هیچ چیز مثل سفر به آمریکا نمیتواند به شما نشان بدهد چقدر سیاستهای کشور کوچک اروپایی شما بی اهمیت است. وقتی وارد نیویورک شدم، تازه از سه سال گزارش در مورد برگزیت آزاد شده بودم: در میان اتاق خبر ایستاده بودم که نتایج رفراندوم (برگزیت) اعلام شد، و مدت کوتاهی پس از آن، در ساعت چهار صبح در میان باران خودم را به اداره رساندم تا به پیامد انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا بپردازم. برای من، هردو فاجعه بار بود – اما برگزیت در سطحی شخصی دردناک بود. خوشحال بودم که وارد آمریکا میشوم و خودم را وقف پوشش دادن به سیاستهای مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ و تعاملهای حزب دموکراتیک میکنم؛ این برایم یک فُرجه بود.
در طول ۹ ماهی که در آمریکا اقامت داشتهام، کشورم (بریتانیا) دستخوش ناآرامیهای سیاسی گستردهای بوده که خبر آن را عمدتا از طریق سیل پیامهای وحشت زده دوستان و افراد خانوادهام در ساعات غیرمعمول شبانه روز میگرفتم. وقتی بوریس جانسون به نخست وزیری رسید، برایم ضربهای تکان دهنده بود. یاد دروغها و حقههای دو سال پیش میان او و مایکل گُو (در حال حاضر وزیر کابینه در امور محیط زیست) افتادم و از خودم پرسیدم آیا موفق خواهد شد؟ این که او خلاف تمام محاسبات موفق شد، و این که برای من مهم بود در حالی که تلویزیونهای آمریکا به آن بی تفاوت بودند، و این که شهروندان نیویورک اذعان داشتند که نمیدانند نخست وزیر بریتانیا کیست – دستکم نیمی از اوقات – و این که اپلیکیشن بی بی سی در تلفن من بدون وقفه اخبار (جانسون) را پخش میکرد، به من این احساس را داد که یکی از تنها تماشاگران علاقمند به این تئاتر سیاسی حاشیهای هستم.
در این هفته، دیوانعالی بریتانیا حکم کرد که توصیه جانسون به ملکه بریتانیا برای تعطیل پارلمان به مدت پنج هفته پیش از ضرب العجل برگزیت، غیرقانونی بوده است. در صحبت با همکارانم در بریتانیا، روشن بود که موضوع را بسیار جدی گرفتهاند (حتی تا جزئیاتی از جمله گل سینهای که یکی از قضات به سینه زده بود). اما تنها تعداد اندکی از همکاران آمریکایی من از این خبر اطلاع داشتند، هرچند نشریه نیویورک تایمز مقاله مفصلی در مورد آن منتشر کرده بود. این خبر حتی آنقدر مهم به نظر نرسید که در شوهای صبح رسانهها مطرح شود. چند نفری پرسیدند: «این به معنی آن است که برگزیت اتفاق نخواهد افتاد؟» و درمقابل پاسخ منفی من شانههایشان را بالا انداختند و گفتند: «وقتی واقعا اتفاقی افتاد، خبرم کن».
بیرحمانه است، اما این ارزیابی اوضاعی است که در آن هستم. حکم دیوانعالی برای یک جزیره کوچک خبر بزرگی بود، اما هیچگونه اهمیت بینالمللی نداشت. برگزیت، با اهمیت بالقوهاش برای تکان دادن تجارت جهانی و اثراتش بر ارزش برابری پوند، برای آمریکاییها جالب است (هرچند وقتی یک دو نفر کانادایی در شهر تورنتو از شما سر یک لیوان آبجو میخواهند «اوضاع را خیلی خلاصه و کوتاه» بگویید، تعجب میکنم. وقتی سه سال تمام زیر و روی چیزی را پوشش دادهاید، چه پاسخی دارید بدهید؟) اما، حکم دادگاه در مورد تعطیل پارلمان فرق دارد.
اینجا در آمریکا، وقتی خبر حکم دیوانعالی بریتانیا پخش شد، ما در حال کار روی واکنش به اتهامات مربوط به این بودیم که دونالد ترامپ در عمل به رئیس جمهور اوکراین گفته بوده در مقابل کمکهای (مالی) آمریکا از او میخواهد کارهای خلاف پسر «جو بایدن» رقیب احتمالی او در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ را افشاء کند. چند ساعت بعد، نانسی پلوسی، اعلام کرد که به نیابت از حزب دموکرات، روند استیضاح رئیس جمهور را آغاز میکند. پیش از آن دموکراتهای میانه رو – از جمله پلوسی – همواره از استفاده از واژه «ا....» (استیضاح) خودداری میکردند چون معتقد بودند ممکن است در مبارزات انتخابات آتی ریاست جمهوری به ضررشان تمام شود. اما چه واکنش دیگری میتوان نشان داد وقتی یک خبرچین در محترمترین دستگاه اطلاعاتی دنیا در مورد (کارهای) رهبر کشور ابراز نگرانی عمیق میکند؟ در این بُعد خبری، کمتر کسی نگران آن است که آیا نمایندگان پارلمان بریتانیا در لندن برای چند هفته بیشتر در میان خود درباره برگزیت شور خواهند کرد یا نه.
