مسئله کنترل و انتقال منابع انرژی دریای خزر به بازار جهانی مورد توجه و محل رقابت قدرتهای بزرگ و منطقهای بوده است. پس از فروپاشی شوروی و در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون، آمریکا دیپلماسی انرژی فعالی در پیش گرفت تا منابع نفت در یای خزر و بهویژه نفت آذربایجان- قراقستان و ترکمنستان، بدون استفاده از زیرساختار و خاک روسیه و ایران به بازار جهانی منتقل شود و ایران و ورسیه نتوانند کنترلی در ترانزیت نفت و گاز دریای خزر داشته باشند.
در این بین، ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی از شرایط مناسبی برای انتفال نفت و گاز از دریای خزر به سواحل خلیج فارس و از آنجا به بازار جهانی انرژی برخوردار است. تحریمهای پی در پی و سیاست خارجی ایران، باعث شد تا ایران از معادلات انرژی دریای خزر و آسیای میانه بهدور باشد. در این بین، ایران توانست با برخی کشورهای حوزه دریای خزر و آسیای میانه نفت و گاز سواپ کند.
سواپ گاز با آذربایجان
آذربایجان با دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز در دریای خزر، مشکلی برای تامین نفت و گاز مورد نیاز خود ندارد. اما تامین انرژی مورد نیاز جمهوری خودمختار نججوان همیشه دغدغه دولتمردان آذربایجان بوده است. نججوان پیوستگی ارضی و جغرافیایی با پیکره اصلی جمهوری آذربایجان ندارد. آذربایجان برای انتقال گاز به نخجوان نیازمند استقاده از زیرساختار انرژی ایران است.
ایران یکی از گزینههای آذربایجان برای تامین گاز مورد نیاز این منطقه بود. قرارداد سوآپ گاز آذربایجان به نخجوان از طریق ایران، در سال ۲۰۰۴ برای مدت ۲۰ سال بین شرکت ملی صادرات گاز ایران و شرکت سوکار آذربایجان منعقد، و در سال ۲۰۰۵ اجرایی شد. تا پیش از تحریمها، متوسط سالیانه در حدود ۳۵۰-۲۵۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی از آذربایجان به ایران برای تامین تقاضای گاز جمهوری خودمختار نخجوان ارسال میشد. ایران گاز تحویلی از آذربایجان را از طریق مرز آستارا به نخجوان سوآپ میکند.
برنامه ترکیه و آذربایجان برای احداث خط لوله ایغدیر به نخجوان
ترکیه در سالهای اخیر سرمایهگذاری زیادی در زیرساختار انرژی خود کرده است تا در میانمدت، به مرکز ترانزیت و «هاب» انرژی تبدیل شود. آذربایجان در امنیت انرژی ترکیه نقش مهمی ایفا میکند و در ماه می برای اولین بار به بزرگترین تامین کننده گاز طبیعی ترکیه تبدیل شد.
ترکیه از خط لولهای که از خاک این کشور عبور کند، استقبال میکند. ترکیه هم از حق ترانزیت بهره میگیرد و هم از منافع ژئوپلیتک خط لولههای نفت و گاز، نظیر خط لوله نفت با کو-تفلیس-جیهان، بهره میگیرد. در ماههای آینده، ترکیه با افتتاح رسمی پروژه خط لوله تاپ (ترانس آدریاتیک) و خط دوم پروژه ترک استریم، خواهد توانست ضمن ایفای نقش در امنیت انرژی اتحادیه اروپا، از حق ترانزیت و منافع ژئوپلتیک این خط لولهها نیز بهره گیرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
هفته قبل، شرکت بوتاش (شرکت ملی گاز) ترکیه برای احداث خط لوله گاز طبیعی ایغدیر، به جمهوری خودمختار نحجوان مزایدهای برگرار کرد و شرکتهای ترکیهای و خارجی پیشنهاد خود را برای احداث این خط لوله اعلام کردند. مزایده تا آخر ماه ژوئن ادامه خواهد داشت. این خط لوله به طول ۸۲ کیلومتر باید در عرض نه ماه ساخته شود. تفاهمنامه ساخت این خط لوله در سال ۲۰۱۰ به امضای شرکت بوتاش ترکیه و سوکار آذربایجان رسیده بود.
