حمدالله محب از آن افرادی است که بخت همراهشان است و یکشبه، از خاک به افلاک میرسند. زمانی که محمد اشرف غنی، خود را در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۴ نامزد کرد، حمدالله محب بهتازگی از دانشگاه برنل بریتانیا در رشته فناوری اطلاعات دکترا گرفته بود. او پیشتر از آن، مدیر بخش فناوری اطلاعات دانشگاه آمریکایی در افغانستان بود و همیشه میان لندن و کابل در رفتوآمد بود. حضور او در ستاد انتخاباتی محمد اشرف غنی، نخستین تجربه او در عرصه سیاست بود و انتخاب اشرف غنی بهعنوان رئیسجمهوری دولت وحدت ملی، محب را وارد چرخه کار سیاسی در ردههای نخست دولت جمهوری کرد.
انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴ با تقلب گسترده و افتضاح بزرگ همراه شد. عبدالله عبدالله و اشرف غنی که دو نامزد پیشتاز این انتخابات بودند، هردو ادعای پیروزی داشتند. ماهها طول کشید تا آرای انتخاباتی چندین بار شمارش شوند، اما در نبود یک سیستم دقیق و درست، این کار بینتیجه ماند. در نهایت، جان کری، وزیر خارجه وقت آمریکا، به کابل رفت و با تلاش فراوان، دولت وحدت ملی را بنا کرد. کابینه میان اشرف غنی، رئیسجمهوری، و عبدالله عبدالله، رئیس اجراییه، بهطور مساوی تقسیم شد. در تقسیم قدرت، سفارت افغانستان در واشنگتن به اشرف غنی رسید و او نیز حمدالله محب را به این ماموریت فرستاد. محب تا پیش از آن، تنها تجربهاش فعالیت در زمینه امور اجتماعی و سیاسی، رهبری یک انجمن مهاجران مقیم اروپا در لندن و کار در ستاد انتخاباتی اشرف غنی بود. انجمنی که محب در لندن تاسیس کرده بود بیشتر برای برگزاری عیدهای مسلمانان، برگزاری مراسم فاتحه برای درگذشت متنفذان و حمایت از دانشجویان افغان در دانشگاههای اروپایی بود.
اشرف غنی که همواره ادعا میکرد برای افغانستان برنامه دارد و رقبای سیاسیاش بهویژه عبدالله عبدالله را به بیبرنامگی متهم میکرد، از اینکه یک جوان ۳۲ ساله و مدیر بخش فناوری اطلاعات یک دانشگاه را بهعنوان سفیر افغانستان به واشنگتن اعزام کرده بود احساس افتخار میکرد. او شعار میداد که به جوانان باور دارد و در اداره دولت افغانستان از جوانان استفاده میکند.
حمدالله محب، با کمک لیل محب، همسر آمریکاییاش، که از چند سال قبل در امور افغانستان کار میکرد، توانست ارتباطهای خوبی با وزارت خارجه، سنا و سیاستمداران آمریکایی برقرار کند. او همچنین تشکیلات سفارت افغانستان در واشنگتن را زیر و رو کرد و حلقهای از جارچیها را برای تبلیغ فعالیتهایش و همچنین حمایت از برنامههای اشرف غنی و تبلیغ علیه رقبای او در واشنگتن تشکیل داد. او بهعنوان سفیر افغانستان، در واشنگتن حضور داشت، اما بیشتر برنامههای تبلیغاتی و رسانهای دفتر اشرف غنی را همچنان مدیریت میکرد. اشرف غنی در میان حلقه گستردهای از مشاورانش به سخنان دو نفر بیش از همه اهمیت میداد: حمدالله محب، سفیر جوان و تازهکار و اسکات گوگنهایم، دوست قدیمی و مشاور آمریکاییاش.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حمدالله محب از اوت ۲۰۱۵ تا اوت ۲۰۱۸، سفیر افغانستان در واشنگتن بود. شامگاه ۲۵ اوت ۲۰۱۸، خبر ناگهانی استعفای حنیف اتمر از سمت مشاور شورای امنیت ملی افغانستان منتشر شد. تا آن زمان، اتمر یکی از قدرتمندترین مردان در کابینه اشرف غنی بود و دفتر او چهارراه قدرت در کابل نامیده میشد، اما تنشهای سیاسی میان اتمر و غنی، در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۹ بالا گرفته بود. اتمر استعفا و غنی را به هدایت افغانستان به سمت نابودی متهم کرد. چند ساعت پس از انتشار استعفای اتمر در رسانهها، خبر دیگری از آدرس دفتر اشرف غنی پخش شد: «دکتر حمدالله محب، به حیث مشاور شورای امنیت ملی افغانستان آغاز به کار کرد.» محب در پیامی گفت این مسئولیت را در یک مقطع بحرانی به عهده گرفته است و برقراری امنیت در سراسر افغانستان در اولویت کارهای او خواهد بود.
