستای بهبود وضعیت زندگی، رسیدن به سعادت و آرامش و دوری از ناگواریهای جنگ را ستایش میکنیم، متوجه این واقعیت هم میشویم که حاکمان ایران که همه داراییها و منابع کشور را در دست دارند، هرگز به آرزوهای مردم ایران و اهداف والایی که برای رفاه و پیشرفت جامعه دارند، اهمیتی نمیدهند؛ بلکه تمام تلاش آنها برای حفظ نظام مبتنی بر ایدئولوژی افراطی است که به افراطیترین گروهها مانند داعش و القاعده شباهتهایی دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نظام جمهوری اسلامی بر این باور است که توسعه موشکهای بالیستیک یا پهپادهای جنگی که بهای آنها را مردم ایران متحمل میشوند، عمر این رژیم را طولانی میکند؛ در حالی که این مبالغ هنگفت باید برای توسعه خدمات عمومی، کاهش نرخ بیکاری، بهبود سطح زندگی، فراهم کردن دارو و بهویژه واکسن برای مقابله با ویروسهای مرگبار هزینه شود. با این حال، رژیم جمهوری اسلامی مبالغ سرسامآوری برای تهیه سلاحهایی هزینه میکند که زمان استفاده از آنها با توجه به پیشرفتهای روزافزون فناوری، در حال پایان است. از طرفی، جامعه ایران برای ایجاد و ارتقای زیرساختهای کشور، بهبود مزایای اجتماعی و بالا بردن قدرت خرید شهروندان، به شدت به پول نیاز دارد.
از سوی دیگر و با وجود ناتوانی ایران در توسعه بخش حملونقل هوایی که به ظرفیتهای فنی بسیاری نیاز دارد، که در حال حاضر در دسترس ارتش، بسیج و سپاه پاسداران نیست، رژیم جمهوری اسلامی ایران پیوسته ادعا میکند که در این زمینه تواناییهای فنی عظیمی دارد. رژیم تهران توسعه پرهزینه هواپیماهای جنگی را که به صنعتی پیشرفته و رادارهای الکترونیکی نیاز دارند تا دستکم بتوانند هواپیماهای نظامی را از غیرنظامی و هواپیماهای دوست را از دشمن را تشخیص دهند، به موشک و پهپاد تبدیل کرده است.
توپهای غولپیکر و موشکهای پیشرفته اسکاد که قبلا برای تضعیف اسرائيل در عراق آزمایش شدند، نتوانستند در موازنه قدرت تغییر و تحولی ایجاد کنند. رژیم جمهوری اسلامی پیوسته سعی میکند از طریق شبهنظامیان حوثی، موشکهای بالیستیک و پهپادهای جنگی را به خاک عربستان سعودی پرتاب کند؛ در حالی که این تلاشها در مقابل پدافند هوایی عربستان سعودی و سیاستها و راهبردهایش، نمیتواند هیچ هدفی را برآورده کند.
رژیم جمهوری اسلامی ایران ادعا میکند که میتواند در یک حمله سریع موشکی، اسرائيل را ظرف هفت دقیقه از صفحه روزگار محو کند؛ در حالی که ارتش، سازمان اطلاعات، سپاه پاسداران و رهبری سیاسی ایران بهخوبی میدانند که سامانه موشکی فلاخن داود، که مشابه سامانه پاتریوت است، علاوه بر کارایی به جای گنبد آهنین برای ارتفاع کم، برای مقابله با موشکها در ارتفاع زیاد نیز کارایی دارد.
دولت جمهوری اسلامی ایران علاوه بر صرف مبالغ هنگفت برای خرید تجهیزات جنگی از کشورهای پیشرفته، به سرقت فناوری از شماری از کشورها از جمله، آلمان و سوئد روی آورده است. رژیم جمهوری اسلامی همچنین سیستمهای رادار پیشرفتهای از روسیه خریداری کرد اما نتوانست از آنها استفاده کند. افزون بر آن، ماهوارههایی را که ایران از روسیه با هزینههای سرسامآوری خریداری کرد نیز موفقیتآمیز نبودند و ماهوارههای یادشده هنگام پرتاب با موشکهای سیمرغ که آنها را حمل میکردند، چهار بار منفجر شدند.
بدین ترتیب، مردم ایران هزینههای هنگفت این ماجراجوییها را متحمل شدند تا رژیم جمهوری اسلامی مظهر فریبندهای از خود به جهان ارائه دهد. رژیم تهران با نمایش مکرر برخی جنگافزارها ادعا میکند که دارای برتری نظامی و پیشرفت در عرصه نیروهای دریایی است؛ همانگونه که ارتش ایران با نمایش ناو مکران، قدرتنمایی میکرد و سپس معلوم شد که ناو مکران در اصل یک کشتی نفتکش بوده که بازسازی شده است.
رژیم جمهوری اسلامی ایران سعی کرد از سخنان ژنرال فرانک مکنزی، رئیس ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا «سنتکام»، که در حضور کمیتههای مشترک کنگره آمریکا گفته بود که «برای نخستین بار کنترل هوایی را در خاورمیانه از دست میدهیم»، سوءاستفاده کند. به همین ترتیب، رژیم تهران با بهرهگیری از این سخنان، ادعا کرد که این کار به لطف تواناییهای پیشرفته جمهوری اسلامی و کنترل پهپادهای ایران بر آسمان خاورمیانه انجام شده است. تهران برای استفاده بیشتر از این فرصت، اعلام کرد که توانسته است پهپادی تولید کند که برد آن به ۷۰۰۰ کیلومتر میرسد؛ اما رهبران جمهوری اسلامی ایران این واقعیت را نادیده گرفتند که ژنرال مکنزی این سخنان را هنگام بحث در مورد بودجه نظامی مطرح کرده و هدف او تلاش برای افزایش بودجه پنتاگون بوده است.
علاوه بر این، ژنرال مکنزی این موضوع را برای دریافت پول بیشتر مطرح کرده بود؛ زیرا ارتش آمریکا به منظور تولید سامانه ضد پهپادی لیونادوس با شرکتهای نورتروپ گرامن و ایپروس تماس برقرار کرده بود تا آزمایشهایی بسیار پیشرفته روی یک سیستم سبک و قابل حمل انجام میشود و بتواند انرژی مایکروویو را روی مجموعهای از پهپادها متمرکز کند، به گونهای که بتوان همزمان ۶۰ پهپاد را سرنگون کرد یا پهپاد مشخصی را از میان آنها برگزید و به آن شلیک کرد. این دستگاه را میتوان روی یک کامیون قرار داد یا آن را عقب یک کشتی یا خودرو زرهی حمل کرد.
با آنکه رژیم جمهوری اسلامی ایران سعی کرد از سخنان ژنرال مکنزی برای تبلیغات رسانهای و ادعاهای گمراه کننده بهره ببرد اما جامعه صبور ایران که میخواهد مانند سایر مردم جهان، منابع و درآمدهای خود را صرف منافع ملی کند و میلیاردها دلار را در ماجراجوییهای جمهوری اسلامی از دست داده، از واقعیت این امر به خوبی آگاه است.
درود بر نویسنده رمان «وداع با اسلحه»؛ شاید بتوان گفت که ارنست همینگوی با اثر ارزشمند ادبی وداع با اسلحه، ۶۰ سال پس از مرگش، عصر «آخوند»ها را با دقت تمام به تصویر کشیده است.