حسین جنتی، شاعر خوشذوقی که اوایل خرداد ماه برای چند روزی به زندان افتاده بود، در اینستاگرامش خبر تایید حکم شش ماه زندانش را منتشر کرد.
آقای جنتی یکشنبه ۱۲ خرداد ماه از سوی اطلاعات سپاه اصفهان احضار و بازداشت شد. حکم بازداشت او از سوی بازپرس دادسرای شهر اصفهان و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» صادر شد. او اما زندان طولانی را تجربه نکرد و بعد از آنکه چهار روز را در زندان گذراند، پنجشنبه ۱۷ خرداد با تودیع قرار کفالت و تامین وثیقه موقتا آزاد شد.
اکنون و بعد از گذشت سه ماه از آن تاریخ، او روز شنبه ۱۲ مهرماه در اینستاگرامش از حکم نهایی دادگاه خبر داد و نوشت «رای دادگاه تجدیدنظر اصفهان صادر شد و ظاهرا من باید برای تحمل ششماه حبس به زندان اصفهان بروم».
پیش از آن او در روز ۱۳ تیرماه در اینستاگرامش نوشت: پروندهی اصفهان چندروز پیش «مختومه» اعلامشد اما نمیدانم به چه دلیل دوباره با همان اتهام «تبلیغعلیهنظام» در شعبه یک دادگاه انقلاب اصفهان گشوده شده است» و اشاره کرد که«صبح روز دوشنبه (هفدهم تیرماه) برای محاکمه به اصفهان» خواهد رفت».
آقای جنتی که تاکنون اطلاعات دقیقی از جزییات پروندهاش منتشر نشده است، روز ۲۴ تیرماه با نمایش تصویری مات در صفحه اینستاگرامش بخشی از رای دادگاه بدوی خود را برجسته و منتشر کرد که در آن آمده بود «نامبرده به اتهام تبلیغ علیه نظام به تحمل ششماه حبس تعزیری محکوم شده است».
اعتراض او به رای دادگاه بدوی هم از قرار ثمری نبخشید و در نهایت دادگاه تجدید نظر حکم دادگاه اولیه را تایید و آن را برای اجرا ابلاغ کرده است.
در ماده ۱۶ قانون مجازات اسلامی آمده که «تعزير ، تاديب و يا عقوبتی است كه نوع ومقدار آن در شرع تعيين نشده و بنظر حاكم واگذار شده است از قبيل حبس و جزاي نقدي و شلاق كه ميزان شلاق بايستي از مقدار حد كمتر باشد».اکنون و با چنین حکمی که قابل تبدیل هم نیست، به نظر میرسد اگر دخالتی از سوی مقامات بالا صورت نگیرد آقای جنتی باید خود را برای شش ماه حبس آماده کند.
سه ماه قبل که او بازداشت و به فاصله سه روز آزاد شد در اینستاگرامش به منبعی اشاره کرد که به گفته خودش «نمیدانم چهکسی از کجا و چطور تماس گرفته بود با مسئولان، که ناگهان ساعت دوازدهِ شبِ روزِ تعطیل مرا خواستند و بسیار دوستانه، دلسوزانه و به شدت پیگیر و مصمم، ترتیبِ آزادی موقت مرا با وثیقه دادند» او همان شاعری است که سال ۱۳۸۹ در شب شعری نزد آیتالله خامنهای ابیاتی خواند که مورد تشویق هم قرار گرفت.
به نظر میرسید که همین نگاه خوشبینانه سبب شده بود تا او گمان برد بخشی از هسته سخت قدرت دست بالاتری دارد که سریع دستور آزادیاش را صادر کردند و آن را به گفته آقای جنتی و به نقل از بازداشتکنندگان چیزی ندانستند و به یک گمان بد دوستانه «تعبیر کردند» و وعده دادند که «تحقیق خواهند کرد، حرفخواهیم زد و به وعدهی الهی حل خواهد شد».
اکنون اما به نظر میرسد آن تحقیقات انجام شده و بهزعم نوشته شاعر نه تنها پرونده مختومه نشد، که دادگاه بدوی و تجدیدنظر هم بهسرعت تشکیل و رای هم صادر شد.
چرا پرونده مختومه نشد؟
تا قبل از بازداشت حسین جنتی او شاعری بود در طراز شاعران دیگر که حساسیتی برنمیانگیخت، اما پس از آنکه فایل ویدئویی از آن شعر معروفش با عنوان «از زبان مومیایی» به حوزه عمومی راه یافت و بازتابهای فراوانی پیدا کرد، طبیعی است که نهادهای امنیتی به اشعار او حساسیت بیشتری نشان دهند. به خصوص که این شعر تعریضی بود به مومیایی رضاشاه و در همان شعر شاعر به مقایسه نحوه حکومتداری رضا شاه و دوره جمهوری اسلامی نشسته بود و مخاطب را به این باور میرساند که رضاشاه(مومیایی) در حال انتقال این آگاهی است که اتفاق خاصی نیفتاده است و از یک حکومت با استبداد سلطنتی به حکومتی با استبداد دینی پرتاپ شدهاید.
