بدتر از ترزا می؛ بوریس جانسون نمیخواست این مقایسه صورت بگیرد، اما رای اعتمادی که به او دادند، بدتر از رای اعتماد می بود که البته او نیز در سال ۲۰۱۸ «برنده» شد. جانسون اکثریت حامیان خود و بیش از ۴۰ درصد کل حزب پارلمانی را از دست داده است. با وجود اینکه از قبل کلی لاف زد که حتی یک رای هم کافی است، میدانست که باید با اختلاف قاطع آرا پیروز شود و حالا میداند که اینطور نیست.
پیروزی با ۲۱۱ رای در مقابل ۱۴۸ رای، جایی در میانه منطقه خاکستری است؛ نه بردی قاطع و نه باخت. این همان نتیجهای است که کهیر استارمر میخواست: یعنی نگه داشتن جانسون بالای آب، اما زیر آب رفت و دارد به آرامی غرق میشود. چه کسی میداند که نخستوزیر پیش از رفتنش، دیگر چه آسیب بیشتری میتواند به اعتبار حزب محافظهکار وارد کند؟
تمام داستانهای مربوط به بیرحمی حزب محافظه کار را دور بریزید. وقتی نمیدانید که همدستهای توطئهگرتان چه در سر دارند، بیرحم بودن کار سادهای نیست. اداره سیستمی که در آن در جهت موافق یا مخالف رهبر حزب، کارزار نامهنویسی پنهان برای راهاندازی یک رایگیری انجام میشود، دشوار است. اگر نمایندگان مجلس میدانستند که نتیجه چه میشود، شاید طور دیگری رای میدادند. بنابراین ممکن است بیرحم باشند و تصمیم بگیرند بلافاصله از شر نخستوزیر خلاص شوند.
همینطور هم شد؛ تعدادی که به او رای دادند آنقدر بود که بتواند بماند و [قدرتش] را بازیابد. این نتیجه با بیرحمی مغایر است؛ تمایل به زخمی کردن و نه کشتن و نتیجهای که نشاندهنده وجود تفرقه و مردد بودن این حزب است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برآیند کار این است که نخستوزیر به کارش ادامه میدهد: اما سنگینی آن ۱۴۸ رای عدماعتماد او را عقب میکشد. میداند که دوباره دنبالش میآیند و میداند که با این وضع، رای اعتماد بعدی در ۱۲ ماه آینده، حمایتی نامحسوس برای او خواهد بود. اگر می به عنوان آخرین ترفند از سر استیصال برای به نتیجه رساندن توافق برگزیت از طریق مجلس عوام، پیشتر استعفای خود را اعلام نکرده بود، کمیته ۱۹۲۲ در عرض چند ماه بعد از رای اعتماد می، آن را برای خلاص شدن از شر او نابود میکرد.
هم جانسون و هم شکنجهگران او قربانی زمانبندی بد شدند. مخالفان او این رای اعتماد را درست زمانی راه انداختند که اجماع برای برکناری او درحال شکل گیری بود، اما به نتیجه نرسیده بود.
اجماع بر سر اینکه اکنون جانسون اکنون مایه دردسر حزب محافظهکار است به سرانجام نرسید، اما به هر دو حزب اصلی کشیده میشود. یوگو (YouGov) امروز یک نظرسنجی از اعضای حزب محافظه کار منتشر کرد که نشان داد اکثریتی اندک خواهان ابقای جانسوناند، اما بیشتر تمایل داشتند به این فکر کنند که با رفتن او، حزب در انتخابات بعدی عملکرد بهتری خواهد داشت. پس وفاداری در حزب محافظه کار مدرن کاملا از بین نرفته است.
به همین ترتیب، گفتوگوی امروز با نمایندگان حزب کارگر شگفتانگیز بود- از آنجا که با روزنامهنگاران در وست مینستر یکی شدند، چون آنها هم مثل ما تماشاچی نمایش محافظهکاراناند- که وقتی صداقت پیشه میکنند، اعتراف میکنند که طرفدار ماندن جانسوناند. اعضای حزب محافظه کار و نمایندگان حزب کارگر موافقاند که: حزب محافظه کار در انتخابات بعدی با رهبری متفاوت عملکرد بهتری خواهد داشت، بدون آنکه بدانند [آن فرد] چه کسی ممکن است باشد.
برخی از نمایندگان حزب کارگر میگویند که حس میکنند فارغ از هر نتیجهای، خصومت در حزب محافظه کار برای آنها خوب است و فایده دارد؛ اما اگر مجبور شوند بین ماندن و رفتن جانسون یکی را انتخاب کنند، مایلاند به این فکر کنند که حفظ او بهترین گزینه است.
جانسون در سال جاری، حرفهایی زد که حزب کارگر میتواند در مواد تبلیغات انتخاباتی خود از آنها بهره بگیرد. نه فقط پوستر اناچاس «به چشمانش نگاه کنید و به او بگویید هرگز قوانین را زیر پا نمیگذارید» بلکه تمام چیزهایی که نمایندگان محافظهکار در آستانه رای اعتماد درباره نخستوزیر گفتند. همین امروز یک نماینده محافظهکار داشتیم، حتی اگر آن نماینده جان پنروز بود که لقب پرسروصدای قهرمان مبارزه با فساد را داشت و آن را امروز صبح رها میکرد، میگفت که نخستوزیر حقیقت را به مجلس نگفت. پیش از آن، جسی نورمن، وزیر اخیر، جانسون را متهم کرد که «تلاش میکند عناصر یک سیستم ریاستجمهوری حکومتی را وارد کند» و گفت که این کشور نمیتواند «دو سال آیندهاش را با سرگردانی و آشفتگی به دلیل بحثهای بیپایان شما و رهبریتان به باد بدهد».
و پس از آن نادین دوریس، وزیر کابینه، از جرمی هانت که اکنون آشکارا دشمن نخستوزیر است، از نظر شخصی و سیاسی انتقاد کرد. این سطح از اختلاف داخلی در یک حزب حاکم ناپایدار است.
با نخستوزیر شدن بوریس جانسون، بسیاری تصور میکردند ۱۰۰ روز هم دوام نمیآورد، چون ضربالاجل- ۳۱ اکتبر ۲۰۱۹- را برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا تعیین کرده بود. اما موفق شد اکثریت ۸۰ را از آن خود کند و ظاهرا برای دورهای نسبتا طولانی در شماره ۱۰[دفتر نخستوزیری بریتانیا] باقی بماند. حالا این ترن هوایی دوباره سقوط کرده است.
امروز او به اندازه گوردون براون، نخستوزیر مانده است؛ نزدیک به سه سال. باید تا ماه اوت دوام بیاورد تا از ترزا می (سه سال و ۱۱ روز) پیشی بگیرد. چه کسی فکرش را میکرد که وقتی در انتخابات عمومی پیروز شد، او را اینطور مقایسه کنند؟
© The Independent