تعداد زیادی از طرفداران محیط زیست در یک نامه سرگشاده نوشتهاند که اجرای ممنوعیت مسابقات ورزشی شکار، بدون در نظر گرفتن راهکارهای جایگزین، باعث خسارت به تنوع زیستی و ضرر و زیان به جوامع محلی و بومی خواهد شد.
با اینکه آمریکا و بریتانیا در نظر دارند تا ورود گونههای جانوری در معرض تهدید و یا در خطر انقراض را ممنوع کنند و محدودیتهایی برای آن برقرار سازند، حامیان محیط زیست گفتهاند «شواهد قانع کنندهای» وجود دارد که مسابقات شکار میتواند تعداد کلی حیوانات کشته شده را کاهش دهد.
دکتر امی دیکمن، نویسنده ارشد و حامی محیط زیست در دانشگاه آکسفورد گفته است: «در برابر کارزارهای «مغرضانه» و «احساسی» به راه افتاده در شبکههای اجتماعی، سیاستگذاران باید پیشنویس مقررات را بر اساس شواهد و مدارک و نه یک واکنش عجولانه بر پایه احساسات بنویسند، چون اغلب آنها از نظر تاثیرات واقعی غیر قابل اطمینان است».
کشتن «سِسیل» شیر مشهور و سرشناس آفریقایی در سال ۲۰۱5، در حالی که شکارچیان در شبکههای اجتماعی بر روی لاشههای حیوانات در معرض خطر ژست گرفته بودند، توجه همگان را به این موضوع جلب کرد و خشم عمومی را برانگیخت.
اما، در مقاله نوشته شده در نشریه ساینس، ۱۳۳ طرفدار محیط زیست و نماینده محلی، به جای ممنوعیت کامل خواستار اصلاح در قوانین شکار شدند.
نویسنده این مقاله نوشته است، در کشورهای آفریقایی که مسابقات شکار برگزار میشود، زمینها و منابع طبیعی برای مسابقات شکار بیشتر از پارکهای ملی محافظت و نگهداری میشوند. هنگامی که شکار بدون در نظر گرفتن راهکارهای جایگزین ممنوع شود، باعث تبدیل زمین و منابع طبیعی برای استفاده در موارد غیر حیات وحش و تخریب بیرویه زیستگاه طبیعی خواهد شد.
دکتر دیکمن که دارای بیش از دو دهه سابقه در این رشته است گفت: «بنابراین شما کشاورزی بیشتر، دامداری بیشتر و اسکان بیشتری مشاهده خواهید کرد، و در نتیجه مرگ و میر بیشتری در حیات وحش خواهید داشت. به نظر من، به احتمال زیاد شما در حیات وحش کشتار بیشتری خواهید داشت، اما در شبکههای اجتماعی چیزی از آن نخواهید دید، ریشخند و تمسخر شکارچیان را نخواهید دید، مردم درباره آن آگاه نخواهند شد، اما به این معنی نیست که اتفاق نمیافتد. مشاهده این صحنه از دریچه شبکههای اجتماعی بسیار خطرناک است، چون یک امر مغرضانه است، و به همین دلیل است که باید به دانشمندان محیط زیست و نمایندگان جوامع محلی بیشتر از گروههای فعال گوش دهیم».
این نامه سرگشاده تمرکز بر مسابقات شکار را انحراف اذهان از توجه به تهدیدات اصلی حیات وحش میداند.
دکتر دیکمن توضیح داده است: «ما باید تعداد کلی کشتار حیات وحش توسط مردم را کاهش دهیم، و نباید فقط بر روی یک نوع از کشتار حیات وحش تمرکز کنیم، زیرا خطر بزرگ این است که اگر فقط بر روی مسابقات شکار متمرکز شوید، در واقع این کار میتواند باعث افزایش مسمومیت، نیزه پرانی و تله گذاری برای حیوانات شود. در حقیقت مرگهای بدتری برای حیوانات در جهت رفاه انسان به وقوع خواهد پیوست، و این روشها بیرویه و نامشخص هستند».
