پس از انقلاب ۵۷، شرکتهای انرژی روسیه در برخی پروژههای نفت و گاز ایران حضور داشتهاند، اما در مواردی که صنعت نفت و گاز ایران با تحریمهای اروپا و آمریکا مواجه میشد، شرکتهای روس نیز مانند بقیه شرکتهای خارجی ایران را ترک میکردند.
دو ماه پس از خروج آمریکا از برجام در تیرماه ۱۳۹۸، علی اکبر ولایتی، مشاور علی خامنهای در امور بینالملل، در سفری به مسکو با ولادیمیر پوتین دیدار کرد و پیام خامنهای را به او تحویل داد. پس از آن دیدار، ولایتی از اعلام آمادگی رئیس جمهوری روسیه برای افزایش سقف سرمایهگذاری ۵۰ میلیارد دلاری این کشور در صنایع نفت و گاز ایران خبر داد.
با گذشت چهار سال از آن دیدار، هنوز نه تنها این سرمایهگذاریها انجام نشده است، بلکه شرکت «زاروبژنفت» روسیه که به همراه با شرکت «دانا انرژی»، برای توسعه میدانهای پایدار غرب و آبان با شرکت ملی نفت ایران به توافق رسیده بودند، نیز با خروج آمریکا از برجام، ایران را ترک کرد.
با این همه، سهشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۱ (۱۹ ژوییه ۲۰۲۲)، در حاشیه دیدار روسای جمهوری ایران- روسیه و ترکیه، شرکت گازپروم تفاهمنامه جدیدی به ارزش ۴۰ میلیارد دلار، به صورت مجازی با شرکت ملی نفت ایران به امضا رساند.
این تفاهمنامه در حالی امضا شده است که در هفته اول خرداد گذشته، احمد اسدزاده، معاون امور بینالملل وزیر نفت ایران میگوید طرف روس یک نقشه راه برای همکاریهای بلندمدت اقتصادی با ایران پیشنهاد کرده است.
تفاهمنامه جدید گاز پروم با شرکت ملی نفت ایران
محسن خجستهمهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت، در حاشیه امضای تفاهمنامه توسعه میدانهای نفت و گاز با شرکت گازپروم روسیه، با اشاره به نیاز ایران به سرمایهگذاری برای توسعه میدانهای نفت و گاز با اولویت میدانهای مشترک، گفت: «به منظور توسعه میادین نفت و گاز کشور، به ویژه میادین مشترک، برنامههای تولید پیشبینی شده به طوری که بر اساس یک برنامه هشت ساله با انجام ۱۶۰ میلیارد دلار برای توسعه میادین نفت و گاز، ظرفیت تولید نفت به ۵.۷ میلیون بشکه در روز، و گاز به ۱.۵ میلیارد متر مکعب در روز خواهد رسید.»
به گفته محسن خجستهمهر، طرح توسعه شش میدان نفتی از سوی شرکت گازپروم در تفاهمنامه به امضای طرفین رسیده است و پروژه بزرگ دیگری که با سرمایهگذاری ۱۵ میلیارد دلاری شرکت گازپروم روسیه انجام خواهد شد، «بحث فشارافزایی در میدان گازی پارس جنوبی است و جهت نگهداشت تولید و افزایش تولید این میدان مهم گازی.»
باید خاطرنشان کرد که مسئله افت فشار در میدان پارس جنوبی، چالش اصلی صنعت گاز ایران در سالهای آینده است. در دوران برجام، شرکت «توتال» فرانسه همراه با شرکت «سیانپیسی» چین و شرکت ایرانی، برای توسعه فاز ۱۱ میدان پارس جنوبی با شرکت ملی نفت قراردادی امضا کرده بودند که هدف اصلی، بهرهگیری از تکنولوژی پیشرفته شرکت توتال، و نیز احداث سکوهای ۲۰ هزار تنی برای حل مشکل افت فشار در پارس جنوبی بود.
باید در نظر داشت که قطر سالها پیش توانست کمک شرکتهای غربی، بهویژه «توتال»، را برای حل مشکل افت فشار در میدان پارس جنوبی در بخش خود جلب کند و به این منظور، سکوها و کمپرسورهای مورد نیاز را در این میدان نصب کرد.
بر اساس پیشبینی کارشناسان، ایران تحت تحریم برای رفع مشکل افت فشار در میدان پارس جنوبی حداقل به ۱۰ سکوی عظیم و ۲۰ کمپرسور نیاز دارد. بدون رفع مشکل افت فشار، شرکت ملی گاز باید همه ساله شاهد کاهش فشار طبیعی مخزن و به تبع آن، کاهش تولید گاز طبیعی ایران باشد.
