به «مت گالا» میگویند «اسکار مُد» این مهمترین مراسم و نماد سالیانه صنعت طراحی لباس است.
این ضیافت هر سال در اولین دوشنبه ماه مه به افتخار نمایشگاه سالیانهای در موزه متروپولیتن نیویورک برگزار میشود.
هیچ مراسم فرش قرمزی به اندازه این ضیافت انحصاری نیست. بازیگران هالیوودی و موزیسینها و مدلها گردهم میآیند و فضایی بیمانند به طراحان مدی میدهند که ماهها صرف پیدا کردن طراحی لباس مناسب برای آنها میگردند.
دو سال پیش دانشجویی ۱۹ ساله از شهر بدفورد در ایالت نیویورک یکی از این طراحان بود.
کانر آیوز تازه در دانشگاه «سنترال سنت مارتینز» لندن ثبت نام کرده بود که یکی از آشنایانش، مادلین آستلی که مدیر انتخاب مدل است، پیشنهاد داد او یکی از پیراهنهای شکلِ تیشرت خود را برای ادووآ آبوآ، مدل و کنشگرِ نوظهور بریتانیایی، درست کند.
پیراهن که به دست آبوآ رسید عکسی از یکی دیگر از قطعات آخرین پروژه دانشگاهی آیوز گرفت و در پیغامی مستقیم در اینستاگرام آنرا برایش فرستاد و از او خواست همین را برای «مت گالا»ی ۲۰۱۷ از نو درست کند. تمِ گالا «کوم ده گارسونِ» (مثل پسرها) از ری کاواکوبو (طراح مد شهیر ژاپنی-م) بود و شش هفته تا آن زمان مانده بود.
آیوز که اکنون ۲۱ ساله است به ایندپندنت میگوید: «باورم نمیشه. اما چند تا که پیغام داد که فهمیدم «ای وای! واقعا شاید اتفاق بیافته.» خیلی ترسیده بودم.»
او در ادامه میگوید: «ادووآ سال قبل رفته بود مت گالا و خیلی از لباسی که پوشیده بود راضی نبود.» کانر توضیح میدهد که شرکتهای بزرگ معمولا لباسهای ۱۰ تا ۱۵ چهره مشهور را طراحی میکنند و این تعداد همه با هم وارد مراسم میشوند تا شهرت برند بالا برود. آبوآ در سال ۲۰۱۶ لباس شب درخشانی از «کلوین کلاین کالکشن» پوشیده بود که ۱۳۴ هزار پولک داشت و درست کردنش ۸۵۰ ساعت طول کشیده بود.
«به نظرم روند خلاقانه این وسط گاهی گم میشود، بخصوص برای کسی مثل ادوآ که اینقدر انگیزه و شور و شوق دارد و در فکرش ذهنیت خیلی روشنی از خواستههایش دارد. واقعا میخواستم چیز ویژهای برایش درست کنم.»
«مت گالا بزرگترین صحنه ممکن برای هر طراحی است چه برسد برای کسی که آن موقع حتی استودیو هم نداشت.»
آیوز کل لباس را خودش در آپارتمان دانشجوییاش درست کرد که بین او و دو نفر دیگر مشترک بود: یک مینیپیراهن دستدوزی شده و یک کت تاکسیدووار که بند پشتش بالا زده بود.
او میگوید: «خیلی بامزه بود. پشت میز آشپزخانه مینشستم و دوستانم در کل طول هفته میآمدند و میرفتند. تمام روز مینشستیم آنجا و پولکها را در این پیراهن کوچک میدوختیم.»
زمان محدود بود («هنوز هم اثری از نگرانی آن روزها در من مانده») و آیوز پیش از شب بزرگ فقط یک بار فرصت امتحان لباس با آبوآ را داشت. در آن روز بزرگ، آیوز و آبوآ با هم به نیویورک رفتند. پدر و مادر دانشجوی جوان هم برای حمایت آمده بودند.
بعد از اینکه خانم مدل را به فرش قرمز رساندند («پشت لباسش را که رها کردم فورا از صحنه کنارم زدند») آیوز و پدر و مادرش رفتند تا با نوشیدنی جشن بگیرند. او میگوید: «حدود چهار بار سر میز خوابم برد.»
«شش هفته پشت سر هم بود که بیدار بودم و با اسپرسوی دابل شاتِ استارباکس زندگی میکردم. واقعا دیوانهوار بود اما عشق زندگی من همین است. همین هیجان. دلیلی که وارد این کار شدم اصلا همین است. باورم نمیشد که کارم را به جایی رسانده بودم که مردم داشتند تماشایش میکردند و راجع به آن حرف میزدند و من را جزئی از کل داستان به حساب میآوردند.»
سر آیوز از آن به بعد تا امروز حسابی شلوغ بوده. درست چند روز بعد از «مت گالای» ۲۰۱۷ عکسی از ریحانا منتشر شد که در آن یکی از پیراهنهای شکلِ تیشرت طراحی آیوز را پوشیده بود که حالا دیگر معروف شدهاند. از آن به بعد تا امروز او کلکسیونهای کپسولیاش را به فروشگاههای بزرگی مثل لیبرتی و براونز فروخته است. آیوز سال گذشته را مشغول استراحت بود و البته روی کلکسیون خودش و پروژههای آزاد مجزا کار میکرد (از جمله پروژهای مخفی که هنوز نمیتواند راجع به آن صحبت کند.) روشن است که آیندهای هیجانانگیز پیش روی او است. او سال آینده با لیسانس هنر از دانشگاه «سنترال سنت مارتینز» فارغالتحصیل میشود.
اما بالاتر از پرستیژ رساندن طراحی به «مت گالا» هم چیزی هست؟ «حضور در مت گالا برای من تمرین خوبی بود چون فهمیدم وقتی به چنان اوجی میرسی، سطح انتظارات کارهای بعدی هم بالا میرود. اولش با خودم میگفتم که «خوب الان چه کار کنم؟» چون این کاری است که معمولا طراحان با ۱۰ تا ۱۵ سال تجربه انجام میدهند، نه کسانی که تازه اول کارشان هستند.»
«اما از آن موقع تا بحال فهمیدهام که لازم نیست از آن فراتر بروم. میتوانم قبول کنم که تجربه خیلی یگانهای بود و همین. همه کار را لازم نیست با هم انجام داد.»
A Separate Box:
تمِ امسال «مت گالا» چیست؟
موزه متروپولیتن نیویورک اخیرا موضوع الهام جدید خودش را برای نمایش سال ۲۰۱۹ موسسه طراحی لباس اعلام کرد: «کمپ: یادداشتهایی در باره مد».
این تم از مقاله «یادداشتهایی در مورد «کمپ» » الهام گرفته که سوزان سونتاگ در سال ۱۹۶۴ نوشت. این مقاله را معمولا باعث وارد کردن مفهوم «کمپ» به بستر اصلی جامعه میدانند.
سونتاگ در مجله «پارتیزان ریویو» نوشت: «جوهر «کمپ» عشق آن به امر غیرطبیعی است: به مصنوعی بودن، به مبالغه.»
اندرو بولتون، مسئول برگزاری نمایشگاه موسسه طراحی لباس، اعتراف میکند که سالها است به فکر این تم بوده چرا که «این موضوع در انواع مختلفش خیلی بیشتر وارد بستر اصلی جامعه شده — کمپ سیاسی، کمپ دگرباشها، کمپِ پاپ، ترکیب بالا و پایین، این فکر که اصلا اصالت معنایی ندارد.»
© The Independent