هرچند پس از پایان جنگ جهانی دوم، قدرتهای تاثیرگذار جهانی و کشورهای بزرگ اروپایی پیوسته در تلاش برای وضع قوانین و محدودیتهای بودند تا از وقوع تنش و درگیری بین ابرقدرتها جلوگیری کنند و نگذارند اروپا بار دیگر به میدان جنگهای رقابتی تبدیل شود، اما حمله روسیه به اوکراین تمامی تلاشهای انجام شده را بر باد داد و جهان در آستانه جنگ جهانی سوم قرار گرفت.
تهاجم روسیه به اوکراین در کمتر از یک هفته نظم جهانی را برهم زد، توازن ژئوپلیتیکی را دگرگون کرد، مسکو را در انزوا و تنفر قرار داد، کشورهای غربی را در برابر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه متحد و جهان را با خطر جنگ هستهای روبهرو کرد.
به گفته الی وین، تحلیلگر گروه مطالعات اوراسیا «تهاجم روسیه به اوکراین این امید و آرزو که اروپا در دوران پس از جنگ سرد از یک جنگ بزرگ در امان باشد را بر باد داد». طرفهای بسیاری ازجمله ایالات متحده، اتحادیه اروپا، ناتو و حتی دبیرخانه سازمان ملل متحد، تهاجم روسیه به اوکراین را نقض آشکار اصول نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم دانستند و با اعمال ممنوعیتهای اقتصادی بیسابقه، تحریمهای مالی علیه پوتین، سرگئی لاوروف و افراد ثروتمند نزدیک به کرملین، بستن حریم هوایی به روی هواپیماهای روسی و حذف این کشور از مسابقات بزرگ ورزشی، واکنش جدی و سریعی به حمله روسیه به اوکراین نشان دادند.
در همین راستا، سارا کرپس، استاد دانشگاه کرنل در ایالات متحده میگوید: «روسیه به یک کشور منفور تبدیل شده است و تصور اینکه چگونه میتواند دوباره حیثیت و جایگاه خود را در تعاملات بینالمللی بهدست آورد، بسیار دشوار است.»
او در اواخر سال ۲۰۱۹ و با اشاره به افزایش اختلاف و ناسازگاری بین اعضای پیمان ناتو و سوءمدیریت دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق ایالات متحده که ناتو در دوران حکومتش شاهد آشفتگی بسیاری شده بود، گفت که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به دلیل روابط متشنج دو طرف اقیانوس، در وضعیت «مرگ مغزی» قرار گرفته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با روی کار آمدن جو بایدن در اوایل سال ۲۰۲۱، او درصدد عادیسازی روابط با متحدان ناتو برآمد، اما درعینحال سعی کرد که ناتو بخشی از نبرد نفوذ راهبردی با چین باشد. متحدان ناتو از این پیشنهاد ابراز نگرانی کردند و رویارویی با چین را خارج از حیطه مسئولیت ناتو دانستند بهویژه اینکه دلیل اصلی تشکیل ناتو در آغاز جنگ سرد میان شرق و غرب برای دفاع و حمایت از اروپا بود و واشینگتن تعهد کرده بود که با توانایی هستهای که دارد از قاره کهن در برابر تهدید اتحاد جماهیر شوروی محافظت میکند.
اکنون با شروع بحران اوکراین، ناتو با توجه به نقش اصلی و تاریخی خود در تلاش برای مقابله با مسکو است. به همین دلیل، الی وین معتقد است که «تهاجم روسیه به اوکراین باعث تقویت وحدت ناتو و همبستگی مجدد روابط فرا آتلانتیک شده است.» او افزود که ادامه درازمدت این «انسجام» و ایجاد رویکرد مشترک برای مهار روسیه را نمیتوان تضمینشده دانست.
ژان مونه، اقتصاددان سیاسی و دیپلمات فرانسوی معتقد بود که اروپا «با بحرانها ساخته شده است» و ساختار سیاسی آن حاصل راهحل این بحرانها است. اکنون با گذشت بیش از چهار دهه از مرگ این سیاستمدار بزرگ که یکی از «بنیانگذاران» اتحادیه اروپا به شمار میرود، وضعیت کنونی اروپا، دیدگاه او را در عمل ثابت میکند. تهاجم روسیه به اوکراین روند گامهای غیرعادی برای افزایش قدرت دفاعی ۲۷ کشور عضو ناتو را تسریع کرد و کشورهای اتحادیه اروپا در اقدامی بیسابقه و تاریخی، نیم میلیارد یورو را برای ارائه تسلیحات و حمایت نظامی به اوکراین اختصاص دادند.
آلمان با تحویل سلاحهای مرگبار به کییف به منظور مقابله با روسیه، تصمیمی اتخاذ کرد که در تاریخ معاصر این کشور بیسابقه بود و تحول عظیمی را در سیاست خارجی آلمان رقم زد. افزون بر آن، اولاف شولتس، صدراعظم آلمان برای نخستین بار درصدد تقویت نیروی نظامی برآمد و ۱۰۰ میلیارد یورو برای نوسازی سیستم دفاعی کشور اختصاص داد و قرار است بیش از ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی را در حوزه دفاعی سرمایهگذاری کند. حتی کشورهای مانند سوئد و فنلاند نیز تصمیم گرفتهاند از اوکراین در برابر روسیه حمایت مسلحانه انجام دهند.
کشور سوئیس نیز برای نخستین بار سیاست بیطرفی خود را کنار گذاشت و ایگنازیو کاسیس، رئیسجمهوری سوئیس اعلام کرد که بیطرفی «به معنای بیتفاوتی نیست». سوئیس که مرکز مالی جهانی است و تا چند هفته پیش میزبان نشستهای دیپلماتیک آمریکا و روسیه برای جلوگیری از بروز تنش و درگیری بود، گزینه پیوستن به تحریمهای اقتصادی گسترده اتحادیه اروپا علیه روسیه را انتخاب کرد. البته سوئیس تنها کشوری نبود که اصل بیطرفی را کنار گذاشت، بلکه آنچه فنلاند و سوئد انجام دادند نیز آنها را بیش از هر زمان دیگری برای پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی نزدیکتر کرده است.
درحالیکه کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و سنگاپور جبهه متحدی را در برابر تهاجم روسیه به اوکراین تشکیل دادهاند، کشورهای دیگری مانند چین، هند و ونزوئلا برخلاف فشارهای سیاسی آمریکا از محکومیت روسیه خودداری کردند.
درنتیجه، میتوان گفت که با تشدید جنگ در اوکراین، نظم جهانی و روابط بینالملل دچار دگرگونی و سردرگمی بیسابقهای شده است و توازن قدرتی که تا چند هفته پیش در جهان حکمفرما بود، عملا در حال تغییر و تحول است و در سایه بحران اوکراین دشوار است که آینده نظم جهانی و سرنوشت روابط بینالملل را بتوان پیشبینی کرد.