اتاق فکر «موسسه دفاع از دموکراسیها» در آمریکا، روز دوشنبه، ۱۲ سپتامبر (۲۱ شهریور)، گزارشی در مورد پروژه تسلیحات هدایتشده ایران منتشر کرد و آن را در «سایه توافق هستهای» بررسی کرد. این گزارش به قلم مارک دوبوویتز، مدیرکل این اتاق فکر، و جاناتان شنزر، معاون ارشد پژوهشی آن، تنظیم شده است.
این گزارش به این اشاره میکند که مذاکرات هستهای در وین ممکن است به احیای «نسخهای حتی کوتاهتر و ضعیفتر» از برجام منتهی شود. نویسندگان با اشاره به مزایای مالی این توافق برای ایران، میگویند توافق اولیه برجام کمک بزرگی به ظرفیتهای کلاسیک نظامی حزبالله لبنان بوده و بر سلطه این گروه شبهنظامی بر دولت لبنان افزوده است و آن را در جایگاه «مسلحترین عامل غیردولتی در جهان» تثبیت کرده است. اما این گزارش مشخصا در مورد «تسلیحات هدایتشونده» موسوم به «پیامجی» است که حزبالله دسترسی گستردهای به آن دارد و ارتش اسرائیل آن را «سلاحی که بازی را تغییر میدهد» میداند. دوبوویتز و شنزر میگویند، از نظر اسرائیل این تسلیحات «خطر مهم راهبردی» محسوب میشوند و در رتبه خطرناک بودن، صرفا پس از برنامه هستهای ایران قرار میگیرند.
این گزارش میگوید، چنانچه توافق هستهای سال ۲۰۰۲ به نتیجه برسد، «احتمالا به عصر جدیدی از تسلیحات هدایتشونده» در خاورمیانه منجر میشود و با انقضای تحریم تسلیحاتی سازمان ملل بر ایران در سال آینده، این کشور خواهد توانست تسلیحات «پیامجی» را بیشتر در منطقه گسترش دهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حزبالله در حال حاضر حدود ۱۵۰ هزار راکت و موشک زمین به زمین دارد، اما بیشتر آنها راکتهای کوتاهبرد و کمدقتاند؛ هرچند، برخی دقیقترند و گستره چند صد کیلومتری دارند.
در این گزارش میخوانیم: «در تخاصم احتمالی، حزبالله از توانایی به چالش کشیدن ارتش اسرائیل، نابود کردن زیرساختهای مهم نظامی و غیرنظامی، اختلال در اقتصاد اسرائیل، و رقم زدن تلفات گسترده غیرنظامی (از جمله با احتمال حمله به مخزنهای ذخیره شیمیایی و تجهیزات هستهای) برخوردار است.»
دوبوویتز و شنزر میگویند ضعف اصلی حزبالله، کمدقت بودن راکتهای آن است و سایر «گروههای نیابتی ایران» همچون حماس و جهاد اسلامی فلسطین هم همین مشکل را دارند. همین است که ایران در ۱۰ سال گذشته کوشیده است این گروههارا به قابلیت حمله دقیقتر به اسرائیل مجهز کند.
گزارش سپس توضیحاتی فنی در مورد «پیامجی» و قابلیتهای اشکال مختلف آن میدهد. این تسلیحات میتوانند با دو شیوه مختلف ساخته شوند: یا از آغاز مستقل ساخته شوند، یا قطعاتی سختافزاری و نرمافزاری به راکتهای ساده افزوده شود که قابلیت آنها را بهبود میبخشد.
حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، علنا در مورد مسلح بودن گروهش به این تسلیحات سخن گفته است، اما جزئیات تواناییهای آن روشن نیست. با این حال، اطلاعات موجود نشان میدهد که حزبالله زرادخانهای از تسلیحات «پیامجی» دارد که بسیاری از آنها بر بنیان الگوهای ایران استوار است و برخی هم بر مبنای الگوهایی از چین و روسیه. این گزارش سپس انواع مختلف این تسلیحات را برمیشمرد و به سه دسته تقسیم میکند: نخست، راکتها و موشکهای سطح به سطح، از جمله «فتح» با برد ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتر و «زلزال» با برد ۲۱۰ کیلومتر و موشکهای ایرانی همچون «ذوالفقار» و «قدس ۲» که حوثیهای یمن هم با آن به عربستان سعودی و امارات متحده عربی حمله کردند. دوم، موشکهای کروز ضدکشتی مانند «یاخونت» ساخت روسیه (با برد ۳۰۰ کیلومتر) و نسخه ایرانی موشک «سی ۸۰۲» چین (با برد ۱۲۰ کیلومتر). و سوم، پهپادها، از جمله پهپاد «شاهد ۱۲۹» ایران که حزبالله به آن نام «ایوب» داده است و گستره برد آن میتواند از ۱۷۰۰ تا ۲۴۰۰ کیلومتر باشد و قادر است هشت بمب دقیق حمل کند، و «مرصاد ۱ و ۲» (بر بنیان پهپادهای «مهاجر ۲ و ۴» ایران) با گستره برد ۵۰ و ۱۵۰ کیلومتر.
ادامه گزارش به روند تاریخی توسعه پروژه «پیجیام»، تعداد پهپادها و «پیجیام»های حزبالله، تلاشهای اسرائیل برای افشا و نابودی این سلاحها، و واحدها و خدمهای میپردازد که برنامه ساخت «پیجیام» را در حزبالله و منطقه پیش میبرند؛ مثلا واحدهای ۱۶۰۰ و ۱۰۸ حزبالله و واحد ۱۹۰ نیروی قدس سپاه پاسداران.
گزارش در پایان از «بحران پیش رو» سخن میگوید و هشدارهای اسرائیل را یادآوری میکند که بارها گفته است برای برخورد با خطر «پیجیام»، شاید مجبور شود دست به اقدام یکجانبه بزند. دوبوویتز و شنزر تاکید میکنند که «تزریق پول نقد به ایران در پی توافق هستهای جدید» به حکومت ایران این امکان را خواهد داد که تسلیحات بیشتری به گروههای همپیمان خود در منطقه برساند و اینگونه، «منطقهای که همین حالا هم مملو از تروریسم و تخاصم است، با بیثباتی بیشتر مواجه میشود».