هفته مد لندن: لباس‌های پفی در مرز تازه‌ای قرار گرفتند

به‌نظر می‌رسد هیچ معیاری برای دیوانگی طرح‌های ریچارد مالون در کلکسیون بهاره تابستانه‌اش وجود نداشته است

Niklas HALLE'N / AFP

در چهارمین روز هفته مد لندن، فضای حاکم در خارج از دفیله‌ها، خستگی مفرط بود. بعد از یک آخرهفته برنامه فشرده و شب زنده داری در مهمانی‌ها، مقدار مصرف کافئین به‌شدت افزایش یافته و آنا وینتور (سردبیر ووگ بریتانیا) دیگر تنها کسی نیست که در داخل ساختمان عینک آفتابی می‌زند.

اما به‌رغم افت هیجان، دوشنبه‌های هفته مد لندن، همواره مملو از اوج دفیله‌های مد است. در این روز، بزرگ‌ترین برندهای مد بریتانیا از جمله «بِربِری»، «جی دبلیو اندرسون» و «کریستوفر کِین» شرکت دارند.  

نخست به «رکساندا» بپردازیم که با رنگ‌های سرخ، نارنجی و صورتی پر رنگ به صبح بارانی و سرد لندن جان بخشید. این طراح اهل صربستان به خاطر دادن صندلی‌های ردیف اول به دختر هشت ساله‌اش و تمام همکلاسی‌های کلاس چهارم او، امتیاز گرفت، و تصادفا یونیوفورم‌های چهارخانه این کودکان اوج مد امسال است.

 


به دنبال شوی رکساندا، تمام جمعیت به تماشای دفیله «اِردِم» رفت که در آن طرح‌های دوره ملکه ویکتوریا در تکنی کالر عرضه شد.

«ریچارد مالون» در بعد از ظهر دوشنبه کلکسیونی از گونه‌گونی با مدل‌هایی از هر سن – که سخت مورد نیاز بود ـ عرضه کرد. جای تاسف است که تنها چند تن از دیگر طراحان ابتکار او را دنبال کردند و سایرین همچنان طرح‌هایشان را بر بدن‌های بسیار جوان و بسیار لاغر نشان دادند. این یکی از موارد رنجش از صنعت مد است.

اما برگردیم به لباس‌ها که کمتر از کسانی که آن‌ها را نگاه می‌کنند، خسته هستند. 

کلام جاری در این فصل مد «انرژی لباس بزرگ» (بی دی ای) است که در دامن‌های باله «ریچارد کوئین» دیده می‌شود که آنقدر بزرگ است که می‌تواند مردم را به طرفی پرتاب کند، و آنقدر پولک و سنگ دوزی دارد که چشم را می‌زند. برای کسانی که با این روند آشنا نیستند، «بی دی ای» با طرح‌های «مالی گادارد»، طراح بریتانیایی شروع شد که دامن تور ( مثل دامن بالرین‌ها) را برای نخستین بار ابداع کرد. این دامن با فیلم «کشتن ویلانل (نوعی شعر) ایو» معروف شد. 

رکساندا

برای چند ثانیه به‌نظر آمد کلکسیون رکساندا با هوا همخوانی می‌کند. آسمان بالای گالری «سِرپِنتاین» گرفته بود و صدای جُنی میچل که ترانه «حالا هر دو طرف» را می‌خواند فضایی غم‌زده و هماهنگ با صبح بارانی دوشنبه به‌وجود آورده بود.

نخستین طرح‌ها با شانه‌های افتاده، بلوز و شلوارهای سرهم، و پیراهن‌های شل و افتاده در سایه‌هایی از رنگ ابرها عرضه شد که گاه با تک رنگی از بژ روشن می‌شد.

اما به قول ترانه گروه راک «دِت کَب فور کیوتی»، «اگر از نبود رنگ در اینجا ناراحتید، لطفا نگران نباش عاشق، واقعا مملو (از رنگ) است.» در واقع ظرف چند دقیقه، رنگ‌های آرام تبدیل به توده‌ای از درخشش شدند. یک شنل قرمز اینجا، تافته صورتی کمرنگی آنجا... ناگهان رنگ‌های تازه با سرعت نور روی صحنه آمد.

در حالی که رنگ‌ها شکفته می‌شدند، پارچه‌ها هم تغییر کردند. دامن‌های نازک، آستین‌های بسیار گشاد، مهمان‌هایی از جمله شنید بِرک، و لورن سانتو دومینگو ممنون بودند که در چند دقیقه اول خود را برای دیدن این پنجاه سایه خاکستری (اشاره به فیلمی به همین نام) آماده کرده‌اند.

اِردِم

دفیله «اردم» دیر شروع شد. آنقدر دیر که وقتی بیلی پورتر از روی محل رژه مدل‌ها آمد تا خودش را به صندلی‌اش برساند، برخی از مهمانان تصور کردن کلاه بره قرمز و کت ژاکاردش آغاز شوی این طراح کانادایی است. اما دید «مورالی اوغلو» نسبت به بهار و تابستان ۲۰۲۰کاملا متفاوت بود.

صدای پرندگان مهمانان را از فضای باغ کوچک به دنیای دیگری برد؛ دنیایی که از تینا مودوتی، هنرپیشه متوفی ایتالیایی که به سیاست رو آورده بود الهام گرفته شده بود. داستان لباس‌های مودوتی، به گفته «اردم»، پیراهن‌های پر شکوه دوره ویکتوریاست با یقه‌های بالا، بردروزی‌های پیچیده و گل‌های روی کاغذ دیواری.

