برخی قرائتهای دینی از اسلام، مخالفت سرسخت این دین را با موسیقی مطرح میکنند و استناد آنها هم به چند آیه و حدیث است. با این حال، در روند ۱۴۰۰ سال پس از ظهور اسلام، موسیقی نیز در جوامع مسلمانان پابهپای این دین پیش آمده است و با تمام نامهری باورمندان به این قرائتها، از پا نیفتاده است. حتی گروه متحجری چون طالبان هم نتوانسته است موسیقی را کاملا از جغرافیای زیر سلطهاش پاک کند و فقط از ظاهر جامعه آن را محو کرده است. نیم قرن گذشته در تاریخ افغانستان، شاهد فرازوفرودهای زیادی در دنیای موسیقی بوده و حتی سرنوشت اهل موسیقی در افغانستان با جاهای دیگر متفاوت است. آنان در ۴۵ سال گذشته، چهار بار مجبور به مهاجرت از افغانستان و پناه بردن به کشورهای دیگر شدهاند.
در دوره پنجاه ساله حکمرانی «آل یحیی» که به دوره حکومت نادرخان، محمد ظاهرشاه و سردار محمد داودخان گفته میشود، موسیقی رشد و انسجام بیشتری یافت. دربار محمد ظاهرشاه مملو از هنرمندان و آوازخوانان بود و خود ظاهرشاه نیز هم آواز میخواند و هم مینواخت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در دوره سردار محمد داودخان سرایش موسیقی میهنی رشد و گسترش بیشتری یافت و بنیاد موسیقی پذیرای جمع کثیری از دختران و پسران علاقهمند به موسیقی غربی بود. اما کودتای اردیبهشت ۱۹۷۸، وضعیت را برای اهل موسیقی تغییر داد. موسیقی در دولت مارکسیستی کارمل و نجیب از احترام برخوردار بود، اما باید در خدمت مرامهای حزبی قرار میگرفت. به همین دلیل، بخشی از هنرمندان عرصه موسیقی افغانستان، بهویژه آنانی که با دربار ارتباط داشتند، از افغانستان فرار کردند. میتوان گفت که ستون اصلی موسیقی ناب افغانستان از این کشور گریخت. با این حال، در دهه ۸۰ میلادی، نسل تازهای از هنرمندان عرصه موسیقی در افغانستان شکل گرفت که با مبانی موسیقی غربی بیشتر آشنا بود و تمایلش نیز به این سو بیشتر بود. گروههای موسیقی مانند گروه «باران» و «گل سرخ» از سبکهای موسیقی غربی تقلید میکردند. در کنار آن، سلطه موسیقی هند را نیز با هجوم فیلمهای هندی در افغانستان میتوان دید.
با سقوط دولت دکتر نجیبالله و سلطه مجاهدین، افغانستان صحنه آشوب جنگهای منظم میان احزاب جهادی شد. با اینکه مجاهدین با موسیقی زیاد دمخور نبودند، آن را ممنوع نکردند و در تلویزیون دولتی افغانستان و رادیوها موسیقی پخش میشد. اما زنان از عرصه موسیقی تقریبا حذف شدند و در کنار آن، جنگها باعث فرار اکثریت هنرمندان افغانستان، از جمله هنرمندان عرصه موسیقی، از کشور شد. جالب است که بخش زیادی از هنرمندان افغانستان در نیمه نخست دهه ۹۰ به شمال افغانستان و جغرافیای زیر سلطه عبدالرشید دوستم پناه برده بودند و در آنجا بازارشان نسبتا گرم بود.
با سلطه طالبان بر بخش اعظم افغانستان در اواسط دهه ۹۰ میلادی ، طومار موسیقی و اهل موسیقی با هم پیچیده شد. طالبان هرگونه موسیقی و ترنم را به صورت کامل ممنوع دادند و حتی اگر کسی را با آلت موسیقی میدیدند، به سختترین شکل شکنجه میکردند. هنرمندان افغانستان که راه درآمدی جز از طریق ارائه هنر خود نداشتند، اکثرا به ایران و پاکستان مهاجرت کردند و عدهای هم به غرب پناه بردند. تقریبا هرگونهای از موسیقی در افغانستان منع شد. مردمی که میخواستند در محافل شادیشان موسیقی باشد، با هراس و وحشت فراوان فقط از ابزارهای صوتی استفاده میکردند و با صدای پایین.
