دولت و ملت سریلانکا روزهای بدی را میگذرانند. حملات خونین و وحشت آفرین در روز " عید پاک" که دستکم جان ۳۰۰ تن را گرفت، عملا آینده صلح و آشتی ملی در این کشور را به مخاطره افکنده است. چنان که از واکنشهای اولیه بعد از حمله پیداست، بعید به نظر میرسد پذیرش مسوولیت این کشتار، چه از سوی گروه "دولت اسلامی" و یا "جماعت ملی توحید" بتواند خطر شکنندگی سیاسی به میان آمده پس از حملات را کاهش دهد. این حمله آغاز فصلی از تهدیدهای کلان، امنیتی، سیاسی و اجتماعی است. هرگونه اقدام نسنجیده، غیرضروری و توام با انتقام جویی و سرکوب در واکنش به این حمله، میتواند دستیابی به صلح و ثبات پایدار در این کشور را به مخاطره بیاندازد. ریشه یابی ابعاد و عوامل داخلی و خارجی حملات روز " عیدپاک" گام اول برای اِعمال اقدامات پیشگیرانه است.
بعد داخلی؛ سرکوب و تبعیض
سریلانکا کشوری متکثر از لحاظ قومی و مذهبی است. سه چهارم جمعیت ۲۲ ملیونی سریلانکا بوداییهای سینهالی هستند. هندوها، مسلمانان و مسیحیان تقریبا یک چهارم جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. جنگ داخلی ۲۷ ساله که با نابودی کامل شورشیان جدایی طلب "ببرهای تامیل" در سال ۲۰۰۹ به پایان رسید، امکان شکلگیری گفتمان ملی صلح و آشتی قومی و مذهبی را در سریلانکا فراهم نکرد. بوداییهای سینهالی، به ویژه ملی گرایان محافظهکار، پس از استقلال در ۱۹۴۸ عملا با اعمال سیاست تبعیض و قانونی کردن "حق حاکمیت تک قومی"، سایر گروههای قومی و مذهبی را از متن مناسبات سیاسی و شهروندی سریلانکا به حاشیه راندند. این سیاست یکی از عوامل اصلی جنگ داخلی سریلانکا بود.
خشونت فرقهای سابقه طولانی در سریلانکا دارد. برپایی اقتدار و حکومت تک قومی و تک مذهبی خواست اصلی و همیشگی محافظهکاران سینهالی-بودایی است. مسیحیان و مسلمانان در دهههای پس از استقلال و در جریان جنگ داخلی نقش اندکی در منازعه اصلی میان سینهالیها و تامیلهای سریلانکا داشتهاند. متاسفانه پس از حمله خونین روز "عید پاک" احتمال برهم خوردن چنین معادلهای وجود دارد. در سالهای گذشته مسلمانان و مسیحیان در پاسخ به خشونتهای سازمان یافته تندروهای بودایی که اکثراً با حمایت عوامل حکومتی صورت گرفته است، واکنش محتاطانهای داشتهاند. در کوتاه مدت، خاطرات سرکوب گسترده و بی رویه "ببرهای تامیل" توسط حکومت سریلانکا، کافیست تا اقلیتهای مذهبی و قومی به ویژه مسلمانان و مسیحیان را از رویارویی با تندروهای بودایی بر حذر دارد. در درازمدت اما، عقدههای سرکوب شده سبب میشود که سطح اعتماد جمعی اقلیتهای مذهبی و قومی به دولت اُفت کند و آنها برای عقده گشایی دست به کار شوند. در حالی که شماری از احزاب و نخبگان سیاسی سینهالی در صدد تولید ادبیات انتقام و نفرتاند، گروههای تندرو اسلامی و محافظهکاران مسیحی نیز از این فرصت بهره خواهند برد.
بعد خارجی؛ تروریسم بین المللی
حمله روز " عیدپاک" ماهیت پیچیدهای دارد. گروه "جماعت ملی توحید" که حکومت سریلانکا آن را مقصر حملات میداند سابقه خشونت بر علیه مسیحیان را ندارد. وزیر دفاع سریلانکا مدعیست که حملات در پاسخ به حملات ماه گذشته در دو مسجد در شهر کرایست چرچ نیوزیلند صورت گرفته است. این ادعا میتواند به نفرت مذهبی میان مسیحیان و مسلمانان، که اکثرا همزیستی مسالمت آمیزی در آن کشور داشتهاند، دامن بزند. بهره برداران اصلی چنین خصومت احتمالی تندروان بودایی خواهند بود. پذیرش مسئوولیت این حمله توسط گروه "دولت اسلامی" یا داعش که آخرین پایگاههای خود را در عراق و سوریه از دست داده است، میتواند زنگ خطری برای امنیت منطقه جنوب آسیا باشد.
کارنامه ترور و وحشت آفرینی داعش در عراق وسوریه نشان میدهد که مسیحیان و سایر اقلیتهای مذهبی به طور مداوم مورد هدف حملات این گروه قرار داشتهاند. از سوی دیگر شکست گروه "دولت اسلامی" در خاورمیانه خطر تهدیدهای پراکنده تروریستی در سراسر جهان را افزایش داده است. منطقه جنوب آسیا و شمال آفریقا دو جغرافیای مساعد برای انسجام دوباره این گروه است. هستههای فعال شاخه القاعده در شبه قاره هند و مدرسههای پاکستانی در امتداد مرز افغانستان و پاکستان میزبانان تاریخی جهادیهای بین المللی هستند.
متاسفانه در سه دهه گذشته، ماهیت اسلام تاریخی منطقه جنوب آسیا، در نتیجه سرمایه گذاریهای مالی و معنوی وهابیها، به ویژه پس از "پروژه جهاد ضد شوروی در افغانستان" به رهبری ایالات متحده آمریکا، تغییر یافته است. جوامع مسلمان سریلانکا بی تردید از این تغییر منفی تاثیر پذیرفته است. گذار نفرت انگیز از اسلام معتدل، صوفیانه و کثرت گرا به اسلام سیاسی-وهابی مناسبات اجتماعی جوامع مسلمان در منطقه جنوب آسیا را دگرگون کرده است.
سرکوب القاعده در افغانستان و شکست داعش در خاورمیانه، هر دو جریان اسلامیستی – تروریستی و شبکههای وابسته به آنها را را واداشته است تا با رخنه در تار و پود جوامع مسلمان و ناراضی در منطقه جنوب آسیا، به سربازگیری، اشاعه ایدئولوژی ترور، و حملات غیر منظم، اما پیچیده تروریستی دست بزنند. قطعی شدن رابطه کارگزاران حمله اخیر در سریلانکا با شبکه جهادیهای بین المللی مانند القاعده و داعش باید هشدار تکان دهندهای به حکومت و دستگاه امنیتی سریلانکا باشد. هستههای تروریستی به خوبی میدانند که چگونه از نفاق قومی و مذهبی برای درهم ریختن نظم سیاسی بهره ببرند.