من شاهد قتل پدر و برادرم با بمب‌های اسرائیلی بودم

تعهد به حقوق بشر هیچ ارزشی ندارد اگر تنها در حد حرف باشد

Heidi Levine

برای بسیاری از افرادی که زندگی خود را فارغ از هرگونه جنگ و اشغال نظامی گذرانده‌اند، تجارت جهانی تسلیحات شاید امری دور و حتی نامرتبط به نظر برسد. ولی برای فلسطینی‌هایی مانند من، واقعیتی دردناک و غیرقابل فرار است.

من دختری ۱۹ ساله هستم که تمام کودکی خود را در نوار غزه گذرانده‌ام؛ مکانی که بعضی‌ها آن را به عنوان «بزرگ‌ترین زندان فضای آزاد» دنیا توصیف کرده‌اند. این به خاطر محاصره فلج‌کننده نظامی اسرائیل علیه این منطقه است که هر روز ما را از حقوق اساسی خویش و منابع ضروری مورد نیاز محروم می‌کند.

نه فقط این؛ بلکه در طول زندگی من، غزه هدف تعدادی از شدیدترین بمباران‌های نیروهای اسرائیلی بوده است. حمله‌هایی که تحت عنوان «عملیات سرب گداخته» صورت پذیرفت و ۲۲ روز در سال‌های ۲۰۰۸-۲۰۰۹ به طول انجامید. من آن موقع  [جنگ غزه] تنها ۱۰ سال داشتم و زندگی‌ام برای همیشه متحول شد.   

در زمان بمباران چهار ژانویه ۲۰۰۹، نیروهای اسرائیلی به خانه پدری من هجوم برده، به پدرم دستور دادند از خانه خارج شود و او را همان‌جا مقابل درب خانه کشتند. آن‌ها بعد رگبار مسلسل‌های خود را به سوی خانه ما گشودند و ما را هدف قرار دادند که منجر به جراحت برادر چهار ساله‌ام، احمد، و دو کودک دیگر شد. بیش از صد نفر از اعضای دور و نزدیک یک خاندان را جمع کردند و آن‌ها را به زور در خانه عمویم، وائل الصمعونی جای دادند؛ جایی که یک روز و نیم بعدی را تنها با آب و غذای موجود در خانه سپری کردیم. 

آن‌جا بود که برادر کوچکم به خاطر جراحت وارده از پا در آمد، چرا که مجروحان نیز اجازه ترک منزل را نداشتند و حتی یکی از عمه‌هایم در این بحبوحه فرزندش را به دنیا آورد. یک پسرعمو و دو تا از عموهایم وقتی برای پیدا کردن هیزم از منزل خارج شدند یا حتی وقتی جلوی درب خانه ایستاده بودند مورد اصابت بمب قرار گرفته و کشته شدند. دولت اسرائیل منکر آن است که به ساکنان منطقه دستور داده بود همه در یک خانه جمع شوند.

 

 

دست‌ آخر هم نیروهای اسرائیلی آن ساختمان را بمباران کردند که ۲۳ نفر از اعضای خاندان مرا کشت. من در اثر بمباران زیر آوار گیر افتادم و سه روز را کنار نعش بی‌جان آن‌ها گذارندم. در هفت  ژانویه بالاخره من را زنده پیدا کردند. بیش از ۲۹ نفر از اعضای خاندانم در سه روز کشته و بسیاری دیگر مادام‌العمر مجروح شدند. ترکشی که هنوز احساسش می‌کنم در مغز من جا خوش کرده است و بعد از همه این سال‌ها تا امروز هم هنوز باعث خونریزی بینی، درد چشمان و گوش‌هایم و سردرد می‌شود.

هیچ انسانی نباید چنین مصیبت و خشونتی را متحمل شود، چه برسد به یک کودک. با این وجود اما، عملیات سرب گداخته به تنهایی جان ۱۴۰۰ نفر، از جمله بیش از ۳۳۰ کودک را گرفت. داستان من فقط داستانی دیگر مانند هزاران ساکن فلسطینی نوار غزه است و این حملات مرگبار علیه مردمان من تا به امروز ادامه داشته است.

یک دهه بعد، من و خانواده‌ام هنوز هم به مخالفت و مقاومت علیه ظلم و خشونت اسرائیل در سرکوب جامعه خود ادامه می‌دهیم. از ماه مارس سال گذشته، صدها هزار نفر از معترضان پشت حصارهای نوار غزه گرد آمده‌اند و زنجیره‌ای از اعتراضات به نام «راهپیمایی برای بازگشت عظیم» (Great Return March) را به راه انداخته‌اند. ما خواهان پایان این اشغال نظامی هستیم و می‌خواهیم به حقوق بنیادین مذکور در اسناد بین‌المللی دست یابیم؛ می‌خواهیم به خانه‌های خویش بازگردیم که اکثر فلسطینیان به زور از آن‌ها بیرون رانده شده‌اند.

