«آدریان دریا» امروز نام شناخته شدهای برای بسیاری از کسانیست که خبرهای ایران را پیگیری میکنند. در یک سکوت خبری بعد از توقیف این نفتکش در رسانههای ایرانی، حالا این مسافر سرگردان آبهای بینالمللی مقصدی نامشخص دارد. نفتکش «آدریان دریا» چندی پیش با نام «گریس ۱» تحت اجاره ایران در جبل الطارق، به دلیل احتمال حمل نفت برای دولت اسد در سوریه توقیف شد. پس از مدتی دادگاه عالی جبل الطارق، بهرغم درخواست دولت آمریکا، از آنجا که با ضمانت سفارت جمهوری اسلامی در لندن اطمینان حاصل کرد که این نفتکش تحریمهای اتحادیه اروپا علیه دولت سوریه را نقض نمیکند، حکم به آزادی آن داد. با اینکه مقامات رسمی جمهوری اسلامی میگویند هیچ تضمینی به دولت بریتانیا برای ارسال نفت به مقصدی جز سوریه ندادهاند، ماجرای «آدریان دریا» هنوز پایان نیافته است.
حالا وزارت دادگستری آمریکا در پی توقیف این کشتی است و هر کشوری که با آمریکا رابطه قضایی دارد نیز با این حکم روبروست و این شرایط پهلو گرفتن «آدریان دریا» را دشوارتر هم کرده است. از یکسو علی ربیعی، سخنگوی دولت ایران میگوید نفت را فروختهاند، اما هنوز مقصد آن و نام خریدار مشخص نیست و از سوی دیگر اگر مقصد این نفتکش سوریه باشد ایران با تبعات سیاسی جدی روبرو خواهد شد.
این تنها بخشی از مشکلات امروز صنعت نفت ایران تحت تحریمهای آمریکاست. ایران یک به یک مشتریهای اصلی نفت خود را از دست میدهد و حالا با سیاست ذخیره کردن نفت، به امید آن است که روزی دوباره درهای بازار جهانی به رویش باز شود. اوایل سال جاری یک محموله نفت کوره ایران، پس از ۵ ماه سرگردانی، نهایتا در تاسیسات ذخیرهسازی سوخت «جواشان» چین انبار شد. در واقع حتی چین حاضر نیست مانند گذشته به راحتی از ایران نفت خریداری کند. تنها کافیست بدانیم که در آوریل (اردیبهشت) سال جاری نزدیک به ۲۰ میلیون بشکه نفت خام در تاسیسات «دالیان» چین ذخیره شده است.
«گریس ۱» را یکی از پرکارترین نفتکشهای تحت اجاره ایران میتوان نامید. بهمن ماه سال گذشته ۲۴۸ هزار تن نفت این نفتکش به نفتکشهای کوچکتر منتقل شد که یکی از آنها به سنگاپور رفت و دیگری با اینکه در نزدیکی سنگاپور محموله خود را به یک نفتکش لیبی منتقل کرد، اما سرانجام بعد از نزدیک به ۲ ماه در چین نفت خود را ذخیره کرد. اما مسیر این جابجایی در واقع مدل فروش نفت ایران در زمان تحریم را نشان میدهد. ایران نفت خود را از طریق نفتکشهای بزرگ به نفتکشهای کوچک منتقل میکند. نفتکشهای تحت اجاره ایران مدت طولانی سیستم ردیاب خود را خاموش میکنند تا زمان انتقال مشخص نشود که کدام نفتکش کوچک نزدیک آنها شده است. اما در پایان مسیر آنها مجبور میشوند ردیاب را روشن کنند؛ به این ترتیب این نفتکشها به دنبال ردگم کنی هستند. با توجه به نظارت دریایی شدید آمریکا و متحدان آن، حتی بسیاری از نفتکشهای کوچک دست آخر مجبور میشوند که بارنامههای خود را به صورت دقیق نشان دهند که اینجا آخر خط فروش است. به همین دلیل حتی بسیاری از آن نفتکشهای کوچک هم مجبور به ذخیره نفت و نه الزاما فروش آن میشوند. به این شکل نفت ایران یک کالای پردردسر اما بسیار پر سود برای مشتریان خصوصی شده است. ایران با در نظر گرفتن تخفیفهای زیاد برای فروش نفت خود به دنبال جذب مشتری است. یکی از مشاوران شرکت «میوز» در سنگاپور به صراحت تایید میکند که «ایران با هرکسی که بتواند به طریقی پولی برساند معامله خواهد کرد».