اینگونه بود که طی سه سال، یک مرد جوان با پشتوانه حمایت سیاسی شخص اول مملکت، از مسئولیتی که در یک دانشگاه خصوصی بهعنوان مدیر بخش فناوری اطلاعات داشت، به حلقه نخست تصمیمگیرندگان مملکتی غرق در بحران رسید. حمدالله محب، در دفتر شورای امنیت ملی افغانستان، نیز زودتر از همه خانهتکانی کرد و از دوستانش در سراسر دنیا برای کار دعوت کرد. محب که درکی از پیچیدگیهای کار سیاسی در جامعه بهشدت سنتی و جنگزده افغانستان نداشت، تنور تنشهای قومی و سیاسی را گرمتر کرد. او با استفاده از برخی از چهرههای نظامی و سیاسی میان اقوام، آنها را علیه رهبران سنتی مانند عبدالرشید دوستم، محمد محقق، عبدالله عبدالله، کریم خلیلی و حکمتیار شوراند. تلاش محب در ادامه اعتقاد غنی به انزوای رهبران سیاسی و جوانسازی دولت بود، اما روشی که در پیش گرفته شد، به انزوای اشرف غنی، افزایش تنشهای قومی، تضعیف دولت و در نتیجه تقویت طالبان منجر شد.
اقدام دیگر حمدالله محب، سخنرانیهای تند و احساساتی علیه پاکستان و برخی دیگر از کشورها بود. او بارها با سخنرانیهای آتشین علیه پاکستان که همواره در افغانستان خریدار دارد، توجهها را در رسانهها و فضای مجازی به خود جلب کرد. در آخرین مورد، او در ماه مه ۲۰۲۱ و چند ماه قبل از فروپاشی دولت، به ننگرهار در مرز با پاکستان سفر کرد و علیه سران دولت پاکستان سخنان تندی گفت. برای مثال، او گفت: «تاریخ پاکستان جعلی است و این کشور هیچ چیزی برای افتخار ندارد.» شاهمحمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان، در پاسخ به محب گفت خون او و هموطنانش از این سخنان به جوش آمده است. در پی این تنش، پاکستان به دولت افغانستان اطلاع داد که رابطهاش را با دفتر شورای امنیت ملی افغانستان که آن را محب رهبری میکرد، قطع میکند. یک بار دیگر هم در اوایل ۲۰۱۹، حمدالله محب در حاشیه نشست سازمان ملل متحد در نیویورک و در جریان مذاکرات آمریکا با طالبان، در صحبت با رسانهها گفت خلیلزاد قصد تصاحب قدرت در افغانستان را دارد و میخواهد با تشکیل دولت موقت، خودش در راس آن قرار بگیرد. این سخنان وزارت خارجه آمریکا را خشمگین کرد و باعث شد مقامهای وزارت خارجه آمریکا، تماسهای خود را با او قطع کنند. در حالی که دولت افغانستان در پرتگاه قرار داشت، حمدالله محب، با سخنان انقلابی و آتشین، تلاش میکرد از خودش چهره نترس و وطنپرست ارائه کند. او در داخل افغانستان، رهبران سنتی را علیه اشرف غنی شوراند و در خارج از افغانستان، آمریکا، پاکستان و شماری دیگر از کشورها را در برابر دولت وقت افغانستان قرار داد.