مثل من، بوریس جانسون در حال حاضر در نیویورک است، و پیش از بازگشت زود هنگام به لندن برای پاسخ به سئوالات فوری در پارلمان، در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد حضور دارد. او روز سه شنبه صبح با دونالد ترامپ دیدار کرد، و من کنفرانس خبری مشترکشان را با علاقه دنبال کردم. ترامپ ظرف هفت دقیقه چهار بار به نخست وزیر بریتانیا به عنوان «دوست من، بوریس» اشاره کرد، و طبق معمول گزافه گوییهایش، از «چهار برابر کردن حجم تجارتمان» و معاملات دیگر حرف زد. اما روشن بود بوریس، در شرایطی که به او توصیه شده بود مراقب تصویری که از خود میدهد باشد، میخواست فاصله خود را با رئیس جمهور آمریکا حفظ کند. او صحبت دونالد ترامپ را که میگفت نمایندگان تجارتی دو کشور خود را برای «دیدارهای فراوانی» آماده میکنند، قطع کرد و گفت:«باید همیشه به خاطر داشته باشیم که سازمان بهداشت عمومی (بریتانیا) برای فروش نیست». هربار ترامپ از او به عنوان دوست شخصیاش نام میبرد، با ناراحتی لبخند میزد و در صندلیاش جابجا میشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جانسون در پاسخ به سئوال یک خبرنگار آمریکایی که آیا او در ارتباط با حکم دیوانعالی، کنارهگیری خواهد کرد، با احتیاطی که معمول او نیست، ضمن اشاره به این که هرچند «کاملا (با حکم دادگاه) مخالف» است، گفت: «اما، ما در کشورمان به قوه قضاییه احترام میگذاریم». به همین گونه، وقتی ترامپ با همان برخورد دوستانهاش به بوریس گفت او هم با دیوانعالی آمریکا مشکل داشته اما نهایتا «پیروز شدیم دیوارمان را گرفتیم (اشاره به ایجاد دیوار حائل در مرز میان ایالات متحده و مکزیک) آنچه میخواستیم به دست آوردیم»، و افزود «مطمئنم برای شما هم همینطور خواهد شد»، بوریس به تندی گفت: «ما روی موفقیتمان حساب نمیکنیم» و تکرار کرد: «ما به تصمیم دادگاه احترام میگذاریم».
بازهم، وقتی ترامپ از جانب جانسون در مقابل سئوال خبرنگاری که پرسید آیا او استعفا خواهد داد، گفت: «این سئوالی زننده از طرف یک خبرنگار آمریکایی است»، بوریس گفت: «انصاف بدهیم، فکر میکنم این سئوالی است که بسیاری از خبرنگاران بریتانیایی میپرسیدند». روشن بود جانسون مواظب است پرزیدنت آمریکا را نرنجاند، اما در عین حال در انظار عموم، میان خود و ترامپ تفاوت قائل شود. در حال حاضر او نمیتواند به سیرک ضد رسانهای «اخبار جعلی» بپیوندد یا بیش از این به «ترامپ بریتانیا» مشهور باشد. در کنار رئیس جمهور آمریکا که مسئله اوکراین را به عنوان نکتهای بی اهمیت خواند - از گفتن آن بیزارم - اما جانسون یک رهبر وزین بنظر میرسید.
اما در یک مرحله، ترامپ برای همه کشور سخن گفت. او در پاسخ به این که در لحظه شنیدن حکم دیوانعالی بریتانیا چه واکنشی داشته است، شانههایش را بالا انداخت و گفت: «هیچ واکنشی نداشتم» و افزود: «از بوریس پرسیدم، و او گفت این تنها یک روز دیگر کاری است». پس از ماهها فراز و نشیب در ماجرای برگزیت، حتی رویدادی مثل وارد شدن پای دیوانعالی بریتانیا به آن، موجب بروز واکنش چندانی در میان آمریکاییها نمیشود. این هرج و مرجی است که اکنون از دید دیگر کشورها روند معمول در بریتانیا تلقی میشود. این که این پدیده برای آینده ما چه مفهومی دارد، موضوع یک مقاله دیگر است.
© The Independent