با همین سیاست است که حالا چین به عنوان یکی از بزرگترین مشتریان نفت ایران تبدیل به بزرگترین ذخیره کننده نفت ایران شده است. بر اساس گزارش رویترز در ۶ ماهه نخست سال جاری میلادی، بالغ بر ۲۰ میلیون بشکه نفت ایران تنها در «دالیان» چین ذخیره شده است. کافیست بدانیم که ارزش حدودی این نفت ذخیره شده نزدیک به ۱ میلیارد دلار است.
مقامات جمهوری اسلامی با اینکه تاکید دارند به صورت مخفی همچنان نفت خود را در حد نیاز به فروش میرسانند، اما گزارشهای رسمی نشان میدهد که حتی فروش نفت ایران به نزدیک ۱۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است. اما ایران جدا از مشکلات امروز باید به فکر فرداهایی سختتر هم باشد. برخی از مقامات ایرانی بر این باور بودند که تحریم نفت ایران میتواند قیمت جهانی را بالا برده و ایران با فروش کمتر اما قیمت بالاتر نیازهای خود را تامین کند. اما دو اصل در این میان به فراموشی سپرده شده بود. اول آنکه متحدان آمریکا در منطقه در تایید سیاستهای فشار حداکثری به ایران از آمریکا حمایت کاملی خواهند کرد و دوم اینکه خود آمریکا ذخایر نفتاش برای صادرات را آزاد کرده و حالا به یکی از مهمترین فروشندگان نفت جهان تبدیل شده است. در واقع با این سیاست قیمت جهانی نفت با تحریم ایران، نه فقط بالا نرفت بلکه با سیاستهای آمریکا روند کاهشی را نیز شاهد است.
اما خطر جدیتر را باید در فرداها دید؛ فردایی که ایران مشتریان نفت خود در زمان تحریم را از دست داده است و نفت آمریکایی و کشورهای متحد آن جایگزین شدهاند. باید توجه داشت که به دلیل جنس خاص نفت ایران، تا امروز مشتریهای مشخصی برای این نفت وجود داشت اما تغییر ساختار پالایشگاهها در سالهای گذشته این امکان را فراهم ساخته تا آنها بتوانند با تغییرات اندکی جنس نفت مورد استفاده خود را تغییر دهند.
جمهوری اسلامی در شرایطی قرار دارد که چشم امید به متحدان اروپایی خود دارد. جاییکه اروپا بتواند پول فروش نفت را از طریق اینستکس به ایران منتقل کند. اما مشکل آنجاست که همزمان با نشانههای بیشتر تمایل به میانجیگری اروپاییها میان ایران و آمریکا، مقامات کاخ سفید به صورت جدی به دنبال ادامه فشار حداکثری به ایران برای یک مذاکره جامع و نه موردی هستند. با اینکه گفته شد در حاشیه دیدار رهبران ۷ کشور صنعتی جهان پیامهای مثبتی میان ایران و آمریکا با واسطه دریافت شده است، مایک پمپئو همچنان هشدار داد که هیچ معافیتی برای مجازات خریداران نفت ایران در نظر گرفته نخواهد شد. وزیر خارجه آمریکا همچنین به کشورهایی که به دنبال جایگزین نفت ایران هستند پیام رسانده است که «در کنارشان هستیم».
حالا باید دید آیا مقامات ایرانی همچنان به دنبال آن هستند که با فروش اندک نفت روزها را سپری کنند یا تا دیر نشده و مشتریان سنتی نفت ایران جایگزینهای مطمئنی برای خود پیدا نکردهاند، پای میز مذاکره مینشینند.