«بمب ساعتی»؛ این عبارتی است که خبرگزاری اسوشیتدپرس در عنوان گزارش خود راجع به اعتراضات ایران استفاده کرده است. گزارش، این عبارت را از زنی ۳۵ ساله و مقیم سنندج گرفته است که با نام مستعار «شارو» از طریق تلگرام به اسوشیتدپرس گفته است: «اوضاع اینجا پرتنش و پرتلاطم است. ما فقط منتظر اتفاقی هستیم؛ مثل بمب ساعتی.»
این گزارش با تمرکز بر سنندج، به ابعاد مختلف اعتراضات میپردازد و خشم گسترده مردم را نشان میدهد. شش زن کنشگر در سنندج با اسوشیتدپرس صحبت کردهاند و گفتهاند که تاکتیکهای سرکوب، همچون کتک زدن، بازداشت، و استفاده از تیر جنگی و قطع اینترنت، باعث شده است که حفظ جنبش سخت باشد و با این حال، اعتراضات ادامه دارند و انواع مختلف نافرمانی مدنی نیز؛ از اعتصاب بازاریها تا بوق زدن رانندهها در مواجهه با نیروهای امنیتی.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این گزارش اشاره میکند که جنش کنونی بیرهبر است و عموما زنان و جوانان آن را پیش میبرند. روژان، زن خانهدار ۳۲ سالهای، به اسوشیتدپرس یادآوری میکند که وقتی خبر مرگ مهسا امینی را شنیده، احساس کرده است که این اتفاق میتوانست برای او هم رخ دهد. او به یاد داشت که هشت سال پیش با دوستی به تهران رفته بود و چون حجابش ناکافی بود، گشت ارشاد با او برخورد کرد. او را به همان جایی بردند که مهسا در آن جان باخت. روژان، پرستار سابقی است که به دلیل دفاع از حقوق زنان، از شغل خود اخراج شده است. او میگوید، پس از تشیعجنازه مهسا زن سالمندی را دیده که روسریاش را برداشته است و این کار، الهامبخش او شده است که او نیز چنین کند.
گزارش از استفاده نیروهای امنیتی از گاز اشکآور و تفنگهای ساچمهای در تظاهراتها و حمله نیروهای امنیتی با موتورسیکلت خبر میدهد. هر شش کنشگر گفتهاند که شلیک گلوله جنگی را یا به چشم دیدهاند، یا صدایش را شنیدهاند. دولت ایران همچنان منکر چنین چیزی است و میگوید در مواردی که تایید شده، کار گروههای جداییطلب بوده است. اما «شبکه حقوق بشر کردستان» که در فرانسه مستقر است، تایید کرده است که در تظاهرات روز شنبه، ۸ اکتبر (۱۶ مهر) در سنندج، دو معترض با گلوله جنگی کشته شدهاند.
تارا سپهریفر، گزارشگر سازمان «دیدهبان حقوقبشر»، به اسوشیتدپرس گفته است که با اینکه اعتراضات از مناطق کردنشین شروع شدند، ماهیت قومی و منطقهای ندارند.
طراح لباسی به نام افسانه به اسوشیتدپرس گفته است که خودش استفاده از روسری را دوست دارد، اما چون این بر همه تحمیل میشود، او هم به اعتراضات پیوسته است. پدر و مادرش از ترس امنیتش خواستند که او در خانه بماند، اما بهرغم این درخواست، او به اعتراضات پیوسته است. افسانه میگوید: «من خشمگینم و ترسی هم ندارم — این احساسی است که باید در خیابان سرازیر شود.»