«چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من». این جمله پایانی نامه صادق لاریجانی به محمد یزدی، همکار خود در شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. نامهای که در آن رئیس سابق قوه قضاییه، سینه خود را خزانهالاسراری توصیف کرد که اتهامهای مجموعهای از معاونان، قائممقامان و آقازادههای مسئولان و شخصیتها در آن نهفته است.
حالا احمد جنتی به عنوان رئیس این دو روحانی در شورای نگهبان، برای جلوگیری از برافتادن پردهها، قدم در پیش گذاشته و آن را اختلاف نظر ظاهری و دعوای طلبگی دو فقیه خوانده که نباید موجب شادی و طمع دشمن شود. چرا که به گفته او، این دو عزیز که به زودی در کنار هم مشاهده خواهند شد، در راه آرمانهای انقلاب و دشمنی با دشمن، یکدل و یکصدا هستند.
جنتی در این نامه که ظاهرا به درخواست جمعی از طلاب و دانشجویان، برای پادرمیانی او در حل اختلافات بین دو اهل حوزه نوشته شده، به این نکته اشاره میکند که اهتمام شورای نگهبان بر این است که دعواهای طلبگی و اختلاف نظرها به بیرون درز نکند، اما اعضای این شورا هم از خطا مصون نیستند.
دبیر شورای نگهبان در بخش دیگری از این نامه، پای دشمن را به میان میکشد که به گفته او از موفقیتهای علمی و اقتصادی ایران، سرنگونی پهپاد آمریکایی، توقیف نفتکش بریتانیایی و آزادی نفتکش ایرانی، خشمگین است.
ورود احمد جنتی به دعوای لاریجانی و یزدی، حاکی از آن است که آیتالله علی خامنهای احتمالا قصد مداخله در این موضوع را ندارد. رهبر جمهوری اسلامی در موارد مشابه معمولا با اظهار نظری غیر مستقیم، غائله را ختم میکند. البته در برخی موارد نیز موضعگیریهای آیتالله خامنهای در دعواهایی از این دست جانبدارانهتر میشود. مانند زمانی که در مجادله آیتالله هاشمی رفسنجانی و احمدینژاد گفت، نظرش به نظر احمدینژاد نزدیکتر است. یا وقتی که در دعوای محمود احمدینژاد و لاریجانیها، نامههای گلایهآمیز رئیسجمهور وقت را نادیده گرفت و سرانجام نیز واکنش تندی به احمدینژاد نشان داد.
قبل از جنتی، ناصر مکارم شیرازی به لاریجانی و یزدی که هر دو عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هستند، توصیه کرده بود با مسدود کردن بابی که گشودهاند، آبروی روحانیت و نظام را حفظ کنند.
افشاگری مقامات سابق و کنونی جمهوری اسلامی علیه یکدیگر بیسابقه نیست، اما در نامه صادق لاریجانی در قامت رئیس کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام به محمد یزدی نکتهها و نامهایی مطرح میشود که اهمیت این نامه را افزایش میدهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نامه لاریجانی در واکنش به اظهارات محمد یزدی منتشر شد که اتهامهای تندی را علیه رئیس سابق قوه قضاییه مطرح کرده بود. یزدی در این سخنان به حوزه علمیهای اشاره میکند که لاریجانی در قم ساخته و همچنین روابط او با اکبر طبری، معاوناش در قوه قضاییه که هماکنون متهم به فساد است.
موج جدید حملهها علیه صادق لاریجانی که از دو ماه قبل آغاز شده بود، او را ناگزیر به نگارش نامهای به آیتالله خامنهای کرد که در آن از مهاجرت به نجف سخن گفته بود. البته بعدا نگارش این نامه تکذیب شد.
لاریجانی دو سال قبل، زمانی که هنوز رئیس قوه قضاییه بود نیز موج دیگری از حملهها را تجربه کرد. او در أن زمان درگیر پرونده اتهام جاسوسی دخترش برای بریتانیا شد، که توانست با سپر قوه قضاییه از آن عبور کند. اما حملههای اخیر یزدی موجب شد لاریجانی که بقای خود را در خطر میبیند، این بار نامهای سرگشاده منتشر کند.
لاریجانی در این نامه علاوه بر انتقاد از یزدی و اشاره به برخی اقدامات او مانند تبدیل ساختمان مرکز تحقیقات دبیرخانه خبرگان به دفتر کار خود، کانونهای حملههای دو سال گذشته علیه خودش را نیز هدف میگیرد.
به نوشته لاریجانی، صدا و سیما با همکاری برخی نهادها با سناریوهای از پیش طراحی شده، قصد تخریب چهره او را دارد. او به نام این نهادها اشاره نمیکند، اما از لحن نامه چنین برمیآید که منظور او میتواند سازمان اطلاعات سپاه باشد.
لاریجانی در بخشهای دیگری از این نامه به نامهایی مانند عیسی شریفی، قائم مقام سابق شهردار تهران و محمود سیف، موسس شرکت تجارت الماس مبین، زیر مجموعه بنیاد تعاون سپاه اشاره میکند که هر دو به فساد اقتصادی متهم هستند.
صادق لاریجانی در بخش پایانی نامه خود وعده میدهد که شرح مفصل پس پرده پروژه برخی نهادها با کمک برخی دیگر را در فرصتی دیگر بیان کند.
لاریجانی با اشاره به اسراری که در سینه دارد، در واقع میکوشد خود را از موج حملههایی که بقای او را هدف گرفته، محافظت کند. و پادرمیانی جنتی نشان میدهد که برملا شدن رازهای این روحانی که یک دهه در راس قوه قضاییه جمهوری اسلامی قرار داشته، به نفع هیچ یک از طرفهای دعوا و نظام نیست.