طرفداران محیط زیست در نامه خود به دستورالعمل صادر شده در سال ۲۰۱۶ توسط اتحادیه بینالمللی برای حفاظت از طبیعت اشاره کردهاند که در آن گفته شده: «برنامههای قانونی و منظم ترتیب داده شده مسابقات شکار میتواند، و باید نقش مهمی را در ارائه فواید حفاظت از حیات وحش و زندگی و سلامت بومیان و جوامع محلی که با حیات وحش زندگی میکنند به همراه داشته باشد».
مخالفان ممنوعیت مسابقات شکار اغلب تصمیم کنیا مبنی برعدم اجرای این قانون در سال ۱۹۷۷ را مورد اشاره قرار میدهند.
تا سال ۲۰۱۶، تخمین زده میشد که جمعیت حیات وحش در کنیا تا ۶۸ درصد کاهش یافته است. محققان به این نتیجه رسیدند که فعالیتها و افزایش جمعیت انسانی از عوامل مشخص و پیشرو در کاهش جمعیت حیات وحش بودند.
اما پروفسور جودی واکونگو، وزیر سابق محیط زیست، آب و منابع طبیعی کنیا، این اظهار نظر که ممنوعیت مسابقات شکار به حیات وحش کنیا آسیب میرساند را انکار میکند. وی در ماه مارس گفته بود: «در کنیا ما بر این باور هستیم که یک حیوان زنده در طول عمر خود بیش از یک حیوان کشته شده ارزش دارد. در سال ۱۹۷۳ شکار فیلها و به دنبال آن در سال ۱۹۷۷ شکار تمام حیوانات غیر قانونی اعلام شد. از آن زمان به بعد جمعیت فیلهای ما به طور مداوم افزایش یافته است و برنامه تولید مثل کرگدن ما نیز موفقیت آمیز بوده است».
مطالعات دیگر کشورها که مسابقات ورزشی شکار را ممنوع کردهاند، نشان میدهد که پیشرفت در ثروتها و منابع متنوع زیستی زیر سوال رفته است.
در پارک ملی لوآنگوا در جنوب زامبیا، دانشمندان تاثیر مهلت قانونی قرار داده شده بر شکار شیرها از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ را بررسی کردند.
آنها مشاهده کردند که هر سال در دوره مهلت قانونی شکار نسبت به سالهای دیگر که مسابقات ورزشی شکار انجام میشد، توله شیرهای بیشتری به دنیا میآیند، و جمعیت شیرهای نر بزرگسال به طور چشمگیری رشد میکند. در نتیجه، افزایش تعداد شیرها از ۱۱۶ قلاده در سال ۲۰۱۲ به ۲۰۹ قلاده در پایان دوره قانونی را ثبت کردند.
ادواردو گونزالس، بنیانگذار کمپین ممنوعیت مسابقات شکار میگوید: «شیرها یکی از انواع حیواناتی هستند که مسابقات شکار بیشترین تاثیر را بر آنها داشته است. در سالهای ۱۹۵۰ تقریباً نیم میلیون شیر وحشی وجود داشت. امروز تعداد آنها حدود ۲۰ هزار است. مشکل فقط تعداد آنها نیست. شکارچیان ورزشی شیرهایی را انتخاب میکنند که یال بزرگ دارند چون آنها چشمگیرترین جایزه و پاداش مسابقات خواهند بود. این شیرها قویترین و بهترین در نوع خود نیز هستند. مطالعات نشان دادهاند که شکار، در حدود ۱۵ درصد باعث کاهش در تنوع ژنتیکی شیرهای آفریقا شده است. به این معنی که آنها دارای توانایی کمتری برای تطبیق و بقا در برابر تهدیداتی همچون تغییرات آب و هوایی خواهند بود. تخمین زده شده است که شکار فقط ۵ درصد از شیرهای نر باقی مانده میتواند باعث عبور شیرها از حدی شود که هیچ بازگشتی برای آن نخواهد بود».