در هفتههای آخر حاکمیت جمهوری که همه چیز یکی پس از دیگری از دست میرفت، حمدالله محب طرحی را ریخت که سقوط دولت افغانستان را سرعت بخشید. او تحت عنوان تغییر شیوه جنگ، پس از خروج نیروهای خارجی، برنامهای را طراحی کرد که بر اساس آن، تمامی نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان، باید از روستاها و نواحی دوردست عقبنشینی میکردند و برای دفاع از شهرها بسیج میشدند. استدلال محب این بود که با قطع کمکهای نظامی ناتو و آمریکا از ارتش افغانستان، جنگ در نواحی دوردست میزان تلفات و آسیبپذیری را افزایش میدهد، بنابراین، تمرکز باید روی دفاع از شهرها باشد. ظاهرا او باور داشت که دفاع از شهرها و سپردن شهرستانها و روستاها به طالبان، به عمر دولت جمهوری میافزاید. دفتر شورای امنیت ملی، از اوایل ژوئن ۲۰۲۱، به همه واحدهای نظامی در شهرستانها و نواحی دوردست، دستور عقبنشینی به مراکز شهرها را صادر کرد. این طرح حمدالله محب، پس از توافقنامه آمریکاییها با طالبان که نزدیک به ۶۰۰۰ زندانی این گروه را از زندانها آزاد کرد، دومین و مهمترین لطف در حق طالبان برای پیشروی و قدرت گرفتن بیشتر برای تصرف سراسر افغانستان بود. طالبان تا اوایل اوت، به جز پنجشیر و کابل، شهرستانهای همه ولایات را بدون درگیری تصرف کردند.
در ۱۵ اوت ۲۰۲۱، حمدالله محب، بهدلیل تماسهایی که با خلیلالرحمان حقانی داشت، از هجوم طالبان به دروازههای شهر کابل و پایان یافتن جمهوری در افغانستان مطمئن شد. او صبح آن روز، برنامه فرار اشرف غنی و بیش از ۵۰ تن از همکاران نزدیکش را از کابل ترتیب داد. محب در ماه دسامبر ۲۰۲۱، در شهر واشنگتن حضور داشت و در مصاحبه با صدای آمریکا گفت: «خروج اشرف غنی از افغانستان، صددرصد به سود افغانستان تمام شد.» اشرف غنی نیز بعدتر از آن، در ماه ژانویه ۲۰۲۲، در مصاحبه با بیبیسی گفت تصمیم خروج از افغانستان را نداشت و تحت فشار همکارانش بهویژه حمدالله محب، به این کار وادار شده است. محب گفت اگر اشرف غنی از افغانستان خارج نمیشد طالبان او را مانند دکتر نجیب، رئیسجمهوری سابق افغانستان، اعدام میکرد.
حمدالله محب، اکنون در بریتانیا زندگی میکند و با طی کردن این مسیر از ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱، به نامی بهشدت نفرتانگیز در میان مردم افغانستان تبدیل شده است. محب، عصر روز چهارشنبه ۲۱ مه، در انجمن آکسفورد سخنرانی کرد. هنگام حضور او در محل سخنرانی، شماری از افغانهای ساکن بریتانیا، او را با شعارهایی همچون «خیانتکار» و «سارق پول مردم افغانستان» همراهی کردند. یکی از کسانی که از نزدیک با محب همکلام شد و از او فیلم گرفت، به او گفت: « شنیدم از پول مردم افغانستان خانه جدید خریدی، تبریک میگویم.» ویدیوهایی که از سخنرانی محب در فضای مجازی منتشر شدند او را پراضطراب نشان دادند. در داخل سالن سخنرانی نیز خانمی به نام سمیه تورا، از او پرسشهایی در مورد تسلط طالبان بر افغانستان و به سرقت رفتن داراییهای مردم پرسید. محب در پاسخ به او گفت در سقوط دولت افغانستان شماری از رسانهها دخیل بودند. او با نام بردن از طلوعنیوز افزود که این رسانه در روزهای آخر جنگ با طالبان، پیوسته در مورد تسلیم شدن و شکست نیروهای امنیتی گزارش پخش میکرد و این کار باعث شد تا سقوط دولت تسریع شود.
اینگونه است که نام حمدالله محب، در ذهن بسیاری از افغانها، یادآور یک خیانت بزرگ است. خیانتی که خودش را از خاک به افلاک کشاند، اما یک مملکت با بیش از ۳۵ میلیون انسان را به خاک و خون کشید.