مینیسریال «سقوط» در حالت عادی سریالهای پلتفرم نمایش خانگی، چندقسمتی بود؛ مانند بقیه سریالهای امنیتیساز دیگر در این پلتفرم که مشتریها خاص خود را دارد؛ با این حال به رغم اینکه این روزها حتی خود نیروهای امنیتی هم به دیدن این گونه فیلمها رغبتی ندارند، «سقوط» به یک دلیل موردتوجه خاص قرار گرفت؛ خروج ناگهانی حمید فرخنژاد از ایران که در این سریال امنیتی نقش اصلی را بازی میکند و مصاحبهها و نظرهای پرشورش علیه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، که همه توجهها را به سوی «سقوط» جلب کرد. حتی نامهای بدون امضا از طرف عوامل سریال منتشر شد که «زحمات ما را به باد دادی»؛ زیرا تصور عمومی این بود که این سریال پخش نخواهد شد و علیرغم میلیاردها تومان که برای خرج آن شده است، مانند مجموعه «دورهمی»، آرشیو میشود؛ اما جریان به شکل دیگری رقم خورد و پخش «سقوط» در ۱۵ دی ۱۴۰۱ آغاز شد.
در چکیده و تگلاین «سقوط» در فیلیمو میخوانیم که کارگردان سریال سقوط سجاد پهلوانزاده (با مشاوره محمدحسین مهدویان) است. سجاد پهلوانزاده را به عنوان تدوینگر فیلمهای مهدویان به یاد داریم و هرجا اسم مهدویان میآید، یاد فیلمهای پروپاگاندی و امنیتی میافتیم. ظاهرا مهدویان که سرش خیلی شلوغ است، دارد کارگردان امنیتیساز آموزش میدهد تا بازار فیلمهای امنیتی بیکارگردان نماند.
در خلاصه داستان این سریال آمده است: «پیوند عاشقانه آیسان و ژاکان در عبور از روزهای سخت آغازین زندگی مشترکشان جانی دوباره میگیرد. آنها برای آبیاری درخت عشقشان راهی ماهعسل میشوند... سفری که پایانش تاریکی است.» و این یک کلاهبرداری محض است؛ در واقع ژاکان (با بازی سجاد بابایی) به داعش پیوسته و نامش را به عاصم تغییر داده و سه سال بعد از ازدواجش با آیسان (با بازی الناز ملک) به بهانه ماهعسل آیسان را با خود به ترکیه میبرد و از آنجا به سمت موصل میرود و به او اعلام میکند که عضوی از «مجاهدین فی سبیل الله» است. پس از آنکه فرزندشان به دنیا میآید، او کشته میشود؛ آیسان هم صفیه خوانده میشود و با کودک نوزادش به عنوان زن شهید قرار است زن ابو خالد (با بازی امین میری) شود و به جهاد نکاح بپیوندد.
به اینکه هیچ نشانهای از اینکه ژاکان داعشی است، داده نمیشود، کار نداریم. بیشتر به نظر میرسد در کار مواد مخدر است تا آنکه جانش را دست بگیرد و آن را در راه آرمانی مقدس فدا کند. با این حال یک مینیسریال در نتفلیکس هست که این چکیده دقیقا میتواند این یکی از داستانهایش باشد. در واقع «سقوط» یک سرقت ادبی ناقص و مثلهشده از خردهسریال «خلافت» با نام اصلی (Caliphate) به کارگردانی گوران کاپتانوویچ، کارگردان سوئدی بوسنیاییتبار، است. این سریال را نتفلیکس در سال ۲۰۲۰ عرضه کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چکیده داستان از این قرار است که یک زن ایرانیــ در فیلم به ایرانی بودنش مستقیم اشاره میشودــ به نام پروین (با بازی گیزم اردوغان) با همسرش حسام (با بازی آمد بوزان) زندگی عاشقانهای دارند و به همراه نوزادشان زندگی میکنند اما حسام جزو داعشیها است و با آنها همکاری میکند که پروین از این موضوع راضی نیست. از سوی دیگر، یک مامور امنیتی سوئدی به نام فاطیما (با بازی آلیت اوفیم) متوجه میشود که قرار است در سوئد عملیات انتحاری صورت بگیرد. آنها ماموری در بین داعشیهای دارند که با یک موبایل با فاطیما در تماس است اما مامورشان لو میرود. او قبل از دستگیری موفق میشود موبایل خود را به پروین برساند و چنین میشود که پروین و فاطیما به هم وصل میشوند. روزی یکی از داعشیها به پروین تجاوز میکند و پروین او را میکشد و با راهنماییهای فاطیما از شر جسد خلاص میشود و حالا فاطیما از پروین میخواهد که از طریق حسام متوجه بشود عملیات داعش قرار است کجا صورت گیرد. به هر حال عشق حسام به پروین و فرزندشان بر عقاید واپسگرایانه داعشی غلبه میکند و اطلاعات لازم را میدهد و بخشی از عملیات خنثی میشود و فاطیما هم به قولش عمل میکند به سوریه میرود و کمک میکند پروین و حسام و نوزادشان بتوانند فرار کنند که متاسفانه... .
خب بهتر است تمام داستان را لو ندهم؛ زیرا توصیه میکنم اگر هم نتفلیکس ندارید، از هر طریق شده مینیسریال «خلافت» را ببینید. هم سریال زیبا و پرکششی تماشا خواهید کرد، هم متوجه میشوید که اعظم بهروز چگونه سریال «خلافت» را دیده و احتمالا به همراه کارگردان و مشاورش، آن را «جمهوریاسلامیزه» کرده که در نتیجه آن، خانم ظریف و چابکی مانند آلیت اوفیم به آرنولد شوارتزینگر تبدیل شده است تا این نقش به حمید فرخنژاد برسد.
این دزدی در حد فیلمنامه نیست؛ حتی میزانسن برخی از صحنهها هم کاملا کپیشده از «خلافت» است و این مشخص میکند که کارگردان یا مشاورش «خلافت» را دیدهاند؛ هرچند در هیچجا به این موضوع هیچ اشارهای نشده است.
حواشی فیلم از خود فیلم بیشتر صدا کرده است؛ مثلا برای اینکه دامن ساترا آلوده نشود، همهجا شایعه کردهاند که فیلیمو حرف ساترا را نمیخواند و این سریال بدون اجازه ساترا پخش میشود؛ در حالی ردپای سانسور ساترا کاملا مشهود است. مثلا بعد از اینکه به «پرستوسازی» نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی انتقادهایی مطرح شد، در قسمت هشتم وقتی دیاکو و آیسان با هم روبرو میشوند، ناگهان آیسان را میبینیم که نزد ابوخالد، از فرماندههای داعش، است و برایش دلبری میکند و معلوم است ماموریت دارد برود لپتاپ و اسنادی را از گاوصندوق بردارد. بخش حذفشده بخشی است که دیاکو از آیسان میخواهد برود این ماموریت را انجام دهد.
وقتی در کشوری فساد و دزدی با بیقانونی و بدقانونی ترکیب میشود، تمام ابعاد زندگی انسانی هدف دستبرد قرار میگیرد و ادبیات و فیلم و سینما هم مصون نمیمانند. متاسفانه بسیاری از فیلمها و سریالها دزدی و تحریف آثار دیگراناند و بر این اثر دزدیدهشده هم هیچ هنر و خلاقیتی افزوده نمیشود و گاه کپی خالص است، با محدودیتهای جمهوری اسلامی.