کلاه‌های لبه دارو دستکش‌های تا بالای آرنج، تصویر یک زن متشخص از لابلای تاریخ – مثل ادیت وارتون در کلاس نقاشی کودکان است.

ممکن است رنگ‌های زرد تخم مرغی و قرمز پررنگ به سلیقه کسانی که بیشتر به طرح‌های کلاسیک اردم عادت دارند نزدیک نباشد (آیا دوشس کمبریج لباس چین دار فیروزه‌ای می‌پوشد؟)، اما این کلکسیون برای آن‌ها نیست. این برای مودوتی است و او به طرح‌های دراماتیک علاقه داشت. یا بنا به یادداشت‌های این دفیله:« او لباسی را به تن کرد تا احساس کند آن کسی است که قرار است باشد.»

ریچارد مالون

به‌نظر می‌رسد هیچ معیاری برای دیوانگی طرح‌های ریچارد مالون در کلکسیون بهاره تابستانه‌اش وجود نداشته است.

گوشواره‌های هندسی نقره‌ای با سبز سربازی معرف عدم لطافتی بودند که با جوراب‌های زیر زانوی دخترانه و موهای بافته شده قدری نرم‌تر به نظر می‌رسیدند. چاک‌های لباس‌ها در نقاط عجیبی قرار گرفته بودند: روی شانه‌ها، بعضی روی سینه – و نقش‌های پیچ در پیچ قرمز روی ران‌های مدل‌ها کشیده شده بود. 

تورهای چین دار با الهام از گوئن استفانی در دهه ۹۰، روی پارچه‌ها دوخته شده بود سبز نعنایی و قرمز پر رنگ، رنگ‌های اصلی این کلکسیون بودند. 

تمایل مالون به فرم در آخرین لباس‌های دفیله معلوم بود: لباس‌های غیر متعارف که آنقدر گشاد و حجیم و با ساختار سیمی دوخته شده بودند که تقریبا تا نزدیک بینی کسانی که در ردیف اول نشسته بودند می‌رفت. کسی که چنین لباسی را به تن کند، نمی‌توان به بدنش رسید. از آن گذشته کمتر دری در لندن پیدا می‌شود (که این لباس‌ها از آن عبور کند). اما شوی مالون اگر عملی نبود دستکم چشمگیر بود. 

ریچارد کوئین

شوی ریچارد کوئین آغاز خوبی نداشت. همه چیز تاخیر داشت و بالاخره بعد ۳۵دقیقه نفس نفس زدن در خارج از یک سالن ورزش در شرق لندن (انتخاب عجیبی برای محل شو) بنظر می‌رسید برخی از مدعوین محل را ترک کردند. اما تا آخر عمرشان از این تصمیمشان پشیمان خواهند بود یا دستکم برای چند ساعتی. کوئین می‌داند چطور شو به راه بیندازد. 

وقتی درهای آهنی سرانجام باز شدند، ارکستر لندن سمفونیک و کُر باخ از مهمانان استقبال کردند که البته شاید هردو به قدری زمان برای آماده شدن نیاز داشتند. مدعوین آرام گرفتند و شکایت‌ها خیلی زود تبدیل به صدای تحسین شد.

بیلی پورتر در لباسی که گویی از فیلم جادوگر آز آمده مستقیما در ردیف اول قرار گرفت و هِیمیش بُلز، از مجله ووگ آمریکا با موهای بلوند نقره‌ای و کت و شلوار چهارخانه در کنار او نشست.  دکوراسیون مجلل، سالن مملو از افراد سرشناس و لباس‌ها در هماهنگی با هردو بود.

لباس‌ها با طرح گل‌های درشت و جوراب‌های از سر آن‌ها عرضه شد. بعضی از آن‌ها با بالاتنه‌های لاستیکی و بعضی دیگر با کناره دوزی‌ها  پَر همراه بود. روبان‌های عظیم روی بالاتنه‌هایی دوخته شده بود که آستین‌های پفی بسیار بزرگ و دامن‌های از جنس گاز و تور آن را همراهی می‌کرد. بعضی از این لباس‌ها آنقدر مستعد آتش گرفتن بودند که با نگرانی مراقب بودم جایی در اطراف شعله کوچک آتش نباشد.

ارین اُکانر، مدل با سابقه مد دوبار روی صحنه آمد: یکبار در یک لباس سیاه پف دار با نقش رز قرمز و یکبار در یک لباس ساده صورتی پررنگ. اما فینال شو بود که اشک برخی و صدای تحسین برخی دیگر را در آورد. 

معمولا طراحان مد در پایان دفیله مدل‌هایشان را روی صحنه رژه می‌دهند تا مدعوین آخرین نگاه را به لباس‌ها بیندازند. کوئین با فرستادن گروهی کودک در لباس‌های فرشتگان و ژاکت های پَر دوزی شده کلاه دار همه را شگفت زده کرد. لحظاتی بعد، مدل‌های شو زیر بارانی از کاغذ رنگی روی صحنه به آن‌ها پیوستند.

دفیله ریچارد کوئین با صدای گروه کُر باخ که سرود ملی بریتانیا را خواند به پایان رسید.  سال گذشته، ملکه انگلستان درردیف اول شوی ریچارد کوئین حضور یافت. و بالاخره ریچارد کوئین در میان کف شدید مدعوین با لبخند مردی ظاهر شد که می‌داند ارزش صبر کردن دارد.

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

www.independent.co.uk/life-style/fashion/london

© The Independent

بیشتر از مُد و زیبایی