به نظر میرسد که نیاز ترکیه به گاز طبیعی، مانع از احداث این خط لوله تا به امروز شده بود. با توجه به سیاست موفق ترکیه در تنوع بخشی به منابع گاز، آنکارا فرصت را برای احداث این خط لوله مناسب دید. باید در نظر داشت که با افزایش ظرفیت خط لوله قفقاز جنوبی که گاز آذربایجان را به ترکیه میرساند، شرایط برای انتقال گاز به نخجوان بیش از بیش میسر شده است. خط لوله ایغدیر به نخجوان، در صورت عملیاتی شدن، نقشی حیاتی در امنیت انرژی نخجوان ایفا خواهد کرد.
با آن که جریان گاز صادراتی ایران به ترکیه بارها با مشکل روبهرو شده است، اما ایران همیشه کوشیده است که در سواپ گاز به نخجوان وقفهای پیش نیاید؛ فقط حق تزانزیت گاز ایران به این جمهوری در قیاس با قیمت جهانی، گرانتر گزارش شده است.
ایران ۱۵ درصد گاز آذربایجان را به عنوان حق ترانزیت برداشت میکند، در حالی که در قراردادهای مشابه، کشور ترانزیت کننده فقط پنج درصد گاز را به عنوان حق تزانزیت استفاده میکند. آذربایجان بارها از ایران درخواست کرده است تا حق ترانزیت گاز را کاهش دهد، ولی این درخواست آذربایجان با مخالفت تهران روبرو شده است.
اگر در ماههای آینده روند احداث خط لوله ایغدیر – نججوان آغاز شود، با توجه به اراده دو کشور آذربایجان و ترکیه برای احداث این خط لوله، باید در سال آینده شاهد افتتاح و شروع بهکار این خط لوله باشیم. قرارداد فعلی سواپ گاز آذربایجان به ایران چهار سال دیگر به اتمام میرسد و با توجه موارد فوق، دیگر نیازی به تمدید این قرارداد نخواهد بود. در زمان تحریمهای دوران اوباما، سواپ نفت و گاز ایران به بقیه کشورها موقتا معلق شد. در دوران برجام، ایران توانست سواپ نفت و گاز را با کشورهای همسایه از سر بگیرد.
با شروع تحریمهای جدید نیز ایران از درآمد ترانزیت سواپ محروم شد، اما سواپ گاز به ارمنستان و آذربایجان ادامه یافت. با توجه به تاثیر تحریمها بر تولید نفت و گاز ایران و کاهش میزان ظرفیت تولید نفت و گاز، ایران به تدریج در حال از دست دادن بازار منطقهای گاز است. احتمال تمدید قرارداد صادرات گاز ایران به ترکیه روز به روز کاهش مییابد. با احداث خط لوله گاز ایغدیر به نخجوان، وابستگی آذربایجان به ایران برای ترانزیت گاز برطرف خواهد شد و ایران هم از حق ترانزیت محروم خواهد شد و هم امتیاز ژئوپلتیک خود را از دست خواهد داد.
تحولات بازار انرژی، به ویژه در دوران پساکرونا، نشان میدهد که کشورهای تولید کننده انرژی از تمامی ابزار موجود برای حفط سهم در بازار منطقهای و جهانی بهره میگیرند. افزایش صادرات انرژی در کنار افزایش درآمد ارزی و بهبود وضعیت اقتصادی، این فرصت را برای کشورهای تولید کننده انرژی فراهم میکند تا با ایجاد وابستگی متقابل، در صلح و امنیت منطقهای نقش ایفا کنند؛ امری که باید مورد توجه دستگاه دیپلماسی ایران نیز قرار گیرد.