خبر خودکشی یک بازیکن فوتبال که شهرت رسانهای ندارد، شاید میان اخبار روزمره و پرسروصدا فراموش شود، اما بحرانهایی که او در فوتبال تجربه کرد، برای بازیکنان پرشمار دیگری در ایران آشنا است و با آن زندگی میکنند.
شاهرخ غلامرضاپور، بازیکن بوشهری، ۲۹ شهریورماه شبانه به ورزشگاه برازجان میرود و از دکل ورزشگاه پایین میپرد. خبر خودکشی او تلخ بود. شاهرخ پیش از خودکشی در «استوری» صفحه اینستاگرام خود خبر داده بود که زندگیاش را پایان میدهد: «ما رفتیم و دل خیلیها را شکستیم»؛ با جملهای شبیه به آنچه صادق هدایت هنگام خودکشی نوشته بود. دوستان او میگویند که شاهرخ به کتابهای هدایت علاقه داشت.
شاهرخ پیشتر نیز به روایت همبازیانش اقدام به خودکشی کرده بود، اما در لحظه خودکشی کسانی بودند که نجاتش دهند. وقتی دوستانش درباره مشکلات شاهرخ حرف میزنند، به این اشاره دارند که باشگاههای چند سال اخیر او دستمزدش را پرداخت نکرده بودند و این امر انگیزههای شاهرخ را برای ادامه فوتبال کم کرده بود.
این فقط حکایت شاهرخ غلامرضاپور نیست که در فوتبال ایران دستمزد خود را دریافت نمیکند. اگرچه قرارداد ستارههای فوتبال در ایران به بیش از ۱۰ و ۱۵ میلیارد تومان رسیده است، اما فوتبال فقط متعلق به چند یا چندین ستاره نیست. بازیکنان پرشماری در باشگاههایی بازی میکنند که تعهد به قرارداد در آنها معنا ندارد و بازیکنان اغلب به بخش بزرگی از مبلغ قرارداد خود نمیرسند. بسیاری از بازیکنان طی دوران بازی خود، سالها بدون دریافت بخش زیادی از دستمزد خود بازی میکنند و از تیمهایی که دو یا سه سال قبل در آن بازی کردهاند، همچنان طلبکارند.
غلام پیروانی که مربی شاهرخ در تیم فجر شیراز بود، درباره شاگرد سابقش میگوید: «او یکی از آنهایی بود که استعداد داشت و به حقش نرسید. اکثر بازیها را با گلهای او پیروز میشدیم. خیلی فشار زندگی روی او زیاد بود. از این راه نان میخورد. حالا یا باگناه یا بیگناه، محروم شد و مجبور شد به این راه (خودکشی) برود. اشتباه هم کرد.»
شاهرخ غلامرضاپور به دلیل دوپینگ محروم شده بود و همان محرومیت ۶ ماهه باعث شد که از فوتبال دور بماند و در پایان محرومیت، فرصتی برای بازی پیدا نکرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شاهرخ غلامرضاپور هنگامی که در فجر شیراز بازی میکرد، امکانات باشگاه را چنین توصیف کرده بود: «سال گذشته خیلی بد بود. شرایط مالی اصلا خوبی نداشتیم و غذا و خوابگاه هم نداشتیم. آقای پیروانی که آمدند، حتی مدتی به من گفتند که به شهر خودت برو، ولی آقای پیروانی بود که به مسئولان تیم گفت این پسر باید باشد.»
آنچه شاهرخ از وضعیت یک باشگاه باسابقه در فوتبال ایران مثل فجر شیراز میگوید، تصویری از امکانات ناچیز و فقر مالی باشگاه است. در چنین فضایی، بسیاری از بازیکنانی که کمتر شناختهشده هستند، زندگی حرفهای را تجربه میکنند، اما با بحرانهایی در امکانات اولیه مثل خوابگاه و تغذیه مواجه هستند.
همین بازیکنان دستمزد خود را نیز دریافت نمیکنند تا در زندگی خصوصی، بهرغم آن که فوتبالیست حرفهای هستند، همیشه بحرانهایی را پشت سر بگذارند. قراردادهای بازیکنان اعتبار ندارند، چون نهاد انضباطی فدراسیون فوتبال به پروندههای شکایت بازیکنان رسیدگی نمیکند و باشگاهها به این عادت دچار شدهاند که میتوانند دستمزد بازیکنان را پرداخت نکنند. باشگاهها حتی صورتهای مالی جعلی به کنفدراسیون فوتبال آسیا میفرستند تا بدهیهای خود را پنهان کنند. فدراسیون فوتبال هم با باشگاهها همراهی میکند، چون میخواهد باشگاهها نزد ایافسی بدهکار معرفی نشوند و تعداد سهمیههای فوتبال ایران در لیگ قهرمانان آسیا کاهش نیابد. اما این روند، باشگاههای بیتعهدی در فوتبال ایران ساخته است که حقوق بازیکنان خود را محترم نمیشمارند و فقط در مقابل ستارهها مجبور به پرداخت دستمزد میشوند.
در فوتبال ایران بازیکنان اتحادیهای ندارند که حامی حقوق آنها باشد. بازیکنان بارها بحثهایی درباره تشکیل اتحادیه برای حفظ منافع خود مطرح کردهاند، اما آن بحثها منجر به راهاندازی چنان نهادی نشده است. تشکیل اتحادیه بازیکنان مجوزهایی نیاز دارد و موانعی بر سر راهش است، و بعید به نظر میآید فعالیت آن آغاز شود.
در سالهای اخیر، نظارت کنفدراسیون فوتبال آسیا فرصتی شده است تا بازیکنان بتوانند درباره تیمهای بدهکار به ایافسی اطلاعرسانی کنند تا این نهاد برای باشگاهها مجوز حرفهای صادر نکند، اما این فرصت در اختیار بسیاری از بازیکنان کمتر شناختهشده نیست، چون قوانین را نمیشناسند یا با مدیربرنامه حرفهای قرارداد ندارند. بازیکنان اغلب مجبور به پذیرفتن شرایط باشگاهها هستند و مثل شاهرخ غلامرضاپور، با گذراندن سالها در فوتبال، به اندازه امکانات اولیه زندگی یک ورزشکار حرفهای درآمد ندارند. شاهرخ از دکل ورزشگاه پرید، اما کاش در زمین چمن آن بیشتر میدرخشید.
اگر شما یا یکی از نزدیکانتان به خودکشی فکر میکنید؛ با شماره تلفنهای اورژانس اجتماعی در ایران ۱۲۳، در افغانستان ۱۱۹ و در آمریکا و کانادا ۹۱۱ تماس بگیرید.