علی‌رغم انکار متعدد هدف قرار دادن شهروندان غیرنظامی توسط نیروهای نظامی، اسرائیل به اعتراضات غیرمسلحانه به نحوی خشن واکنش نشان داده و بیش از ۲۵۰ نفر را کشته و بیش از ۲۷ هزار نفر را مجروح کرده است. یک دهه بعد از عملیات سرب گداخته، گلوله و بمب‌های اسرائیلی هنوز جوامع ما را از هم می‌پاشاند.

چرا هیچ دولت یا سازمانی که ادعای پاسداری از حقوق بشر دارد این جرایم را محکوم نمی‌کند؟ این سوالی است که من به ویژه از دولت بریتانیا دارم.

بریتانیا برای اولین بار رسما از دولت اسرائیل دعوت کرده است تا در بزرگ‌ترین نمایشگاه تسلیحاتی جهان، «نمایشگاه بین‌المللی تجهیزات دفاعی و امنیتی» که قرار است در ماه جاری میلادی در لندن برگزار شود، شرکت کند. این دعوت در تناقض است با داستان من، شهادت هزاران فلسطینی دیگر و گزارش کمیسیون تحقیق سازمان ملل در اوایل سال جاری میلادی که کشف کرد نیروهای اسرائیلی علیه معترضان غزه دست به خشونت شدید برده و طبق نقل‌قول مستقیم این گزارش ممکن است «جرایم جنگی علیه بشریت» مرتکب شده باشند.

با پذیرش شرکت‌های تسلیحاتی اسرائیلی که سلاح‌های خود را به عنوان «آزمایش شده در میدان جنگ» تبلیغ می‌کنند - در واقع آن‌ها را علیه  فلسطینیان ساکن غزه امتحان کرده‌اند-  دولت بریتانیا مستقیما در جرایم جاری دولت اسرائیل علیه ما، شریک است. جرایمی که توسط عمده‌ترین سازمان‌های حقوق بشری مستند شده‌است.

و این تنها نیمی از ماجرا است.

از زمان بمباران غزه در سال ۲۰۰۹، بریتانیا همچنین نرخ صادرات و واردات تسلیحات از اسرائیل را نیز افزایش داده است. تجارت تسلیحاتی اسرائیل با کشورهای مختلف موجب ادامه یافتن سرکوب نظام‌مند ما خواهد بود و کشورهایی نظیر بریتانیا مستقیما در سودجویی از آن سهیم هستند. به ما گفته شده است که طبق سیاست خود بریتانیا در زمینه صادرات تسلیحات، اگر این قانون به درستی اجرا شود، این کشور از فروش سلاح در مناطقی که خطر استفاده از آن برای نقض حقوق بشر یا نقض شدید قوانین بین‌المللی وجود دارد، منع خواهد شد.

 دولت بریتانیا همواره به زندگی فلسطینیان و یاد و خاطره آن‌هایی که به دست دولت اسرائیل کشته شدند، از جمله پدر و برادر عزیز خودم که جلوی چشمانم در کودکی پر کشیدند، بی‌اعتنا بوده است.

من از شهروندان بریتانیایی می‌خواهم همبستگی بین‌المللی خویش با فلسطینیان را از طریق پیوستن به صدها فعال حقوق بشر نشان دهند و علیه نمایشگاه بین‌المللی تجهیزات دفاعی و امنیتی آتی به اعتراض کنند. من همچنین از دولت بریتانیا می‌خواهم سریعا تحریمی دوطرفه تسلیحاتی بین بریتانیا و اسرائیل ایجاد کند و لغو آن را منوط به کناره‌گیری اسرائیل از اعمال خشونت علیه مردمان من نماید.

تعهد به حقوق بشر هیچ ارزشی ندارد اگر فقط در حد حرف روی کاغذ باقی بماند. دولت بریتانیا باید به سرعت اقدام کند تا به مشارکت خویش در سرکوب خشن فلسطینیان پایان دهد. نه فقط برای یادبود پدر و برادر من و تمام قربانیان بمباران‌های همیشگی اسرائیل علیه مردم ما، بلکه به خاطر پایان دادن به فجایع بیشتری که امروز هم علیه خانواده‌های دیگر اتفاق می‌افتد، درست مثل آنچه بر خود ما گذشت.

این داستان دست اول شخصی از اتفاقات ژانویه ۲۰۰۹ است. مقامات اسرائیلی همواره گفته‌اند که آن حمله پاسخ به موشک‌های فلسطینی شلیک‌شده به سمت اسرائیل بوده است. ارتش اسرائیل اعلام کرده است که در حال بررسی اتفاقات رخ داده در زیتون است.

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

https://www.independent.co.uk

© The Independent