در اسفند گذشته، محمد مشکینفام، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس، با ابراز نگرانی از روند مصرف گاز در ایران، گفت: «باید از افت فشار میدان گازی پارس جنوبی جلوگیری کرد که بر همین اساس، برنامهریزی برای مقابله با افت فشار گاز این میدان انجام گرفته و تمامی تلاش وزارت نفت حفظ سقف برداشت روزانه ۷۰۰ میلیون مترمکعب است.» به گفته او، برای جلوگیری از افت فشار و نگهداشت تولید پارس جنوبی، به حدود ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است.
با توجه به جدی بودن بحران گاز طبیعی در ایران، در این یادداشت تفاهم توجه ویژهای به توسعه میدانهای گازی و افزایش ظرفیت تولید آن شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به گفته خجستهمهر، توسعه میدان گازی کیش و میدان گازی پارس شمالی با سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری شرکت گازپروم، به امضای طرفین رسیده است که با انجام این سرمایهگذاری و توسعه این دو میدان گازی، قرار است «بیش از یکصد میلیون مترمکعب در روز» به تولید گاز کشور افزوده شود. البته باید در نظر داشت که شرکت گازپروم پس از برجام و در سال ۱۳۹۶ نیز تفاهمنامه مطالعه و توسعه این میدانها را با شرکت ملی نفت امضا کرده بود، اما آن تفاهمنامه هرگز اجرایی نشد.
در مورد ضرورت سرمایهگذاری در میدانهای نفت و گاز ایران جای شک و تردید نیست. مسئله این است که در حالی که هنوز ایران تحت تحریم قرار دارد و برجام هنوز احیا نشده است، و روسیه نیز به دلیل حمله به اوکراین تحت تحریم است، امضای چنین تفاهمنامهای، چنانچه عملیاتی شود، به نفع کدام طرف خواهد بود.
برخی کارشناسان انرژی در ایران به این تفاهمنامه به دیده تردید مینگرند. این طیف بر این عقیدهاند که شرکتهای روس در دولت روحانی هفت تفاهمنامه و دو قرارداد نفتی با ایران امضا کرده بودند، اما با خروج آمریکا از برجام، این موارد عملیاتی نشدند.
رسانههای اصولگرا همیشه از روسیه به عنوان شریک راهبردی ایران نام میبرند، در حالیک ه در دهههای گذشته سیاست خارجی روسیه، به ویژه در مورد برخی مسائل منطقهای، با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تضاد بوده است و در این بین، حجم تجارت هم با توجه به ظرفیتها و قابلیتهای موجود، در حد مطلوب نبوده است.
با تحریم نفت روسیه، مسکو توانست با دادن تخفیف زیاد، بخش عمده سهم ایران را در بازار چین تصاحب کند. حتی در روزهای اخیر اخباری مبنی بر تصاحب سهم قیر ایران در هند از سوی روسها، نیز منتشر شد.
با توجه به تحریم صنعت انرژی روسیه، پرسش اصلی این است که اگر این تفاهمنامه به قرارداد تبدیل شود، منابع مالی لازم از کدام منبع تهیه خواهد شد؟ آیا تکنولوژی گازپروم از توان پاسخگویی به تمام نیازهای صنعت انرژی ایران برخوردار است؟
روسها در عرصه روابط بینالملل همیشه در پی منافع خود بودهاند و طبیعی است که در امضای چنین تفاهمنامهای نیز در پی منافع اقتصادی و ژئوپلتیک خود باشند.
سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران، در صورت اجرایی شدن، این فرصت را برای مسکو فراهم خواهد کرد تا نه تنها بر منابع انرژی ایران و مسیرهای صادراتی آن کنترل داشته باشد، بلکه نفوذ خود را بر سیاست خارجی ایران نیز بیش از پیش افزایش دهد.
سفر پوتین به تهران و امضای این تفاهمنامه، بیش از آنکه چنین تفاهمنامهای بتواند بخشی از مشکلات صنعت انرژی ایران را حل کند، یک ژست سیاسی برای نشان دادن در انزوا نبودن روسیه است.
با توجه به سابقه نهچندان خوب روسیه در احداث نیروگاه اتمی بوشهر، نمیتوان انتظار داشت که این تفاهمنامه ۴۰ میلیارد دلاری، حتی اگر اجرایی شود، بتواند تمام خواستههای شرکت ملی نفت را برآورده کند.