سقوط طالبان در ۲۰۰۱، نقطهعطفی برای موسیقی در افغانستان شد. در ۲۰ سال حکمروایی دولتهای جمهوری، موسیقی ناگهان رشد سریعی کرد و دهها هنرمند عرصه موسیقی که اکثرا از نسل جوان بود، قد علم کردند و توانستند هنر خود را ارائه دهند. دولت نیز تا حدی فضا را برای موسیقی در افغانستان (که گاهی حتی به سوی مبتذل شدن نیز میرفت) باز گذاشته بود. شماری از رسانههای افغانستان با الگوبرداری از برنامههای موسیقی در کشورهایی چون آمریکا و هندوستان، مسابقات آوازخوانی راه انداختند که مشهورترین آنها برنامه «ستاره افغان» بود. تعدادی از چهرههای مطرح موسیقی افغانستان، از این برنامه وارد عرصه و بازار موسیقی شدند. هیچ رسانه تصویری و صوتی در افغانستان نبود که موسیقی نداشته باشد. حتی کانالهای رادیویی ویژه موسیقی در افغانستان پدید آمد؛ مانند «رادیو سراهنگ» که نامش را از نام غلامحسین سراهنگ، مشهورترین آوازخوان و موسیقیشناس افغانستان وام گرفته بود. برای نخستین بار پس از دوره «بیتلها» در دهه چهل شمسی در افغانستان، چند گروه موسیقی غربی، از جمله گروه موسیقی «مورچهها» در شهر هرات که بیشتر آثاری به سبک «بلوز» و «راک» ارائه میکرد، و گروههای «کابل دریمز»، «منطقه ناشناخته» و «صفحه سفید» که آثاری در سبکهای «متال»، «ایندیراک» و «هاردراک» مینواختند و تولید میکردند، در افغانستان سر بر کشیدند. با این حال، موسیقی افغانستان بیشتر به صورت کمی رشد کرد و از لحاظ کیفیت، در سطح بالایی نبود. اکثریت آوازخوانان دوست داشتند آثار سطحی و عامهپسند تولید کنند، زیرا این نوع موسیقی در محافل و گردهماییهای عامه به کار میآمد و بیشترین عایدی آوازخوانان هم از طریق حضور در همین محافل بود.
با سقوط دولت جمهوری در افغانستان در اوت ۲۰۲۱، ستاره اقبال اهل موسیقی نیز در افغانستان نیز رو به افول گذاشت. اغلب هنرمندان زن که خود را در معرض خطر بیشتر میدیدند، با پروازهای تخلیه از افغانستان خارج شدند و عده دیگری نیز بعدها در کشورهای مختلف پذیرفته شدند. با این حال، هنوز گروه عظیمی از هنرمندان عرصه موسیقی در افغانستان باقی ماندهاند که سرنوشت روشنی ندارند. آنان که حرفهای جز موسیقی ندارند، مجبور شدهاند به کارهای ساده و کمدرآمدی مانند دستفروشی رو آورند. شماری از آنان تاکنون بارها از کشورهای مهاجرپذیر درخواست کردهاند که برای آنان نیز مانند بقیه اهل موسیقی، زمینه زندگی در کشورهای غربی میسر کنند.
طالبان در این دوره نیز مانند گذشته، اما نه به شدت دوره اول، موسیقی را از ظاهر جامعه پاک کردهاند. با این حال، به صورت رسمی فقط به رسانهها دستور دادهاند که در برنامههای خود موسیقی پخش نکنند و مردم با رشوه دادن به افراد طالبان، میتوانند در محافل شادمانی خود موسیقی داشته باشند. بیشتر اهل موسیقی بار دیگر به پاکستان و ایران مهاجر شدهاند و در محافل مهاجران افغان هنرنمایی میکنند. گروهی از این هنرمندان نیز در کشورهای اروپایی برنامه جستوجوی چهرههای تازه موسیقی را روی دست گرفتهاند. با این حال، دنیای مهاجرت سختتر از ان است که بتوان با موسیقی زندگی کرد. مشخص نیست که به چقدر زمان نیاز است تا افغانستان بار دیگر، آغوشی برای هنر موسیقی باز کند. ولی دستکم روشن است که در حکومت طالبان این آرزو برآورده نخواهد شد.