خیابان خاطرهانگیز لالهزار بیش از ۶۰ سال است که در قبضه لوستر و لوازم الکتریکی فروشیها قرار دارد؛ با این حال خاطرات مردم تهران از این گذر معروف همچنان با کافهها، تماشاخانهها و سینماهای قدیمی گره خورده است؛ پس از تغییر کاربری لالهزار، این خیابان همیشه در اختیار یک صنف نبود؛ روزگاری تنوع محصولات الکتریکی و برقی در آن بیشتر بود و بهمرور لوسترفروشان یا آنطور که خود میگویند «روشنایی فروشان» در این راسته خاطرهساز دست بالا را پیدا کردند.
بازار لوستر و روشنایی فروشی تهران تا چند سال پیش محل رقابت سه نوع کالا بود: لوسترهای ساخت ایران که از نظر کیفیت با برخی از نمونههای خارجی برابری میکردند، لوسترهای وارداتی از اتریش، ایتالیا و فرانسه که بیشتر کریستالی و کلاسیک بودند و اخیرا لوسترهای فانتزی و مدرن که از چین وارد میشدند.
در این بازار، حرف اول را ذائقه مشتری میزند؛ به همین دلیل تا دو سه سال پیش اگر به لالهزار میآمدید، بیشتر ویترینها در اختیار لوسترهای مدرن و مینیمال (شیک و در عینحال ساده) بود؛ لوسترهایی با طرحهای انتزاعی که با نمونههای کلاسیک و کریستالی و چند شاخهای قدیمی که در خانه اکثر ایرانیها میدرخشیدند، آشکارا متفاوت بودند؛ اما امروز وضعیت بازار به طور کامل تغییر کرده و در دو سال گذشته، ذائقه خریدار ایرانی بهسرعت به سمت همان الگوی کلاسیک و قدیمی متمایل شده است؛ لوسترهایی بزرگ و چندشاخه که بسته به مقیاس خانه و توان مالی خریدار شمایلی متفاوت دارند.
این روزها دیگر نمونههای اروپایی در بازار کمتر موجودند و بیشتر محصولات متعلق به سازندگان ایرانیاند. این مسئله سبب شده است بسیاری از مغازهها بر شیشههای ویترین خود برچسب «تولید داخل» نصب کنند.
با وجود اینکه بازار روشنایی بیشتر در اختیار تولیدات داخلی است، گرانی قیمتها کاملا محسوس است. سادهترین نمونه لوستر کلاسیک از سه تا پنج میلیون تومان قیمت دارد و گاه بعضی مشتریان برای لوسترهای خاص رقم باورنکردنی چند ۱۰۰ میلیون تومان را هم پرداخت میکنند.
یکی از فروشندگان لوستر کلاسیک در واکنش به تعجب ما از قیمت ۱۲۰ میلیون تومانی یک لوستر بزرگ کریستال در ویترینش میگوید: «لوسترهای چندشاخهای و کریستالی اگر کریستال آن واقعا وارداتی باشد، همیشه در همین محدوده قیمت بودهاند؛ خود من هشت سال پیش لوستری به قیمت ۲۴۰ میلیون تومان فروختم.»
چنین قیمتی هشت سال پیش معادل بهای یک دستگاه آپارتمان در نقاط مختلفی از تهران بود. نمونه لوسترهایی با این قیمت بیشتر در فیلمها و سریالهای تاریخی و در کاخها و عمارتها دیده میشدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
لوسترهای بزرگ و بلند که برای سقفهای بالای سه متر طراحی شدهاند، گرانقیمتهای بازارند. اینکه آیا هنوز هم در تهرانی که در تصرف آپارتمانهای کوچک با سقفهای کوتاه است، امکان نصب چنین لوسترهایی وجود دارد، سوالی است که پاسخی ساده دارد: بله کاخویلاها و خانهباغهای مجلل تهران از شمال تا غرب و در مناطق خوشآبوهوای اطراف این کلانشهر کم نیستند.
یکی از فروشندگان در این مورد میگوید: «بیشتر این نمونههای بزرگ و بلند در لابی هتلها و مجتمعهای تجاری نصب میشوند. هرچند دارندگان خانههای ویلایی و مجلل هم از خریداران این نمونههایند.»
مسئله تغییر ذائقه مشتری ایرانی از مدلهای مدرن و ساده و مینیمال به سمت این مدلهای کلاسیک و شلوغ بحثی است که بیشتر فروشندگان بازار به آن اذعان دارند؛ هرچند دلایلی که ذکر میکنند متفاوت است. یکی از فروشندگان تاکید دارد: «طراحی دکوراسیون منازل از سمت طراحی فرانسوی که مینیمالتر است، به سمت طراحی ایتالیایی و قدیمی سوق پیدا کرده است. حتی مدلهایی که قجری شناخته میشوند هم در بازار رونق گرفتهاند. شاید دلیل این امر میل به لوکس بودن باشد؛ چون مدلهای کلاسیک نسبت به مدلهای ساده و مدرن تجملیترند.»