ایرانیا! در این شبِ بیدَر چگونهای؟
از ظالمی به ظالمِ دیگر چگونهای؟!
ای خسته از تعفّنِ شاهانِ سلطهور!
حالی در این فضای معطّر چگونهای!
ای شانهات سبک شده از رنجِ تاج و تخت!
امروز زیرِ پایهی منبر چگونهای؟!
قاعده چنین دستگیریهایی این است که متهم بعد از کمی دلالت و نصیحت و توجه دادن میبایست از کار خود یا ابراز پشیمانی کند و یا از تکرار و استمرار آن رفتار تن زند. اما از پستهای بعدی اینستاگرامی حسین جنتی هیچ یک از این دو گزاره استخراج نمیشود و او شمشیر تیز انتقاد را به جان رفتارهای مختلف مسئولان در سطوح مختلف انداخته است.
در فاصله آزادی او از بازداشت موقت تا زمان تایید حکم دادگاه تجدید نظر او به شکل مرتب در اینستاگرام خود مطلب ارسال و تقریبا سویههای انتقادی اشعارش را حفظ کرده است. برخی از این مطالب کلی و با عکسهای تزیینی است. مانند مطالبی که به بهانه واقعه کربلا، همراه عکسهایی از مراسمهای عزاداری این ایام، در کنار اشعاری تک بیتی یا چند بیتی آمده است.
نه در میدانِ تیغ و تیر و آهن، راویان گیجاند...
که در آن حُجرههای مرتجع، تفسیرِ دینَت کُشت!
الا ای "بیشاز اینها" شرم میآید مرا کانشب،
به بویِ گندمِ رِی، کمترینی از کمینَت کُشت!
از آن ساعت به خیلِ مومنانِ قوم شکدارم،
که در آن ظُهر، هرکس کُشت درحالِ یقینَت کُشت!
به قولِ روضهخوانان اعتباری نیست، چون ایشان،
یکی در گوشهی گودال، وآنیک پُشتِ زینَت کُشت!
در مقابل برخی از فرسته(پست)های او به شکل مستقیم تعریضی به یک مقام مسئول دارد که نمونه آن فرستهای است که در آن روضهخوانی روحانی رئیسجمهور در هیات قرار داده شده و غزل زیر هم پای همان فرسته آمده است غزلی که نگاه انتقادی به روزضهخوانیها مربوط به امام سوم شیعیان دارد که هدفهای اصلی او همانند آزادگی و ظلمستیزی را رها کردهاند و به لب تشنه و مشک سوراخ شده تکیه دارند.
یکتَن شُکوهِ رزمِ تورا شایگان نگفت
شایستهی تو آنچه که بایِست، آن نگفت!
هرکس که رفت بر سرِ منبر بهنامِ تو،
جز نالههای العطشت داستان نگفت!
تا اشکِ خلق را به در آرَد زِ چشمِ خشک،
جز مشکِ آن سوارِ ابرقهرمان نگفت...
اعتراض پس از دریافت حکم
در متنی که حسین جنتی بعد از دریافت حکم قطعی، در اینستاگرامش منتشر کرده، دو نکته جلب توجه میکند. نخست توصیه پدرش که به ضربالمثلی و حکایتی معروف مبتنی است و دوم پینوشتی که بر نوشته خود آورده است.
آقای جنتی مینویسد خبر تایید حکم را تلفنی به پدرم گفتم، گفت: «خدا از سلطانمحمود بزرگتر است»*… یدالله فوق ایدیهم.
در پینوشت آقای جنتیآمده است:
۱_من هیچگونه بیماری روحی و روانی ندارم.
۲_اهل دعوا و درگیری فیزیکی نیستم.
۳_قصد خودکشی ندارم.
۴_ کشورم را دوست دارم و در این مدت با وجود امکان خروج و مهاجرت از کشور خارج نشدم و نخواهم شد.
۵_خدا از سلطان محمود بزرگتر است.
بندهای اول تا چهارم نشان میدهد که او به زندان رفتنش را مسجل دانسته و میخواهد به افکار عمومی و البته بیشتر مسئولان زندان و بازجویان، این پیشآگاهی را بدهد که شرایط زندان را میشناسد و با روایتهای بدرفتاری با زندانیان از پیش آشناست.
هنوز خبری از رفتن او به زندان منتشر نشده است اما با توجه به حکم قطعی بعید است که اتفاق خاصی رخ دهد اگر چه در ساختار قوه قضاییه ایران هیچ چیزی بعید نیست.