در هشت سال گذشته ماهها در شهرهای تخریب شده سوریه بودهام. آنها، جای زخمهایی بر زندگی همه ما هستند – روسها، اسلامگرایان مسلح، و قدرتهای غربی که برای نابود کردن سوریه بیشتر صرف وقت کردند تا از میان برداشتن رژیم بشار اسد.
اجسادی که زیر این تلهای سیمان دفن شدهاند، بازماندگان (این حملات) و کسانی که بدون جای جراحت مشهود، روحشان زخم برداشته است، بهای شقاوتهای نظامی و بیتفاوتی ما را پرداختهاند. بسیاری از آنهایی که از این شهرهای تخریب شده گریختهاند، اکنون در اروپا - یا در پایینترین نقطه مدیترانه پناه گرفتهاند... و ما حتی از تعدادشان بیخبریم، یا اهمیت نمیدهیم. چند نفر در اینجا کشته شدهاند؟ ۳۵۰ هزار نفر؟ ۴۵۰ هزار نفر؟ یا ۵۰۰ هزار نفر؟ اینها آماری هستند که از کشتهشدگان منتشر شده است؛ آماری که با بیقیدی، ۱۵۰ هزار نفر میان آمار اول تا آخر تفاوت میگذارد.
بیروت، مُستار، سارایووُ، حلب، حمس و حالا موصل و رقعه... ناگزیر از خود میپرسیم، آیا این خرابههای حزنانگیز چیزی است که آن را به عنوان امری طبیعی پذیرفتهایم، چیزی که میپذیریم و صدها سال است پذیرفتهایم: نابودی و تخریب بخشی از تاریخ طبیعی.
امیدوارم که اعتقادم این نباشد. هزاران کیلومتر، بدون محافظ و حامی (اغلبشان به ارتش پیوستهاند) در سوریه راندهام تا به خطوط جبههای برسم که سربازان ارتش سوریه، اغلب مجروح، از میان خرابههای سیمانی دویده یا سینه خیز رفتهاند تا پرچم های داعش را در زمین یا خانه تخریب شده مجاور نشانم بدهند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اگر خبرنگاران از این خطوط عبور کنند، سرشان بریده خواهد شد. به همین دلیل است که گزارشگران بهندرت به شهر ادلیب که تحت محاصره دولت قرار دارد، میروند. من همیشه معتقد بودهام که باید از حکومتها اجتناب کرد. من یکی از نادر گزارشگرانی هستم که با بشار اسد مصاحبه نکردهام. صحبت با ارتش است که حقایق را آشکار میکند.
فکر میکنم نیمی از سربازان سوری که با آن ها مصاحبه کردهام، کشته شدهاند. آمار کشته شدگان سربازان ارتش، یک سند محرمانه دولتی است، اما من آن را کشف کردهام: حدود ۸۵ هزار نفر. تعدادی چشمگیر برای تنها منبع دفاع حکومت اسد؛ البته تا پیش از آن که نیروهای روسیه (به کمک او) بیایند.
با همه آنها حرف میزنم. کارم این است. یک ژنرال ارتش که به او «ببر» میگویند، چنان به شلیک گلوله عادت داشت که مصاحبه را در زمینی صاف در میان آتش خمپاره شروع کرد، تا جایی که متوجه شدم که در خیالش، هرلحظه آماده مرگ است و گفتم که صدایش را در یک سنگر بهتر میشنوم.
چیزی که باید در تمام جنگها به خاطر داشته باشید، این است که به آنجا می روید که گزارش بدهید، نه آن که کشته شوید.
سومین بخش گزارش رابرت فیسک، «این فیلم سینمایی نیست» روز پنجشنبه ۵ دسامبر منتشر میشود.
© The Independent