یکی دیگر از فروشندگان به نکته جالبی اشاره میکند: «اتفاقا بسیاری از فروشندگان جدید و خریداران متعلق به نسل جوانتر این مدلها را مدرن مینامند. یعنی به دلیل دوباره مد شدن طرحهای شلوغ کلاسیک گمان میکنند که اینها مدرناند. در حالی که اکثر این طرحها بازطراحی شده همان الگوهای قدیمی رایج در خانه ایرانیاند.»
یکی از معدود فروشندگان طرحهای مدرن و ساده به نکته دیگری میپردازد: «موضوع این است که طرحهای مدرن و ساده و انتزاعی بیشتر از چین وارد میشدند و با کاهش واردات، سازندگان ایرانی قدرت رقابت بیشتری پیدا کردند. باید در نظر داشت از قدیم هم تولیدات ایرانی بهخصوص در بحث بدنه، از نظر کیفیت همسطح نمونههای اروپایی بود. با کاهش واردات و افزایش سهم تولیدات داخلی بازار به طور طبیعی، در اختیار نمونههای کلاسیک قرار گرفت.»
البته نباید فراموش کرد بازار لوسترفروشان لالهزار بازاری مرکزی در این حوزه است و شما اگر در سطح شهر و مجتمعهای تجاری به سراغ فروشندگان دکوراسیون منزل بروید، هنوز میتوانید مدلهای مدرن با طراحیهای ساده را پیدا کنید؛ مدلهایی که این روزها بیشتر از منازل در کافهها و مغازهها دیده میشوند.
اینکه با برگشتن ذائقه خریدار ایران به سمت مدلهای کریستال، آیا هنوز هم واردات این کالا پیشگام است، موضوع دیگری است که در بازار به چشم میآید. با توجه به بالا رفتن قیمت ارز، واردات کریستال اروپایی به میزان فاحشی افت کرده است. از سوی دیگر، توان سازندگان ایرانی در ساخت نمونههای داخلی از بحث بدنه فراتر رفته و در بحث کریستال و شیشه و حباب لوستر نیز رقابتی شده است. موضوعی که میتوانست در این بازار حتی فرصت صادرات را هم فراهم کند؛ اما به گفته رئیس تعاونی لوسترسازان، «با وجود اینکه کیفیت و تنوع لوسترهای ایرانی در حد کالاهای اروپایی و قیمت آن در حد کالای چینی است، ترکیه کالای بدون برند را از ایران میخرد و به نام خود به اروپا صادر میکند. سهم ایران از گردش مالی روشنایی دنیا کمتر از یک درصد است. اما چین به دلیل تنوع و ایتالیا و فرانسه به دلیل مدلهای خاص، بالادست ایران قرار دارند و سایر کشورها بیشتر مصرفکنندهاند. این در حالی است که اگر ایران جزو سه کشور برتر در صادرات لوستر باشد، باید حداقل ۳۳ درصد از این بازار را به خود اختصاص دهد. لازم است دلایل پایین بودن صادرات بررسی شود. در صورت تامین زیرساختها، ایران میتواند به همین سهم ۳۰ درصدی برسد.»
با این حال در همین بازاری که مغازهدارانش برچسب ساخت ایران به شیشه میزنند، هنوز هم مشتری ایرانی که قدرت خرید بالایی دارد، لوسترهای وارداتی اروپایی را ترجیح میدهد. یکی از مغازهداران میگوید: «بیشتر محصولات بازار بدنه تولید داخل دارند و بحث واردات در حوزه کریستال و حباب است. مثلا لوستری در مغازه ما هست که تمام کریستالهایش از اتریش وارد شدهاند. قیمت این لوستر هشت شاخه ۴۲ میلیون تومان است که با کریستال ایرانی قیمت آن ۵۰ درصد ارزانتر است. تا سالهای پیش، مشکل تولیدات داخلی افت شفافیت بدنه و تغییر رنگ بود که امروز دیگر چنین مشکلی در محصولات ایرانی نیست، ولی در بحث کریستال، هنوز تفاوت کیفیت دیده میشود.»
نمونههای پرطرفدار کلاسیک روشنایی بسته به تعداد شاخه و بهاصطلاح خود فروشندگان «پر بودن» کار، قیمتی متفاوت دارند. یکی از نمونههای شاخص موجود در این بازار لوستر بسیار بزرگ است که «مدل درباری» نامیده میشود و ۶۰۰ میلیون تومان قیمت دارد؛ لوستری که فروشنده با آن بهعنوان کالایی عتیقه برخورد میکند و حتی اجازه عکس گرفتن از آن را نمیدهد.
البته چنین روشناییهایی سهم هر خانهای نیستند و در عمارتهای مجلل «ازمابهترانی» که در شمال شهر تهران و لواسانات برپا شدهاند، جلوهگری میکنند.
لالهزاری که روزگاری شبهایش با چراغ سینماها، کافهها و تئاترها روشن بود، در این سالها، روز و شباش زیر نور مغازههای روشناییفروشی پرتعداد برق میزند؛ هرچند با توجه به افزایش قیمت انواع لوستر در بازار، سهم بسیاری از ایرانیها از این خیابان نورانی تنها حسرت است.