درست پیش از تظاهرات گسترده روز شنبه در هنگ کنگ، سه قانونگذار و سه فعال برجسته بازداشت شدند. دوستان من، جاشوا وُنگ و اگنس چوُ در میان آنها هستند.
این یک انتقام سیاسی تحت لوای قانون برای بازداشت دو نفری بود که با نشان دادن شجاعت و دلاوری بسیار، عواقب بالقوه نافرمانی مدنی را پذیرفته بودند.
راهبرد دولت روشن است؛ قصد دارد این فعالان را به یک روند طولانی قضایی کشانده و احتمالا با نگاهداشتن آنها در بازداشتگاه برای ماهها تا فرا رسیدن زمان دادرسی، از شرکتشان در اعتراضهای آینده جلوگیری کند.
اما هم جاشوا و هم اگنس خاطرنشان کردهاند که از پیگیری قانونی وحشت ندارند و به مبارزهشان برای مردم هنگ کنگ ادامه خواهند داد. این حس ایثار بدون تردید موجب تقویت روحیه معترضان شده و حتی افراد بیشتری را ترغیب خواهد کرد تا به این جنبش متعهد بمانند.
این رشته بازداشتها، همچنین، بخشی از تلاشهای دولت برای خنثیکردن جنبش است. حزب کمونیست چین (سی سی پی) امیدوار است به محض بازداشت کسانی که به «رهبری» آن متهم شدهاند، از هم بپاشد و هویت «حامیان خارجی» پشت پرده آن، افشا شود.
چین، به عنوان بخشی از این راهبرد، کارزاری برای نشر اکاذیب به راه انداخت و با ایجاد صدها حساب کاربری جعلی در شبکههای اجتماعی تلاش کرد تا جنبش را بیاعتبار کرده و معترضان را افرادی شستوشوی مغزی شده بخواند که انگیزهشان را «نفوذ خارجی» و پول تعیین کرده است. با محکوم کردن فعالان به عنوان ماموران خارجی، (مقامات امنیتی) امیدوارند موج پیگیریهای قضایی، شهروندان «منحرف شده» را از اعتراض باز دارد و به جنبش پایان دهد.
این، اما، یک اعتقاد بیپایه است. از یک سو، ماهیت مشخصه جنبش را درک نمیکند که نه رهبر دارد نه هسته اصلی. در عین حال، اراده میلیونها شهروند آزاده و خلاق را نادیده می گیرد که حقیقتا خواهان آزادی و دموکراسی هستند.
راهبرد دولت در توسل به «ترور سفید» به روشنی شکست خورده است. بازداشتهای شرورانه، به جای ارعاب مردم، آنها را خشمگین و ترغیب کرده اقدامات دولت را به چالش بکشند. صدها هزار نفر به خیابانها ریختند. نیروهای پلیس، بار دیگر معترضان و حتی مردم عادی را بیرحمانه در ایستگاههای مترو و داخل قطارها کتک زدند. توسل یکجانبه به خشونت، بدون تردید یک دور عظیم دیگر از اعتراضات را برانگیخت.
به نظر میرسد راهبرد حزب کمونیست چین شکست خورده، اما هدفش همچنان روشن است؛ ۳۱ ام اوت روزی حساس به نظر میرسید؛ لحظهای برای فرستادن این پیام روشن به اعتراضهای آتی. چرا حساس؟ پاسخ آنکه، پنج سال پیش، کمیته دائمی کنگره ملی خلق، نهاد تصمیم گیرنده حزب کمونیست چین، ضمن انتشار توصیهنامه نگرانکنندهای موسوم به «توصیهنامه سفید ۸۳۱» در عمل، هرگونه روند دموکراسی در هنگ کنگ را رد کرد که به حرکت معروف «جنبش چتر» در سال ۲۰۱۴ جرقه زد.
این توصیهنامه، اگر اعمال میشد، به پکن اجازه میداد نامزدهای آینده رهبری هنگ کنگ را انتخاب کرده و مردم را از حقشان برای انتخاب آزاد رهبرشان محروم کند. اکنون، معترضان با برگزاری یک تظاهرات دیگر در همان روز خاطرنشان میکنند که این جنبش به یک مبارزه برای آزادی و خودمختاری هنگ کنگ بدل شده است.
شایعات بسیاری در جریان است که کَری لَم، رهبر هنگ کنگ، اعمال «قانون اضطراری» را برای خنثیکردن بحران، مد نظر قرار میدهد. این قانون به او اختیارات گستردهای برای سرکوب آزادی شهروند میدهد. در این میان، او میخواهد معترضان را به تور به اصطلاح مذاکراتی بیندازد که ثابت شده تنها حرف است، نه عمل.
اما ترکیب راهبردها، هرقدر حیلهگرانه، نمیتواند هسته اصلی جنبش را هدف قرار دهد. از نظر کری لم، «حل مساله» پایاندادن به این رشته اعتراضات است، اما برای معترضان، مساله اصلی تجاوز سیستماتیک به آزادی و خودمختاری هنگ کنگ است. اگر گفتوگوها با اصلاحات گسترده برای حل مسائل بنیادی در نظام سیاسی نباشد و به تقاضای معترضان پاسخ مثبت ندهد، تنها پوششی سطحی برای رژيم است. ما هیچ انگیزهای برای پیوستن به آن نداریم.
تهدید به اعمال «قانون اضطراری» هم احتمالا یک راهبرد برای ترساندن ماست. این قانون که در زمان استعمار تصویب شده، به کری لم اجازه میدهد با توسل به اختیاراتی وسیع، خودسرانه دست به بازداشت یا تبعید شهروند بزند یا اموال آنها یا شرکتهایشان را مسدود کند.
این برای موقعیت منحصر به فرد هنگ کنگ، به عنوان یک مرکز مالی بینالمللی، به منزله خودکشی است. این موقعیت، بر پایههای شهرت هنگ کنگ به عنوان یک مرکز خودمختار و مستقل از چین، برخوردار از حکومت قانون، شفافیت، انصاف و اصول حرفهای بنا شده است. اعمال «قانون اضطراری» موجب بیگانگی جامعه بینالمللی شده و شهرت جهانی هنگ کنگ را دفن خواهد کرد که بر شالوده «یک کشور، دو نظام» و «خودمختاری در درجات بالا» استوار است.
سقوط هنگ کنگ، به عنوان یک مرکز مالی بینالمللی، اقتصاد چین را تکان خواهد داد که خود امری مخاطرهآمیز است. هنگ کنگ برای اقتصاد چین، به ویژه در نظام مالی این کشور، حیاتی بوده و به عنوان پلی میان چین و جهان عمل کرده است. هنگ کنگ همچنان دروازهای مهم برای سرمایهگذاری خارجی در چین و ورود سرمایه چین به جهان است.
این به آن معنی است که چین هم به همین میزان از شرایطِ، در اصل، حکومت نظامی یا سرکوب بیرحمانه در هنگ کنگ، لطمه خواهد دید. شی جین پینگ خطر بزرگی میکند اگر تصمیم بگیرد کری لم منافع بلند مدت ملی را فدای ثبات کوتاه مدت هنگ کنگ کند.
درک طرز فکر و راهبرد پکن، روشنگر نقش ضروری فعالان جوانی چون جاشوا و اگنس است که به رغم ارعاب و سرکوب، همچنان به دفاع از آزادی و خودمختاری هنگ کنگ متعهدند. ما باید از آنها و بسیاری دیگر از معترضان گمنام حمایت کنیم.
راههایی که دولت هنگ کنگ برای سرکوبی آنها پیش گرفته، تنها شهروندان را خشمگینترکرده و آنها و جامعه بینالمللی را متحدتر میکند. جامعه جهانی میتواند با اعلام همبستگی با معترضان، تقبیح اقدامات خودکامه دولت، و نیز توسل به ابزار حقوق بینالملل برای حفاظت از خودمختاری هنگ کنگ، در این مبارزه کنار مردم بایستد.
© The Independent