طرفداران محیط زیست همچنین در این مورد که مسابقات ورزشی شکار میتواند باعث درآمدزایی برای جوامع روستایی و حاشیهنشین شود بحث میکنند، که معمولاً راهکارهای جایگزین و قابل دسترس برای آن وجود ندارد.
در نامه سرگشاده آنها نوشته شده است: «مخالفان شکار جایگزینی فتو-توریسم یا گردشگری به منظور عکاسی را تبلیغ میکنند. اما بسیاری از مناطق شکار برای جذب بازدیدکننده بسیار دور هستند».
برتراند چاردونه، محققی که پیش از این در نامهای به اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست، در ماه مارس پرسیده بود که آیا هنوز مسابقات شکار هزینه خودش را پرداخت میکند.
آقای چاردونه استدلال کرده بود که به دلیل کاهش گسترده تعداد شکارچیان ورزشی، کاهش جمعیت حیوانات جهت «مسابقه بزرگ»، و کاهش شدید زمینهای اختصاص داده شده برای شکار، این صنعت در مقایسه با گردشگری از درآمدزایی بسیار کمتری برخوردار است. به نظر او، این امر قدرت مسابقات ورزشی شکار را کاهش داده و باعث ایجاد محدودیتهای مالی فعالیتهایی مانند شکار غیر قانونی و نابودی زیستگاهها برای مقاصد کشاورزی خواهد شد.
روزی کونیی، یکی از امضاء کنندگان این نامه که رییس گروه زندگی و استفاده پایدار در اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست است در سال ۲۰۱۷ در واشینگتن پست نوشت: «مقداری از پول شکار و گردشگری هرگز به دست افراد با صلاحیت نمیرسد، و در عوض به دست افراد قدرتمند جامعه میرسد. بسیار دور از هدف نهایی است، اما دست کم این تجارت، لااقل در بعضی اوقات این حیوانات را در زیستگاه خودشان نگاه میدارد. اولین قدم این است که تشخیص دهید خشم و عصبانیت از راه دور هرگز یک مشکل محلی را حل نخواهد کرد. ما باید صدای مردم بومی را بشنویم. مردمان خیرخواه در غرب باید دست از فریاد زدن بردارند و شروع به شنیدن کنند».
اما آقای گونزالس از کمپین ممنوعیت مسابقات شکار این بحث را مطرح میکند که مردم کشورهای غربی در اغلب موارد باعث رونق این صنعت شدهاند.
به گفته وی: «بریتانیا در میان بدترین متخلفان است. ما یکی از بدترین کشورهای دنیا هستیم که هنگامی که نوبت به شکار میرسد، شیرها را در قفس پرورش میدهیم و برای ورزش و سرگرمی، آنها را در اسارت میکشیم. در زمینه کشتن فیلها نیز یکی از بدترین کشورها هستیم. شکارچیان ورزشی بریتانیا در سالهای اخیر صدها نوع از غنائم و جوایز مختلف از شکار فیلها از جمله، عاج، خرطوم، گوش، پا، دُم و پوست آنها را وارد کشور کردهاند. مسابقات شکار یک یادگار وحشیانه از دوران استعماری است. هیچ جایی در یک جامعه متمدن ندارد. مردم بریتانیا به طور قریب به اتفاق مخالف آن هستند و از دولت میخواهند تا از ورود غنائم وحشتناک شکارچیان به داخل کشور جلوگیری کند».
بهرغم این مسائل، طرفداران محیط زیست به جامعه بینالملل هشدار دادهاند، همانطور که نمایندگان ۱۲ کشور آفریقایی در ماه ژوئن درخواست کردند، نباید نقش جوامع بومی در مالکیت، مدیریت و حفاظت از منابع طبیعی، نادیده گرفته شود.
در این نامه سرگشاده اینگونه نتیجه گیری شده است که: «عدهای از مردم از جمله بسیاری از ما مسابقات ورزشی شکار را نفرتانگیز میدانند، اما سیاستهای حفاظت از محیط زیست که علمی نباشد، زیستگاه حیات وحش و تنوع زیستی را تهدید کرده و جوامع روستایی را در معرض خطر فقر و خلع قدرت قرار میدهد».
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent