چند هفته قبل از زمان تعیین شده برای آغاز دوره جدید مذاکرات هستهای در وین، پیامهای تهدید آمیزی میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران از یک سو و پیامهای مبهمی میان آمریکا و ایران از سوی دیگر تبادله شد. در این مدت تروئیکای اروپایی نیز تلاشیهایی به خرج داد، اما بدون این که موفقیت چندانی داشته باشد. روسیه هم با متحد ایرانی خود همسویی بسیاری نشان داد، ولی نه با لاتر از محاسباتی که ابر قدرت روسیه معمولا در برابر ابر قدرت آمریکا ملحوظ میدارد.
در این مدت آمریکا میزان تنشها را در منطقه خلیج فارس و دریای عمان کاهش داد و واکنش به حمله به پایگاه نظامی خود در تنف سوریه را به وقت مناسب دیگر موکول کرد. در ماجرای ترور نافرجام مصطفیالکاظمی نخست وزیر عراق و شوراندن مردم عراق توسط شبه نظامیان وابسته به جمهوری اسلامی ایران علیه نتایج انتخابات نیز، آمریکا کاملا دیپلماتیک برخورد کرد. در یمن هم پس از اینکه حوثیهای طرفدار ایران جنگها را شدت بخشیدند و به همسایه بزرگ عرب خود عربستان سعودی حملاتی انجام دادند، آمریکا در حالی که وضعیت را زیر نظر گرفته بود، به ابراز نگرانیهای معمول و سنتی اکتفا کرد. به همین ترتیب آمریکا از تشکیل حکومت تازه در لبنان ستایش کرد؛ حکومتی که بر اساس شروط متحدان جمهوری اسلامی ایران تشکیل شد و بر اساس تصمیم آنها در نطفه خنثی گردید.
البته روشن بود که واشنگتن برای بازگشت به توافق هسته (که با تصمیم دونالد ترامپ از آن بیرون شده بود) حاضر است هر کاری را انجام دهد. از این جهت تمام فشارهای ایران را تحمل کرد. ایران در نخست بازگشت به مذاکرات را به تأخیر انداخت و پس از آن تلاش ورزید تا پیش شرطهای خود را بر مذاکرات تحمیل کند. علاوه بر آن، جمهوری اسلامی ایران حمله تویتری را نیز علیه آمریکا راه اندخت که در آن از متحدان و وابستگان خود در منطقه نیز بهرهبرداری کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
البته در این مدت آمریکا در زیر فشار همپیمان خود اسرائیل، به گزینههای دیگری نیز اشاره میکرد، اما هیچ کار عملی در راستای آن گزینهها انجام نداد و دروازه را برای میانجیگری تروئیکای اروپایی و آژانش بینالمللی انرژی هستهای باز گذاشت. چنانچه رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی هستهای برای همین هدف به تهران سفر کرد، هرچند سفرش نتیجه امیدوار کنندهای در پی نداشت.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران بازگشت به مذاکرات و احیای برجام را به برداشته شدن کامل تحریمها مشروط کرده و مذاکره در باره برنامه موشکی و گسترش نفوذش در کشورهای همسایه را نمیپذیرد. البته روشن نیست که مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران تا چه اندازه بر سر دو مورد اخیر پا فشاری خواهند کرد، اما عدم همکاری جدی تهران با هیئت آژانس که مسئولیت نظارت بر برنامه هستهای را بر عهده دارد، گمانهزنیها را نسبت به نیت تهران برای دستیابی به بمب هستهای، افزایش داده است.
وال استریت ژورنال گزارش میدهد که تهران به گروسی در سفر اخیرش معاملهای را پیشنهاد کرده که بر اساس آن، تهران به مسئولان آژانس اجازه میدهد وارد تأسیسات هستهای کرج شوند و در مقابل آژانس تحقیقات در باره مواد هستهای کشف شده در ایران در سال ۲۰۱۹ را به گونه جزئی به تعلیق در میآورد. اما از مواضع گروسی پس از سفر اخیر بر میآید که مذاکراتش در تهران پیشرفتی نداشته و توجهی به پیشنهاد یاد شده صورت نگرفته است. از این رو کشورهای اروپایی، جمهوری اسلامی ایران را از فریبکاری در موضوع هستهای بر حذر داشته اند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران برای این کشورها حساب باز کرده و میخواهد آنها را با انگیزه سرمایهگذاری در ایران، در کنار خود داشته باشد.
روز دوشنبه ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، دوره هفتم مذاکرات پس از ماهها توقف در وین از سر گرفته شد، اما از مواضع اخیر ایران چنین بر میآید که نتیجه مثبتی در پی نخواهد داشت، اما اگر چنانچه مداخلات جمهوری اسلامی ایران در کشورهای عربی در مذاکرات گنجانیده نشود و جلوی این مداخلات گرفته نشود، چه مذاکرات به نتیجه مطلوب برسد و چه به شکست انجامد، برای اکثریت ملتهای عرب منطقه فرقی نمیکند.
این در حالی است که اسرائیل هم حق خود را برای حمله نظامی به جمهوری اسلامی ایران در صورت پیشرفت آن در برنامه هستهای، محفوظ میدارد و هم از آمریکا میخواهد برای توافقی تلاش کند که بتواند از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای، جلوگیری کند. اسرائیل در این روزها لهجه خود را تندتر کرده و از آماداگی برای جنگ با جمهوری اسلامی ایران سخن میگوید. آویو کوخاوی رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اظهار داشت: «ارتش اسرائیل در حال افزایش آمادگیها برای حمله احتمالی به تأسیسات هستهای ایران است». همچنان بنی گانتز وزیر دفاع اسرائیل تأکید کرد: «اسرائیل هرگز به ایران اجازه نخواهد داد که به برتری نظامی آن در منطقه خللی وارد کند». افزون بر آن در هفتههای گذشته چندین رزمایش فشرده میان ارتش اسرائیل و متحدانش در منطقه صورت گرفته است.
در مقابل جمهوری اسلامی ایران هم به تهدیدهای خود برای درهم کوبیدن اسرائیل و نابود کردن آن از صفحه هستی ادامه داده است. هر چند تهدیدهای ایران در طول ۴۰ سال گذشته با اشکال مختلف تکرار شده که در یکی از آنها زمان نابودی اسرائیل تنها هفت و نیم دقیقه بر آورد شده است. اما در تازهترین اظهارات ژنرال امیر علی حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه پاسداران تأکید کرد: «مقامات رژیم صهیونیستی میدانند که آنها می توانند آغازگر جنگ باشند ولی پایان کار با ما است؛ پایان این کار نابودی رژیم صهیونیستی است و اگر بهانه ای دست ما بدهند، دیگر بعد از این دوره را نخواهند دید و قطعا نابودی آنها به لحاظ تاریخی جلو خواهد افتاد».
البته از زمان افشا شدن برنامه هستهای ایران تا کنون تبادله تهدیدها میان ایران و اسرائیل ادامه یافته است. این روند در اثنای گفتوگوهای هستهای، بعد از امضای برجام، پس از خروج آمریکا از برجام و در جریان گفتوگوهای مجدد برای احیای برجام، کما کان جریان داشته است. در این مدت اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان بزرگترین دشمن خود قلمداد کرده و در چارچوب استراتژی «جنگ میان جنگها» نیروهای ایرانی در سوریه را همواره هدف قرار داده است. همچنان اسرائیل با تمام نیرو برای به محاصره کشیدن جمهوری اسلامی ایران، تحرکاتی را در سطح منطقه و جهان به راه انداخته که ایجاد روابط رسمی با شماری از کشورهای عربی آسیب دیده از دستاندازیهای ایران، از آن جمله است. اما اسرائیل در عین حال به پایمال کردن حقوق مردم فلسطین، اشغال سر زمین آنان و جلوگیری از تشکیل دولت مستقل فلسطینی نیز ادامه داده است. در واقع حملات اسرائیل به ایران بعد دیگری نیز دارد؛ یعنی چنین مینماید که اسرائيل میخواهد به بهانه دشمنی با ایران، سرکوب کردن مردم فلسطین و سر باز زدن از گفتوگوهای جدی با فلسطینیان برای دستیابی به صلح و ثبات را سر پوش بگذارد.
در مقابل جمهوری اسلامی ایران نیز بازی مشابهی را پیش میبرد و به بهانه دفاع از فلسطین و بر افراشتن پرجم دشمنی با اسرائیل، پروژه مذهبی خود را در جهان عرب توسعه میدهد، سیطره خود را بر چهار پایتخت عربی روزبهروز گستردهتر میکند و شکاف در صفوف فلسطینیها را بزرگتر میسازد. شکافی که ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در دیدار اخیر خود با محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین در مسکو، از آن به عنوان بدترین ضربه به پروژه میهنی فلسطینیان یاد کرد و آن را مانع اصلی راه حل مشکل فلسطین و دستیابی به صلح پایدار میان اعراب و اسرائیل دانست.
صرف نظر از نتایج گفتوگوهای وین، تغییر زیادی در روابط کشورهای منطقه و در نقشهای بازیگران عمده در منطقه نخواهد آمد؛ اسرائیل همچنان پرچم دشمنی با جمهوری اسلامی ایران را بر افراشته نگه خواهد داشت و به ترساندن منطقه از خطرات ایران ادامه خواهد داد، تا در سایه آن ستمی را که بر مردم فلسطین تحمیل میکند، بپوشاند. از سوی دیگر ایران نیز پرچم دفاع از فلسطین را کما کان بر دوش خواهد کشید، تا در سایه آن پروژه توسعهطلبانه خود را در شرق جهان عرب و در شبه جزیره عربستان گسترش دهد. البته این یکی از ابعاد چالشها در منطقه است که موجبات نگرانی، بیثباتی و تنش را در آن به وجود آورده است.
© IndependentArabia